English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
gulleys محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gullies محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
Other Matches
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
hawing محوطه
area محوطه
areas محوطه
ground محوطه
enclosures محوطه
enclosure محوطه
garth محوطه
precinct محوطه
space محوطه
precincts محوطه
hawed محوطه
zone محوطه
zones محوطه
haw محوطه
compounds محوطه
haws محوطه
spaces محوطه
wards محوطه
ward محوطه
compound : محوطه
compound محوطه
compounds : محوطه
compounded محوطه
compounded : محوطه
penalty areas محوطه پنالتی
lawn محوطه چمن
lawns محوطه چمن
embarkation area محوطه بارگیری
cubby محوطه مکعب
dock yard محوطه لنگرگاه
aprons محوطه بارگیری
stockyard محوطه دامداری
yard حیاط محوطه
apron محوطه بارگیری
freeze space محوطه سردخانه
environment architecture معماری محوطه
enceinte محوطه قلعه
trap محوطه کوچک
run ترتیب محوطه
runs ترتیب محوطه
runout محوطه دویدن
out port بندرخارج از محوطه
area of probability محوطه احتمالات
area of visibility محوطه دید
courtyard محوطه محصور
dock yard محوطه بارانداز
yards محوطه یا میدان
yards حیاط محوطه
yard محوطه یا میدان
ambit وسعت محوطه
farmyard محوطه مزرعه
farmyards محوطه مزرعه
lot قرعه محوطه
Inc مخفف محوطه
buffer distance محوطه امنیت
goal crease محوطه دروازه
god's acre محوطه کلیسا
yard man متصدی محوطه
run way محوطه فرود
closest چهاردیواری محوطه
clear way محوطه صعود
chill space محوطه سردخانه
cincture حلقه محوطه
close چهاردیواری محوطه
penalty area محوطه پنالتی
closes چهاردیواری محوطه
closer چهاردیواری محوطه
sites محل محوطه کار
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
run way محوطه دویدن هواپیما
sited محل محوطه کار
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
magazine space محوطه زاغه مهمات
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
site محل محوطه کار
loculus محوطه یاحفره کوچک
impark در محوطه نگاه داشتن
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
backcourt محوطه پشت یک سوم
ward حیاط محوطه زندان
plain میدان یا محوطه جنگ
back judge داور در محوطه دفاعی
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
chill space محوطه سرد انبار
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
landscape architecture معماری محوطه سازی
plainer میدان یا محوطه جنگ
plainest میدان یا محوطه جنگ
plains میدان یا محوطه جنگ
side lines محوطه بیرون از خط کناری
parking محوطه پارک کردن
wards حیاط محوطه زندان
arresting system runout محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
arresting sheave span محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
net محوطه تمرین محصوربا تور
nets محوطه تمرین محصوربا تور
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
nett محوطه تمرین محصوربا تور
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
embarkation area محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
thresholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
bloop ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
lotuses کنار
lip کنار
abutment کنار
list کنار
recesses کنار
border کنار
verge کنار
lotus کنار
recess کنار
along side در کنار
bourne کنار
rims کنار
rim کنار
brink کنار
border line خط کنار
off از کنار
waterfronts اب کنار
verges کنار
waterfront اب کنار
along side تا کنار
banks کنار
bank کنار
brimmed کنار
brim کنار
marge کنار
apart کنار
besides کنار
margin کنار
margins کنار
lote کنار
rand کنار
edges : کنار
edge : کنار
ex کنار
ex- کنار
lotos کنار
away کنار
on shore بر کنار
brims کنار
brimming کنار
marginate کنار
side aisle کنار
bordered کنار
bordering کنار
limit کنار
chutes چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
chute چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
Joking aside. <idiom> شوخی به کنار.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com