Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
ray
ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
Other Matches
thornback
ماهی پهن چهارگوش خاردار
active zone of well
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
tusser or sur orsore
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
flexes
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
positive
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
surge
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surged
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surges
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
dystrohpy
تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
sea horse
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
quadrangular
چهارگوش
panes
چهارگوش
pane
چهارگوش
quadrant gular
چهارگوش
rectangle
چهارگوش
rectangles
چهارگوش
four-square
چهارگوش
quadrilaterals
چهارگوش
quadrilateral
چهارگوش
intertriglyph
چهارگوش افریز
diamond charge
خرج چهارگوش
quadrant gularly
بشکل چهارگوش
mast frame
قاب چهارگوش
four point suspension
اویزش چهارگوش
squarish
تاحدی چهارگوش
traffic stud
گلمیخ چهارگوش
squarely
بشکل چهارگوش
foursquare
لوزی چهارگوش
snails
حلزون
slugs
حلزون
slugged
حلزون
fishes
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fish
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
fished
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppies
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppy
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
box tool
قلم تراش چهارگوش
demi-metope
[نیمه چهارگوش افریز]
Golden rectangle
پایه های چهارگوش
rhomboid muscle
ماهیچه چهارگوش معین
quarries
شیشه الماسی چهارگوش
quarry
شیشه الماسی چهارگوش
quarrying
شیشه الماسی چهارگوش
snail
حلزون با پوسته
snaillike
حلزون وار
labyrinth
حلزون گوش
auditory labyrinth
حلزون شنوایی
cochlea
حلزون گوش
labyrinths
حلزون گوش
scallop
حلزون گرفتن
scallops
حلزون گرفتن
holothurian
حلزون دریایی
snailery
پرورشگاه حلزون
blocky
قالب دار ساختمان چهارگوش
scow
با قایق چهارگوش حمل کردن
cockleshell
صدف حلزون دوکپهای
spat
بچه حلزون مرافعه
shellfish
حلزون صدف دار
cockleshells
صدف حلزون دوکپهای
slug
حلزون بدون پوسته
mollusk
جانور نرم تن حلزون
molluscs
جانور نرم تن حلزون
mollusc
جانور نرم تن حلزون
labium
لبه صدف حلزون
quad rangle
چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
tessellate
بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
slug
مثل حلزون حرکت کردن
winkle
جابجا کردن حلزون خوراکی
winkles
جابجا کردن حلزون خوراکی
slugs
مثل حلزون حرکت کردن
soft shell
حلزون دارای صدف نرم
slugged
مثل حلزون حرکت کردن
spat
: حلزون خوراکی خیلی کوچک
helicoid
بشکل پوسته حلزون مارپیچ
cape chisel
قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
hard clam
حلزون دارای کفههای صدفی سخت
grayfish
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
bag
قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags
قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
littleneck clam
نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
mortarboards
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboard
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
sea calf
گوساله ماهی سگ ماهی
pickerel
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
clam
حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clams
حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
diet
تغذیه
nutriment
تغذیه
line feed
تغذیه خط
feedings
تغذیه
nourishment
تغذیه
nutriments
تغذیه
nutrition
تغذیه
nourished
تغذیه
nourish
تغذیه
recharge
تغذیه
alimentation
تغذیه
nurturing
تغذیه
nourishes
تغذیه
nurtures
تغذیه
feeding
تغذیه
recharging
تغذیه
recharges
تغذیه
recharged
تغذیه
nurtured
تغذیه
nurture
تغذیه
sustenance
تغذیه
feeders
خط تغذیه
feeder
خط تغذیه
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
terminate and stay resident program
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
uart
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
supply cable
کابل تغذیه
food program
رژیم تغذیه
form feed
تغذیه کاغذ
pasturage
تغذیه کردن
serial feeding
تغذیه نوبتی
power transformer
مبدل تغذیه
power supplay
منبع تغذیه
power pack
جعبه تغذیه
pouring gate
تغذیه قالب
undernourishment
سوء تغذیه
magazine feed
تغذیه مخزن
undernourishment
گرفتارسوء تغذیه
main feed
تغذیه اصلی
main supply line
خط تغذیه اصلی
ff
تغذیه کاغذ
power supply
منبع تغذیه
paper feer
تغذیه کاغذ
mulnutrition
سوء تغذیه
recharge basin
حوضچه تغذیه
noises
منبع تغذیه
noise
منبع تغذیه
injection well
چاه تغذیه
feed
تغذیه کردن
feed
تغذیه گردن
recharge well
چاه تغذیه
innutrition
عدم تغذیه
feeds
تغذیه کردن
feeds
تغذیه گردن
reverse bias
تغذیه معکوس
natural recharge
تغذیه طبیعی
cutler feed
تغذیه کاتلر
bottle-feeding
تغذیه با بطری
dystrophic nutrition
تغذیه دش بار
ab power pack
جعبه تغذیه ا.ب
malnourished
بد تغذیه شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com