English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English Persian
list processing لیست پردازی
Search result with all words
list processing langauge زبان لیست پردازی
Other Matches
moderated list لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list لیست مدور لیست حلقوی
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
post processing پس پردازی
supererogation بس پردازی
file processing پرونده پردازی
rhythmization نواخت پردازی
naturalism طبیعت پردازی
pseudologia fantastica دروغ پردازی
multiprocessing چند پردازی
preprocessing پیش پردازی
priority processing اولویت پردازی
image processing تصویر پردازی
data processing داده پردازی
phraseology عبارت پردازی
symbolism نشان پردازی
reminiscence خاطره پردازی
reminiscences خاطره پردازی
batch processing دسته پردازی
call processing فراخوان پردازی
circumstantiality حاشیه پردازی
crystal pulling بلور پردازی
data processing center مرکزداده پردازی
document processing متن پردازی
dp داده پردازی
endocathection به خود پردازی
exocathection برون پردازی
ideation اندیشه پردازی
symbolization نماد پردازی
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
teleprocessing دور پردازی
theorization نظریه پردازی
supererogatory وابسته به بس پردازی
head in the clouds <idiom> رویا پردازی
Synectics بدیعه پردازی
hypergnosia نکته پردازی بیمارگون
verbiage درازگویی سخن پردازی
business data processing داده پردازی تجاری
logomachy بازی واژه پردازی
data processing center مرکز داده پردازی
fantasising وهم پردازی کردن
distributed data processing داده پردازی توزیعی
fantasises وهم پردازی کردن
businedd data processing داده پردازی تجاری
fantasizing وهم پردازی کردن
fantasizes وهم پردازی کردن
dp manager مدیر داده پردازی
edp manager مدیرداده پردازی الکترونیکی
fantasized وهم پردازی کردن
fantasize وهم پردازی کردن
versification شاعری قافیه پردازی
hypergnosis نکته پردازی بیمارگون
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
locutions سبک عبارت پردازی
fantasised وهم پردازی کردن
oratory فن خطابه سخن پردازی
yarn افسانه پردازی کردن
settings گیرش صحنه پردازی
scientific data processing داده پردازی علمی
multiprocessing system سیستم چند پردازی
yarns افسانه پردازی کردن
locution سبک عبارت پردازی
setting گیرش صحنه پردازی
bribing رشوه پردازی پرداخت نامشروع
indemnification تاوان پردازی جبران زیان
bribes رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribed رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe رشوه پردازی پرداخت نامشروع
She takes great care of her appearance خیلی بسرو وضع خود می پردازی
rated through put ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
fullwrite professional یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
tabling لیست
list لیست
tables لیست
tabled لیست
table لیست
actions لیست امکانات
waiting list لیست انتظار
black list لیست سیاه
roll of honour لیست افتخار
chained list لیست زنجیرهای
dense list لیست متراکم
list لیست گرفتن
rolls of honour لیست افتخار
circular list لیست دایرهای
waiting lists لیست انتظار
inventory لیست موجودی
action لیست امکانات
price list لیست قیمت
chained list لیست زنجیری
check lists لیست مرجع
registers لیست یا فهرست
trig list لیست مثلثاتی
listings لیست گیری
list structure ساختار لیست
load manifest لیست بارها
target list لیست اماجها
promotion list لیست ترفیعات
program listing لیست برنامه
target list لیست هدفها
money list لیست حقوق
symmetric list لیست متقارن
pay roll لیست حقوق
source listing لیست منبع
listing لیست گیری
parts list لیست قطعات
list processing پردازش لیست
register لیست یا فهرست
registering لیست یا فهرست
list of targets لیست اماجها
parts list لیست اجزاء
wage bill لیست حقوق
payroll لیست حقوق
sequential list لیست ترتیبی
linked list لیست پیوندی
linear list لیست خطی
linked list لیست پیوسته
sublist زیر لیست
two way list لیست دو طرفه
list of targets لیست هدفها
pay records پرونده لیست حقوق
pushup list لیست بالا فشردنی
pay order لیست پرداخت حقوق
logs فهرست لیست پیمودن
source listing لیست برداری منبع
emptied لیست بدون عضو
log فهرست لیست پیمودن
subscripted list لیست زیرنویس دار
pushdown list لیست پایین فشردنی
contents لیست موضوعات در یک فایل
multilinked list لیست چند پیوندی
indexed list لیست شاخص دار
key list لیست کلیدهای رمز
double linked list لیست پیوندی مضاعف
authorized parts list لیست قطعات مجاز
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
loading list لیست بارگیری خودرو
mailing list program برنامه لیست پستی
musters لیست اسامی فراخواندن
mustering لیست اسامی فراخواندن
mustered لیست اسامی فراخواندن
muster لیست اسامی فراخواندن
military pay order لیست حقوقی پرسنل
money list لیست پرداخت حقوق
pay roll لیست پرداخت حقوق
excess listing لیست اقلام مازاد
lisped لیسپ پردازش لیست
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
manifests قطعنامه لیست مسافرین
lisping لیسپ پردازش لیست
lisps لیسپ پردازش لیست
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
manifesting قطعنامه لیست مسافرین
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
manifested قطعنامه لیست مسافرین
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
manifest قطعنامه لیست مسافرین
lisp لیسپ پردازش لیست
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
emptiest لیست بدون عضو
empties لیست بدون عضو
empty لیست بدون عضو
emptier لیست بدون عضو
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
BCC و لیست آنها را نشان نمیدهد
payroll لیست حقوق صورت پرداخت
manifesting فهرست بارها لیست وسایل
manifested فهرست بارها لیست وسایل
description لیست داده ها و خصوصیات آنها
manifests فهرست بارها لیست وسایل
dual دو لیست موازی جدا از اطلاعات
explosions لیست اجزای بکاررفته در یک محصول
hierarchical communications system لیست دایرکتوری فایلهای دیسک
descriptions لیست داده ها و خصوصیات آنها
billed ثبت شده در صورتحساب یا لیست
backtracking عمل پیمایش معکوس یک لیست
authorized stockage list لیست ذخیره انبار مجاز
references لیست موضوعات مرتب شده
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
bulleted list chart لیست جدولی بولت دار
excess listing لیست وسایل انفرادی مازاد
explosion لیست اجزای بکاررفته در یک محصول
reference لیست موضوعات مرتب شده
manifest فهرست بارها لیست وسایل
symbolises نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolized نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolising نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolize نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com