Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
X Y
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
Other Matches
axis
برای مختصات عمودی در گراف
y axis
بردار عمودی گراف
Y coordinate
مختصات بردار عمودی
axis
برای مختصات افقی در گراف
x axis
بردار افقی گراف
z axis
بردار عمق در گراف سه بعدی
axis
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
X coordinate
مختصات بردار افقی
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
centroid
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
relative
دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
plots
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
roamer
کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
bollards
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollard
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
jetevator
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
pucks
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
polygraph
رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs
رونوشت بردار نسخه بردار
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
true origin
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
cartesian coordinates
سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
graph
گراف
graphs
گراف
graph paper
کاغذ گراف
planar graph
گراف مستوی
isomorphic graph
گراف هم ریخت
plots
گراف یا نقشه
structural graph
گراف ساختاری
plotted
گراف یا نقشه
progarm graph
گراف برنامه
connected graph
گراف همبسته
plot
گراف یا نقشه
constitutional graph
گراف سرشتی
graph theory
تئوری گراف
graph invariants
ناورداهای گراف
ovisac
کیسه گراف
graph follower
دنبال گر گراف
graafian follicle
کیسه گراف
reaction graph
گراف واکنش
complete graph
گراف کامل
cyclic graph
گراف دوری
spanning tree
زیرگرافی از یک گراف
circle chart
گراف دایره ای
[ریاضی]
connected acyclic graph
گراف همبسته نادوری
directed graph
گراف جهت دار
ordinate
محور Y از یک گراف یا نمودار
pie chart
گراف دایره ای
[ریاضی]
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
coordinate
مقادیری که یک نقط ه را روی گراف یا نقشه قرار میدهد
dynamic
تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamically
تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
data
مختصات
grid coordinates
مختصات
plotting scale
خط کش مختصات
coordinate
مختصات
coordinates
مختصات
presentation software
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
transformation of coordinates
تبدیل مختصات
northing
مختصات عرضی
image coordinates
مختصات تصویر
grid chart
شبکه مختصات
geographic coordinates
مختصات جغرافیایی
grid coordinates
مختصات شبکه
cross-references
سیستم مختصات
coordinates
دستگاه مختصات
cartesian coordinates
مختصات دکارتی
axis
محورهای مختصات
cartesian coordinates
محور مختصات
coordinate axises
محورهای مختصات
target grid
مختصات هدف
coordinate scale
گونیای مختصات
equatorial coordinates
مختصات استوایی
cartesian chart
مختصات کارتزین
cross-reference
سیستم مختصات
polar coordinates
مختصات قطبی
spherical coordinates
مختصات کروی
spherical coordinates
مختصات سماوی
plain coordinates
مختصات مسطحه
plain coordinates
مختصات افقی
reaction coordinates
مختصات واکنش
the peculiarities of mammals
مختصات پستاندارها
lagrangian coordinates
مختصات لاگرانژی
canonical coordinates
مختصات بندادی
easting
مختصات طولی
rectangular coordinate
مختصات متعامد
coordinates
مختصات نقشهای
cordinate axis
محورهای مختصات
jacobian coordinates
مختصات ژاکوبی
eulerian coordinates
مختصات اولری
input coordinate
مختصات اولیه
axis of coordinates
محورهای مختصات
polar coordinate
مختصات قطبی
geomagnetic coordinates
مختصات ژئومگنتیکی
cross reference
سیستم مختصات
cylindrical coordinate
مختصات استوانه ای
[ریاضی]
ablique coordinates
دستگاه مختصات قائم
coordinate system of axis
سیستم محورهای مختصات
coordinate code
رمزمربوط به مختصات نقشهای
georef grid
مختصات جغرافیایی جهانی
coordinate system
دستگاه مختصات
[ریاضی]
generalized coordinates
مختصات تعمیم یافته
coordinate code
رمز مختصات نقاط
polar diagram
نمودار با مختصات قطبی
polar coordinates
دستگاه مختصات قطبی
coordinate
همرتبه کردن مختصات
polar chart
نمودار با مختصات قطبی
inertial coordinate system
سیستم مختصات ماندی
momentum coordinates
مختصات اندازه حرکت
military grid
شبکه مختصات نظامی
spherical coordinates
دستگاه مختصات کروی
curvilinear coordinates
مختصات خمیده خط
[ریاضی]
spherical coordinates
مختصات کروی
[ریاضی]
y axis
محور عرضی مختصات
preferred system of coordinates
دستگاه مختصات مرجع
relative coordinate system
دستگاه مختصات نسبی
cartesian coordinate system
سیستم مختصات کارتزین
horizon system of coordinates
دستگاه مختصات افقی
polar coordinates
مختصات قطبی
[ریاضی]
equivocatory
اب بردار
arrow
بردار
resultant
بردار
arrows
بردار
dope vector
بردار
vector
بردار
vectors
بردار
cylindrical coordinate system
دستگاه مختصات استوانه ای
[ریاضی]
polar coordinate system
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
spherical coordinate system
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
Cartesian coordinate system
دستگاه مختصات دکارتی
[ریاضی]
rectangular coordinates
دستگاه مختصات راست گوشه
known datum point
نقطهای با مختصات وگرای معلوم
celestial equator system of coordinates
دستگاه مختصات استوای سماوی
state vector
بردار حلات
wave vector
بردار موج
patchable
وصله بردار
state vector
بردار وضعیت
state vector
بردار حالت
lift vector
بردار برا
weight lifter
وزنه بردار
participable
شرکت بردار
cross bearer
صلیب بردار
exponible
توضیح بردار
flux of a vector
شاره بردار
taxable
مالیات بردار
interrupt vector
بردار وقفه
lifter
وزنه بردار
rateable
نرخ بردار
harvestman
خرمن بردار
benefic
بهره بردار
light vector
بردار نور
liner velocity
بردار سرعت
ratable
نرخ بردار
component
مولفه بردار
components
مولفه بردار
voltage vector
بردار ولتاژ
crucifer
صلیب بردار
velocities
بردار سرعت
tollable
باج بردار
topographer
نقشه بردار
ascribe
رونویس بردار
ascribed
رونویس بردار
circulation of a vector
چرخه بردار
ascribes
رونویس بردار
ascribing
رونویس بردار
treader
گام بردار
land surveyor
نقشه بردار
bilable
ضمانت بردار
curl
حلقه بردار
disciplinable
نظم بردار
discountable
تخفیف بردار
field vector
بردار میدان
curls
حلقه بردار
vectorial
حامل بردار
treatable
تعلیم بردار
velocity
بردار سرعت
stainable
زنگ بردار
axial vector
بردار محوری
radius vector
بردار شعاعی
customable
گمرک بردار
polar vector
بردار قطبی
finable
جریمه بردار
forfoitable
جریمه بردار
dutiable
گمرک بردار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com