Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
oil circulation
مدار یا مسیر بسته گردش روغن
Other Matches
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
packet
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
circulations
مسیر گردش
circuits
مسیر گردش
circulation
مسیر گردش
circuit
مسیر گردش
electron orbit
مدار گردش الکترون
closed circuits
مدار بسته
closed circuit
مدار بسته
security camera
دوربین مدار بسته
observation camera
دوربین مدار بسته
CCTV camera
دوربین مدار بسته
closed magnetic circuit
مدار مغناطیسی بسته
closed-circuit television
تلویزیون مدار بسته
closed circuit television
تلویزیون مدار بسته
surveillance camera
دوربین مدار بسته
closed-circuit camera
دوربین مدار بسته
closed circuit tunnel
تونل مدار بسته
closed coil armature
ارمیچر مدار بسته
closed circuit battery
باتری با مدار بسته
gas cycle reactor
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
raceway
ساچمه رو مسیر گردش ساجمههای یاطاقان
current circuit
مسیر بسته جریان
vapor cycle
سرد زائی مدار بسته
hopping
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود
hop
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود
hops
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود
hopped
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود
satelloid
ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
balances
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
dip
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
headers
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
header
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
flattest
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flat
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
explosive train
مدار انفجار مسیر انفجار
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oil
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
روغن کاری کردن روغن ساختن
constant displacement pump
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
air cooled oil cooler
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
cutting oil
روغن سردکننده روغن برش
creosotes
روغن قیر روغن قطران
creosoting
روغن قیر روغن قطران
creosoted
روغن قیر روغن قطران
oil can
حلب روغن , روغن دان
creosote
روغن قیر روغن قطران
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
flowchart template
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
equation of exchange
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
مدار خرج مدار باروت
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
ointments
روغن
sebaceous humour
روغن
lubricant
روغن
lubricants
روغن
greaser
روغن زن
oil groove
روغن رو
buttering
روغن
oil can
روغن زن
butters
روغن
oiling
روغن
pomade
روغن سر
greased
روغن
grease
روغن
ghi
روغن
ghee
روغن
greasing
روغن
ointment
روغن
oils
روغن
oil
روغن
dope
روغن
unction
روغن
dopes
روغن
unguent
روغن
clurified or run butter
روغن
buttered
روغن
butter
روغن
bandolin
روغن مو
bandoline
روغن مو
brilliantine
روغن مو
circulations
گردش
raced
گردش
race
گردش
circulation
گردش
traversed
گردش
nutation
گردش
flowine
خط گردش
revved
گردش
rotation
گردش
traverse
گردش
revving
گردش
traverses
گردش
traversing
گردش
stroll
گردش
circuits
گردش
cycled
گردش
revolution
گردش
cycles
گردش
revolutions
گردش
rev
گردش
revs
گردش
circuit
گردش
turns
گردش
wresting
گردش
wrested
گردش
itineration
گردش
meandered
گردش
meandering
گردش
travels
گردش
meanders
گردش
itineracy
گردش
wrests
گردش
gyrations
گردش
meander
گردش
gyration
گردش
progressing
گردش
progresses
گردش
progressed
گردش
progress
گردش
traveled
گردش
maeander
گردش
wrest
گردش
turn
گردش
cycle
گردش
flowline
خط گردش
races
گردش
canter
گردش
left handed rotation
گردش به چپ
travel
گردش
movement
گردش
anticlockwise rotation
گردش به چپ
canters
گردش
cantering
گردش
cantered
گردش
strolled
گردش
twirls
گردش
runs
گردش
promenade
گردش
hiking
گردش
hikes
گردش
hiked
گردش
hike
گردش
water circulation
گردش اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com