English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
logical مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
Other Matches
logic مراحل و تصمیمات و ارتباطات
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
outlines مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlined مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlining مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outline مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
flowchart دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
voice grade channel ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
coincidence function پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
economic decisions تصمیمات اقتصادی
manager برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
decision مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decisions مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
phasing مراحل
sequence مراحل
sequences مراحل
yalta conference م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
incunabula مراحل اولیه
sequence مراحل کار
phasess of development مراحل توسعه
the four last things مراحل چهارگانه
sequences مراحل کار
phasing مراحل عملیات
budget process مراحل بودجه
budget cycle مراحل بودجه
incipient stages مراحل نخستین یا ابتدائی
stages مراحل مختلف یک موشک
processes مراحل مختلف چیزی
process مراحل مختلف چیزی
phase difference اختلاف مراحل عملیات
stage مراحل مختلف یک موشک
phases of life مراحل یاشئون زندگی
stages of economic growth مراحل رشد اقتصادی
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
metaphse یکی از مراحل تقسیم پس گاه
military planning process مراحل طرح ریزی نظامی
comms ارتباطات
communications ارتباطات
telecommunication ارتباطات
communication ارتباطات
deep sleep مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
slow-wave sleep [SWS] مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
phase of smoke مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
communication chief رئیس ارتباطات
communication theory نظریه ارتباطات
avionics ارتباطات هوایی
communications program برنامه ارتباطات
communications protocol پروتکل ارتباطات
electrical communications ارتباطات الکترونیکی
comunications parameters پارامترهای ارتباطات
digital communications ارتباطات دیجیتالی
avionics ارتباطات فضایی
agency of communications شعبه ارتباطات
voice communications ارتباطات صوتی
communication ارتباطات مواصلات
telecommunication traffic ترافیک ارتباطات
telecommunication technique تکنیک ارتباطات
telecommunication network پبکه ارتباطات
telecommunication installation تاسیسات ارتباطات
telecommunication engineer مهندس ارتباطات
signal communications ارتباطات مخابراتی
optical communications ارتباطات نوری
telecommunication tower برج ارتباطات
telecommunications ارتباطات از دور
executes سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executing سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
execute سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
geometry and rendering مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
executed سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
communications controller کنترل کننده ارتباطات
telecommunication ارتباطات از راه دور
telecommunications ارتباطات راه دور
data communication system سیستم ارتباطات داده
binary synchronous communication ارتباطات همزمان دودویی
communications خطوط مواصلاتی ارتباطات
data communications equipment تجهیزات ارتباطات داده ها
data communications processor پردازنده ارتباطات داده ها
main center office مرکز اصلی ارتباطات
blade tracking مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
take off خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
instar حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
fetches سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
flowchart نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
fetch سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
telemedicine استفاده از ارتباطات راه دور
dce CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
tcam TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
telecommunications specialist متخصص ارتباطات راه دور
sort effort تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
refan جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
adccp پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
telecommunications access method روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
We are living in the age of mass communication. ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
combined communication board هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
cycles تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
mesne process مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
micros طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
basic telecommunications access method روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
advanced Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
microcomputer طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
pipeline UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
pipelines UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
instructional computing فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
Ergonomics [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
ack علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
frameworks صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
fcc CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
EDAC سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
transborder ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
Manchester coding روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
integral controller واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
btam BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
cleco fastener وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
basics بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
ccitt v. در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
pact نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
basic بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
pacts نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
vetoing حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
architecture فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
byte پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
bytes پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
ecl طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
coalitions در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
cluster bombs کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
work in progress کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
multisession compatible که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
parent program در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
on their part <adv.> از طرف آنها
themselves [for their part] <adv.> از طرف آنها
for their part <adv.> از طرف آنها
sna روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
stages theory of economic growth نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
internal telecommunications unions یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
channeling یچ کردن بین آنها
channelled یچ کردن بین آنها
channels یچ کردن بین آنها
channeled یچ کردن بین آنها
channel یچ کردن بین آنها
Ask each and every one of them . ازیک یک آنها بپرسید
Send them in two at a time . آنها رادو تا دوتابفرست تو
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
rules وعملیات روی آنها
in such a way as to enable them به طوری که آنها بتوانند
layers استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
dual حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
They cannot hold a candle to him . سگش می ارزد بهمه آنها
When will they be ready? چه وقت آنها حاضر میشود؟
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
description لیست داده ها و خصوصیات آنها
descriptions لیست داده ها و خصوصیات آنها
BCC و لیست آنها را نشان نمیدهد
keep these separate from those. اینها را از آنها جدا نگاهدار
They held me culpable for the accident. آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
They became estranged . They fell out . میانه آنها بهم خورد
They gave me permission by way of an exception ... آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com