Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
ozonosphere
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
Other Matches
stratosphere
طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
chemosphere
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
aurora
پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirro status
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
chapman region
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
speedometer odometer
تاکومتر با کیلومتر شمار سرعت سنج با کیلومتر شمار
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
kilometers
کیلومتر
kilometer
کیلومتر
kilometre
کیلومتر
kilometres
کیلومتر
speedometers
کیلومتر شمارساعتی
ten kilometres and more
ده کیلومتر و اندی
speedometers
کیلومتر شمار
speedometer
کیلومتر شمار
speedometer
کیلومتر شمارساعتی
within a radius of .kilometre
تا شعاع 6 کیلومتر
km
مخفف کیلومتر
mileage
مقدار کیلومتر
mileage recorder
کیلومتر شمار
crankcase upper half
قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
logs
کیلومتر شمار ناو
milepost
کیلومتر شمار جاده
ten kilometres and more
ده کیلومتر و اندکی بالا
log
کیلومتر شمار ناو
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
sondwitch
لایهای
laminated
لایهای
neritic
بر اب لایهای
shell structure
ساختار لایهای
laminated structure
ساختمان لایهای
sandwitch construction
ساختمان لایهای
laminar flow
جریان لایهای
lamination
ناخالصی لایهای
stratified sampling
نمونه گیری لایهای
three decker
هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
intercalation compound
ترکیب بین لایهای
stratified random sampling
نمونه گیری لایهای تصادفی
restrictor
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
blasius flow
جریان کاملا لایهای تئوریکی
valve lift
کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
approximates
تقریبی
approximate
تقریبی
approximative
تقریبی
proximate
تقریبی
approximated
تقریبی
approximate solution
حل تقریبی
jetstream
باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
stratosphere
ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
layer
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layers
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
whereabouts
جای تقریبی
calculation
پاسخ تقریبی
approx
مخفف تقریبی
whereabout
محل تقریبی
sketches
نقشه تقریبی
sketched
نقشه تقریبی
sketch
نقشه تقریبی
rough guess
<idiom>
تخمین تقریبی
approximate value
مقدار تقریبی
cypres
تقریبی نزدیک
give or take
تخمین تقریبی
rough estimate
براورد تقریبی
parametric estimate
تخمین تقریبی
standard atmosphere
اتمسفر
atmosphere
اتمسفر
aerosphere
اتمسفر
atmospheres
اتمسفر
transistors
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
approximates
نزدیک امدن تقریبی
approximate
نزدیک امدن تقریبی
approximated
نزدیک امدن تقریبی
whereabout
حدود تقریبی مکان
approximate absolute temperature
دمای مطلق تقریبی
estimated time of arrival
زمان تقریبی ورود
estimated time of departure
زمان تقریبی عزیمت
etd
زمان تقریبی حرکت
approximate contour
میزان منحنی تقریبی
venting
مجرایی به اتمسفر
vented
مجرایی به اتمسفر
isothermal atmosphere
اتمسفر همدما
vents
مجرایی به اتمسفر
vent
مجرایی به اتمسفر
furnace atmosphere
اتمسفر کوره
atmospheres
اتمسفر استاندارد جو
standard atmosphere
اتمسفر استاندارد
atmosphere
اتمسفر استاندارد جو
free atmosphere
اتمسفر ازاد
The pressure of the atmosphere
فشار جو ؟( اتمسفر )
upper
فوقانی
top
فوقانی
uppers
فوقانی
upper limit
حد فوقانی
superjacent
فوقانی
controlled atmosphere
اتمسفر کنترل شده
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
superstratum
طبقه فوقانی
upper bowl
جام فوقانی
superstructures
ساختمان فوقانی
topstone
سنگ فوقانی
capital
فوقانی راسی
top view
نمای فوقانی
top layer
لایه فوقانی
top edge
لبه فوقانی
upper beam
تیر فوقانی
top die
حدیده فوقانی
superstructure
ساختمان فوقانی
the upper storey
طبقه فوقانی مخ
peseta
سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
thermosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
exosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
troposphere
پایین ترین بخش اتمسفر
layers
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
freeboard
بدنه فوقانی ناو
pile head
قسمت فوقانی شمع
furnace dome
قسمت فوقانی کوره
skysail
بادبان فوقانی کشتی
head gate
دریچه فوقانی کانال
superstructure
روساخت بنای فوقانی
upside
قسمت بالایی فوقانی
roundhouse
عرشه فوقانی کشتی
fan light
پنجره کوچک فوقانی
top hamper
اتصالات فوقانی ناو
superstructures
روساخت بنای فوقانی
upper room
بالاخانه اطاق فوقانی
mesocline
لایه فوقانی مزوسفر
furnace top
قسمت فوقانی کوره
eta
arrival of time estimated زمان تقریبی ورود
passivating
پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
upstairs
دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
uppish
باد در خیشوم انداز فوقانی
turf
طبقه فوقانی خاک مرغزار
poop deck
عرشه کوچک فوقانی کشتی
acropodium
سطح فوقانی پای پرندگان
header
قسمت فوقانی اجر کله
headers
قسمت فوقانی اجر کله
hurricane deck
عرشه سبک فوقانی کشتی
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
charge neutrality
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
inversions
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
inversion
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
top of the loom
قسمت بالایی یا فوقانی دار
[قالی]
fastigium
راس قسمت فوقانی بطن چهارم
head board
تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
topsides
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
taffrail
قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
banging
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
leading sectors
بخشهای پیشگام
the urban districts
بخشهای شهر
leading sectors
بخشهای پیشرو
waxed
واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
wax
واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes
واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
boost pressure
فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
airspace
حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین
photosphere
لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد
virtual gravity
شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
aggregate
ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregates
ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
biconvex
بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
cassion discase
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
jibstay
قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
bow string truss
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
managers
و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
compartmentalises
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
manager
و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
compartmentalising
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalize
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
modularity
تشکیل شده از بخشهای تابعی
compartmentalized
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizing
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalised
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizes
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
tetrarch
والی بخشهای چهارگانه امپراتوری
homosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
carburizing
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
cumulo nimbus
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
upper surface blowing
دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
workings
همه بخشهای حفاری شده معدنی
interleaving
پردازندهای که با بخشهای پردازنده کار میکند
partitions
اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partition
اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
orthogonal
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
proportional parts
بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com