Dictiornary-Farsi | لوازم روشنایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
illuminating fixture	لوازم روشنایی


Other Matches

accessory	لوازم یدکی لوازم اضافی
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
tackles	لوازم
tackling	لوازم
fitting	لوازم
fitment	لوازم
needments	لوازم
fitments	لوازم
accessories	لوازم
furnishings	لوازم
equipments	لوازم
equipment	لوازم
serviced	لوازم
tackle	لوازم
fixing	لوازم
apparatus	لوازم
estovers	لوازم
fittings	لوازم
fixings	لوازم
tackled	لوازم
dixings	لوازم
service	لوازم
accessories	لوازم یدکی
photographic accessories	لوازم عکاسی
sanitary ware	لوازم بهداشتی
hairstyling accessories	لوازم آرایشمو
firing accessories	لوازم احتراق
tackling	لوازم کار
tackles	لوازم کار
accessory	لوازم یدکی
accessory	لوازم فرعی
accessory	لوازم کمکی
geared	اسباب لوازم
gear	اسباب لوازم
kitchen stuff	لوازم اشپزخانه
photography	لوازم عکاسی
utensils	لوازم اشپزخانه
utensil	لوازم اشپزخانه
maintenance materials	لوازم تعمیرات
bedding	لوازم تختواب
kits	بسته لوازم
kit	بسته لوازم
camping equipment	لوازم مخصوصاردو
rigs	لوازم لباس
rigged	لوازم لباس
rig	لوازم لباس
travelling outfit	لوازم سفر
gears	اسباب لوازم
outfits	لوازم فنی
stationery	لوازم التحریر
outfit	لوازم فنی
paraphernalia	اسباب لوازم
fittings	لوازم ثابت
fittings	لوازم قایق
fire-irons	لوازم بخاری
Home appliances	لوازم خانگی
personal effects	لوازم شخصی
tackled	لوازم کار
throwing apparatus	لوازم پرتاب
plumbing tools	لوازم لولهکشیخانه
tackle	لوازم کار
tool tether	لوازم مورداحتیاج
motorcar accessories	لوازم اضافی اتومبیل
upholstery	اثاثه یا لوازم داخلی
drilling fixture	لوازم مته کاری
equipage	اسباب و لوازم جنگی
duffle bag	کیسه لوازم شخصی
tableware	لوازم میز یا سفره
bathing gear	لوازم شنا [حمام]
fire irons	لوازم پای بخاری
fixture	لوازم نصب کردنی
stationers	فروشنده لوازم التحریر
swimming things	لوازم شنا [حمام]
bathing clothes	لوازم شنا [حمام]
bathing things	لوازم شنا [حمام]
muniment	وسیله دفاع لوازم
accessory box	جعبه لوازم یدکی
desk accessory	لوازم رومیزی یا روزمره
dressing case	جعبه لوازم ارایش
drawing materials	لوازم نقشه کشی
stationer	فروشنده لوازم التحریر
table ware	لوازم میز یا سفره
outfitters	فروشنده لوازم شکار
accessory pouch	کیسه کوچک لوازم
outfitter	فروشنده لوازم شکار
spares stock	موجودی لوازم یدکی
spare parts list	فهرست لوازم یدکی
fixtures	لوازم برقی و لوله کشی
dinner set	لوازم و فرف شام یا ناهار
duffel	لوازم واثاثه قابل حمل
deadlined equipment	لوازم و تجهیزات از کار افتاده
duffle	لوازم واثاثه قابل حمل
toiletry	لوازم ارایش اسباب توالت
sanitate	دارای لوازم بهداشتی کردن
stock in trade	لوازم وابزار کار فوت وفن
manifest destiny	لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
pantry	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mountings	لوازم نصب شده روی وسیله
pantries	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
tote road	جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
Personal effects are duty-free.	لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
I expended all my capital on equipment.	تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
bedclothes	لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
rushlight	روشنایی کم
night light	روشنایی شب
electric lighting	روشنایی
luminouity	روشنایی
luminance	روشنایی
lighted	روشنایی
illumination	روشنایی
illuminations	روشنایی
peeping	روشنایی کم
peep	روشنایی کم
clearness	روشنایی
lighting	روشنایی
light	روشنایی
lightest	روشنایی
lightness	روشنایی
luminosity	روشنایی
peeped	روشنایی کم
peeps	روشنایی کم
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
glared	روشنایی زننده
luminance channel	کانال روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
glares	روشنایی زننده
lighting switch	کلید روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
glare	روشنایی زننده
lighting battery	باتری روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
light point	منبع روشنایی
light meter	روشنایی سنج
luminous flux	فلوی روشنایی
photometer	روشنایی سنج
room lighting	روشنایی اطاق
loom	هاله روشنایی
glimmers	روشنایی ضعیف
search light illumination	روشنایی با نورافکن
glimmered	روشنایی ضعیف
glimmer	روشنایی ضعیف
street lighting	روشنایی خیابان
sustained illumination	روشنایی مداوم
sustained illumination	روشنایی پایدار
flashes	روشنایی مختصر
candlelight	روشنایی شمع
illuminating device	تجهیزات روشنایی
photology	دانش روشنایی
flashed	روشنایی مختصر
luminous intensity	شدت روشنایی
flash	روشنایی مختصر
luminous power	قوه روشنایی
lux meter	روشنایی سنج
illumination	شدت روشنایی
ray	روشنایی تشعشع
looms	هاله روشنایی
looming	هاله روشنایی
phosphorescence	روشنایی شب تابی
loomed	هاله روشنایی
phot	واحد روشنایی
optics	علم روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
earth shine	روشنایی خاکستری
illuminator	وسیله روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
constant luminance	روشنایی ثابت
illuminance	شدت روشنایی
illuminating aperture	روزنه روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illumination method	روش روشنایی
full beam spread	باندکامل روشنایی
direct lighting	روشنایی مستقیم
electric light	روشنایی برقی
earth light	روشنایی خاکستری
artifical light	روشنایی مصنوعی
asterism	روشنایی و نور
emergency lighting	روشنایی اضطراری