| Total search result: 201 (15 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| cryptographic |
قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| public |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
| public |
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن . |
| cryptography |
مط العه روش ها و تکنیکهای رمز گذاری و رمز گشایی |
| derivation graph |
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است |
| encodes |
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده |
| encode |
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده |
| inferences |
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص |
| link |
قوانین بیان ارسال داده روی کانال |
| formats |
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده |
format |
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده |
| inference |
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص |
| LCP |
قوانین بیان ارسال داده روی کانال |
| validated |
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین |
| validate |
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین |
| transferring |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
| validates |
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین |
| transfer |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
| transfers |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
| validating |
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین |
| transformational rules |
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند |
| protocols |
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها |
| protocol |
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها |
| layout |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
| layouts |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
| Roman law |
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است |
| conflict of lows |
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است |
| articles of war |
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی |
| knowledge |
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل |
| decrypt |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی اش |
| decode |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن |
| decoded |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن |
| decodes |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن |
| encryption |
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک |
| experts |
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل |
| expert |
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل |
| rule |
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند |
| encoding |
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه |
| decemvir |
عضو دسته ده تنی که اختیارحکومت و قانون گذاری بایشان داده شده بود |
| twelve tables |
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت |
| indehiscence |
نا گشایی |
| fenestration |
روزنه گشایی |
| decoding |
رمز گشایی |
| necroscopy |
کالبد گشایی |
| opening joints |
درز گشایی |
| raking out of a joint |
درز گشایی |
| dissection |
کالبد گشایی |
| problem-solving |
مساله گشایی |
| detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| cryptographic |
مربوط به رمز گشایی |
| pickelock |
دزد قفل گشایی |
relief |
گره گشایی جبران |
| Problem - solving . |
گره گشایی ( رفع مشکل ) |
| enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
| executing |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| executes |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| execute |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| executed |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| processor |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
| fetch |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
| fetched |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
| fetches |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
| residential investments |
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی |
| acceleration principle |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
| parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
| punctuation mark |
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری |
| desired investment |
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر |
| punctuation marks |
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری |
| overcapitalization |
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی |
| searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| cooperative scorer |
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک |
| lost cluster |
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست |
| unintended investment |
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده |
| conversions |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
| conversion |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
| tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
| data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
| tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
| regulations |
قوانین |
| pandect |
قوانین |
| explanation of laws |
شرح قوانین |
| statue law |
قانون یا قوانین |
| kepler laws |
قوانین کپلر |
| admiralty law |
قوانین دریایی |
| administrative law |
قوانین اداری |
| written laws |
قوانین مدون |
| doctorine |
قوانین اصلی |
| interpertation of laws |
تفسیر قوانین |
| company law |
قوانین شرکت |
| rules of the roads |
قوانین راه |
| rules of the roads |
قوانین دریانوردی |
| succession law |
قوانین وراثت |
| forest laws |
قوانین جنگل |
| newton's laws of motion |
قوانین نیوتون |
| statute book |
قوانین موضوعه |
| joule's laws |
قوانین ژول |
| mendelian laws |
قوانین مندل |
| maritime law |
قوانین دریایی |
| infraction of rules |
نقض قوانین |
| hovering acts |
قوانین ضد قاچاق |
| hague rules |
قوانین لاهه |
| murphy's laws |
قوانین مورفی |
| labor laws |
قوانین کار |
| gas laws |
قوانین گازها |
| code |
مجموعه قوانین |
| zipf's laws |
قوانین زیف |
| rules of engagement |
قوانین درگیری |
| inland rules |
قوانین داخلی |
| remedial statutes |
قوانین اصلاحی |
| radiation laws |
قوانین تابش |
| korte's laws |
قوانین کرت |
| codex |
مجموعه قوانین |
| permissive legislation |
قوانین مخیره |
| gunnery |
قوانین تیراندازی |
| codification |
تدوین قوانین |
| kepler's laws |
قوانین کپلر |
| promulgation of the laws |
انتشار قوانین |
| codification |
وضع قوانین |
| conflict of laws |
تعارض قوانین |
| rules of chess |
قوانین شطرنج |
| competition rules |
قوانین رقابت |
| rules committee |
کمیته قوانین |
| conflict of lows |
تعارض قوانین |
| CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
| CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
| sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
| physical |
که قوانین نرخ بیت |
| newton's laws of motion |
قوانین حرکت نیوتون |
| newton's laws of motion |
قوانین حرکت نیوتن |
| punitive article |
قوانین جزایی ارتش |
| codification |
گرد اوری قوانین |
| laws versus tendencies |
قوانین در مقابل تمایلات |
| rules of football |
قوانین یا قواعد فوتبال |
| codification |
جمع وتدوین قوانین |
| military justice |
قوانین جزایی ارتش |
| child labor laws |
قوانین کار کودکان |
| s factor |
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه |
| under these rules |
بموجب این قوانین |
| company law |
قوانین مربوط به شرکتها |
| sanctioned laws |
قوانین یا مقررات مصوبه |
| law enforcement |
اجرای قوانین [حقوقی] |
| gunnery |
قوانین تیر توپخانه |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| enterprise |
اقدام به اجرای قوانین کردن |
| valid |
درست , طبق مجموعهای قوانین |
| rules of procedure |
قوانین مربوط به روش جاری |
| littoral law |
قوانین مربوط به ابهای ساحلی |
| copyrights |
محدود شده با قوانین کپی |
| coastel low |
قوانین مربوط به ابهای ساحلی |
| messages |
قوانین از پیش تعریف شده که کد |
| enterprises |
اقدام به اجرای قوانین کردن |
| message |
قوانین از پیش تعریف شده که کد |
| grammar |
قوانین استفاده صحیح از زمان |
| grammars |
قوانین استفاده صحیح از زمان |
| provision |
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن |
| adjective laws |
قوانین مربوط باصول محاکمات |
| laws of motion of capitalism |
قوانین حرکت سرمایه داری |
| De Morgan's laws |
قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق] |
| De Morgan's laws |
قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق] |
| copyright |
محدود شده با قوانین کپی |
| fuze |
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن |
| fuzing |
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن |
| queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| highway dispatch |
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها |
| the rules of protocol |
قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس] |
| the code of justinian |
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم |
| formulas |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
| Talmud |
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود |
| terminal ballistics |
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف |
| formula |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
| conform |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
| conformed |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
| leges |
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین |
| conforming |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |