Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
notation
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
notations
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
Other Matches
infix notation
روش قواعد برنامه نویسی کامپیوتر که عملگرها درون عملوندها هستند مثل D-C یا x+y
two address instruction
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
prefix notation
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
dotting
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dot
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
positive economics
شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
potential substitution
حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
pop down menu
که روی موادی که روی صفحه وجود دارند نشان داده میشود
phenolic epoxy
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
neural net
مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
animism
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
Jaff design
طرح جاف
[جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
intercoastal
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
cross examination
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
basic type single tier formwork
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
liveware
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
multiple
دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
formats
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
format
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
import
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
built in
توکار
engaged
<adj.>
توکار
subroutine
زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
built in function
تابع توکار
applied
توکار ستون
inhouse work
توکار ساختمان
built in font
فونت توکار
built in check
بررسی توکار
mortise latch
چفت توکار
built in check
مقابله توکار
mortise dead lock
قفل توکار
identities
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
embaded sill beam
تیرک توکار استانه
Boolean connective
حروف و نشانه ها در یک عمل Boolen که عملی که باید روی عملوندها انجام شود بیان میکند
blow-up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
destructive addition
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
forcing
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
print
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
printed
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
OLE container object
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
force
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
prints
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
in line processing
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
formatter
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
graphic
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
dbase
نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
formatter
نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند
completed
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completing
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completes
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
embedding
و قرار دادن آن در متن یا فایل به طوری که توکار در متن است
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
mathematical notation
نشانه گذاری ریاضی
[ریاضی]
smarter
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smart
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarted
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smartest
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarting
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarts
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
they are individ different
تک تک با هم فرق دارند
within living memory
به یاد دارند
it is g. believed that...
عموماعقیده دارند که ....
they itch for a fight
کرم جنگیدن دارند
they differ materially
تفاوت کلی با هم دارند
they differ in kind
جنساباهم فرق دارند
They have had their differences for a long time .
مدنتهااست با هم اختلاف دارند
conifer
که میوه مخروطی دارند
conifers
که میوه مخروطی دارند
they are at war with japan
باژاپن جنگ دارند
Walls are ears.
<proverb>
دیوارها گوش دارند .
diclinous
درختانی که نر وماده دارند
minimus
از چندتن که یک نام دارند
the run of the hills is east
تپه ها سوی خاورامتداد دارند
to be of the mind that ...
این عقیده
[نظر]
را دارند که ...
basilicas
کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilica
کلیساهایی که سالن دراز دارند
My hair is falling out.
موهای سرم دارند میریزند.
The apples are bruised .
سیبها لک زده ( لکه دارند )
active material
موادی که خاصیت تجزیه دارند
They all acknowledge him master .
همه او را به استادی قبول دارند
The days are getting shorter now .
روزها دارند کوتاه می شوند
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
to yet had it
طرف مثبت اکثریت را دارند
they are t of their doctrines
اصول خودرامحکم نگاه می دارند
The courts have unlimited jurisdiction.
دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
ledger bait
که دریک جا روی نگاه دارند
diurnal
مربوط به روز جانورانی که درروزفعالیت دارند
enfilade
[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
these two view are polesapart
این نظریه یک دنیاباهم فرق دارند
boxed
موضوعاتی که همه در یک جعبه قرار دارند
They are famed for their courage.
بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
red legs
نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
open court
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
You name it , they have it in thes department store.
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
roundup
سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
chains
چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
They are poles apart.
یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
chain
چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
planar
اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
roundups
سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
history
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
histories
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
suites
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suite
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
utopian socialism
شارل فوریه و لوئی بلان قرار دارند
humidor
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
civil nuclear powers
کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
in spite
با وجود
individuation
وجود
neer do well or well
پی وجود
In spite of . Despite . Notwithstanding .
با وجود
despite
با وجود
entity
وجود
entities
وجود
personality
وجود
personalities
وجود
presence
وجود
existence
وجود
existences
وجود
being
وجود
mathematical logic
منطق ریاضی
[ریاضی]
string board
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
1 and 2 are poles apart.
<idiom>
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند
[بسیار متفاوت هستند]
.
bulk petroleum
سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
design load
حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
Do the trains connect?
[خط]
قطارها به هم اتصال دارند؟
[برای عوض کردن قطار]
cyberspace
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
Gun laws need to be revisited.
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
merges
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
flock
[الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
pin compatible
تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
casings
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casing
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
merge
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
He was engrossed in conversation .
فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
tree
سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
balun
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
All members are entitled to use the swimming pool.
همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
exists
وجود داشتن
system
اصول وجود
none the less
با وجود این
universe
عالم وجود
exist
وجود داشتن
existed
وجود داشتن
person
وجود ذات
be
وجود داشتن
pantheist
معتقدبوحدت وجود
self assertiveness
ابراز وجود
persons
وجود ذات
fact
وجود مسلم
Despite the fact that…
با وجود اینکه
preexistence
تقدم وجود
essence
وجود ماهیت
viruses
وجود دارد
begetter
وجود اور
virus
وجود دارد
quality
وجود خصوصیت
from the bottom of one's heart
<idiom>
از اعماق وجود
systems
اصول وجود
regardless
با وجود علیرغم
facts
وجود مسلم
realities
اصالت وجود
reality
اصالت وجود
non ego
غیر وجود
individuality
وجود فردی
pre existence
تقدم وجود
nonetheless
بااین وجود
qualities
وجود خصوصیت
to be there
وجود داشتن
d. constitution
وجود نازک
d. of constitution
نازکی وجود
drink hail
گوارای وجود
in spite of that
با وجود این
body and soul
<idiom>
با تمام وجود
toolbar
پنجرهای که حاوی نشانه هایی است که به ابزار دستیابی دارند
hawfinch
سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
court of record
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
barrel printer
نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
distributing
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com