Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
Other Matches
project loans
قرضههای مربوط به انجام طرحهای توسعه
project loans
قرضههای مربوط به پروژه ها
job to job transition
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
software
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
file level model
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
armstrong
سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
child process
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
child program
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
curricular
مربوط به برنامه تحصیلی
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
Borland
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
down
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
run duration
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
robotics
مط العه هوش مصنوعی , برنامه ریزی و سافت مربوط به ساخت رباتها
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
symbol
لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
forking
پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
fork
پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
ansi
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
chaining
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
pipeline
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
executives
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
executive
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
calling
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stops
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stop
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
main line program
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
sections
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
segments
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
segment
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
annotation
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotations
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
mode
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
modes
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
foreground processing
اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
softer
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softest
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
development support library
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
network computer
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
Visual C
محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
standards
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standard
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
programmers
برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
programmer
برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
authoring
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
non dedicated server
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
forth
زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
development plan
برنامه توسعه
program development tools
ابزار توسعه برنامه
development planning
برنامه ریزی توسعه
as for
مربوط به
proper
مربوط
for
مربوط به
irrelevant
نا مربوط
vespertinal
مربوط به شب
germane
مربوط
pertinenet
مربوط
apposite
مربوط
pertaining
مربوط به
hydraulic
مربوط به اب
affined
مربوط
coordinate
مربوط
relevant
مربوط
curatorial
مربوط به
pertinent
مربوط
cretaceous
مربوط به گچ
related
مربوط
correspondent
مربوط به
condequent
مربوط
pertinent
مربوط به
eight bit system
مربوط به یک
correspondents
مربوط به
lineal
مربوط به خط
coherent
مربوط
caprine
مربوط به بز
authoring
زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی
general
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
generals
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
program execution
اجرای برنامه
plan implementation
اجرای برنامه
cobol
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
glossal
مربوط به زبان
haemic
مربوط بخون
glyptic
مربوط به حکاکی
pyric
مربوط به سوختن
collegial
مربوط به دانشکده
computational
مربوط به یک محاسبه
quadrantal
مربوط به تراز
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
nasal
مربوط به بینی
nautical
مربوط به کشتیرانی
goidelic
مربوط بسلت
ovarian
مربوط به تخمدان
pyrotechnic
مربوط به فن اتشبازی
residential
مربوط به اقامت
racing
مربوط بمسابقه
outbound
مربوط به خارج
dependent
مربوط محتاج
concern
مربوط بودن به
hominoid
مربوط به بشر
hawaiian
مربوط به هاوایی
procephalic
مربوط به جلو سر
professorate
مربوط به استادی
fractional
مربوط به بخشهایی
fractional
مربوط به بخشها
concerns
مربوط بودن به
bawdy
مربوط به جاکشی
graphic
مربوط به نقاشی
horsy
مربوط به اسب
baronial
مربوط به بارون
coherently
بطور مربوط
Americans
مربوط بامریکا
filiate
مربوط ساختن
municipal
مربوط به شهرداری
faunae
مربوط به جانوران
expiratory
مربوط به زفیر
shipboard
مربوط به ناو
familial
مربوط به خانواده
post
مربوط به پست
post-
مربوط به پست
posted
مربوط به پست
dictoral
مربوط به دکتری
posts
مربوط به پست
material
مربوط جسم
materials
مربوط جسم
divisional
مربوط به تقسیم
numerical
مربوط به اعداد
attached
مربوط متعلق
circumstantial
مربوط به موقعیت
American
مربوط بامریکا
genethliac
مربوط به طالع
textual
مربوط به متن یا نص
avuncular
مربوط بدایی
commercial
مربوط به تجارت
garlicky
مربوط به سیر
gallinaceous
مربوط بماکیان
ameboid
مربوط به امیب
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
thermal
مربوط به گرما
corresponsive
مربوط بیکدیگر
military
مربوط به نظام
sensorimotor
مربوط به حس حرکت
valedictory
مربوط به خداحافظی
fistulous
مربوط به ناسور
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
pertian
مربوط بودن
tutorials
مربوط به قیمومت
amebic
مربوط به امیب
ammino
مربوط به امونیاک
analitical
مربوط به تجزیه
anent
در مشارکت با مربوط به
anglian
مربوط به نژاد
irrelative
نا مربوط مطلق
c
مربوط به کامپیوتر
arbitral
مربوط به حکمیت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com