English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
English Persian
playoff مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoffs مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
Other Matches
go baseline حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
floats ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
back wardation تعیین اجل برای بایع
running fix کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
try-outs مسابقهی گزینش
playoff مسابقهی قهرمانی
orienteering مسابقهی دو صحرایی
playoff مسابقهی حذفی
try-out مسابقهی گزینش
playoffs مسابقهی حذفی
playoffs مسابقهی قهرمانی
call a metting تعیین وقت و دعوت برای جلسه
metronome اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
short line محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
sexualize جنس برای چیزی تعیین کردن
metronomes اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
maintenance window [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
advowson حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
constructive placement تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
photo finish استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
cone penetrometer وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
limits محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
collusion برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
winter book تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
pibal دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
center تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
break up value قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
lag زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
tan alt ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
fair trade laws قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
point designation شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
pill pool billiard بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
alphaphotographic آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
carring over تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
observers گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
movement credit وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
decca سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
timing disc علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
tasking سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
hero قهرمان
champions قهرمان
championing قهرمان
championed قهرمان
victors قهرمان
world beater قهرمان
championess زن قهرمان
heroes قهرمان
champion قهرمان
victor قهرمان
bears کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
final پایانی
finals پایانی
illimitability بی پایانی
immeusurableness بی پایانی
illimitableness بی پایانی
immeasurableness بی پایانی
terminals پایانی
immeasurability بی پایانی
termination پایانی
terminal پایانی
consummatory پایانی
termial پایانی
gymnasts قهرمان ژیمناستیک
champs قهرمان مزرعه
dynasty قهرمان چندساله
champing قهرمان مزرعه
dynasties قهرمان چندساله
champed قهرمان مزرعه
champ قهرمان مزرعه
knighting قهرمان شوالیه
knights قهرمان شوالیه
title-holder قهرمان کنونی
heroic قهرمان وار
gymnast قهرمان ژیمناستیک
hero worship قهرمان پرستی
former shampion قهرمان سابق
sprinter قهرمان دوسرعت
knighted قهرمان شوالیه
sprinters قهرمان دوسرعت
title-holders قهرمان کنونی
athlete قهرمان ورزش
athletes قهرمان ورزش
knight قهرمان شوالیه
final state حالت پایانی
final cinditions شرایط پایانی
end pleasure لذت پایانی
terminal symbol نماد پایانی
terminal error خطای پایانی
game point امتیاز پایانی
terminal reinforcement تقویت پایانی
end link حلقه پایانی
end point نقطه پایانی
termial depression افسردگی پایانی
semifinal نیم پایانی
end action عمل پایانی
terminal insomnia بیخوابی پایانی
terminal symbol علامت پایانی
terminals پایانه پایانی
terminal organ اندام پایانی
semi-final نیم پایانی
terminal پایانه پایانی
consummatory response پاسخ پایانی
consummatory stimulus محرک پایانی
reliability index نمایه پایانی
end spurt جهش پایانی
terminal stimulus محرک پایانی
terminal threshold استانه پایانی
terminal unit واحد پایانی
nonterminal غیر پایانی
a never-ending job کار بی پایانی
termination phase مرحله پایانی
termination stage مرحله پایانی
afterword سخن پایانی
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
heroize قهرمان وپهلوان شدن
absolute champion قهرمان مطلق شطرنج
contenders مدعی دربرابر قهرمان
contender مدعی دربرابر قهرمان
nonterminal symbol نماد غیر پایانی
semi-final مسابقات نیم پایانی
krause's end bulbs پیازهای پایانی کراوس
home stretch گام های پایانی
final boiling point نقطه جوش پایانی
twentyfive yard line خط 52 یاردی موازی خط پایانی
ace ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
aces ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
breasts برخورد سینه قهرمان دو به نوار
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
breast برخورد سینه قهرمان دو به نوار
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
picaresque داستاینکه قهرمان ان رذل است
tragic flaw نقیصه یاخدشه در زندگی قهرمان
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
tsr برنامه مقیم پایانی ایستا
terminal and stay resident program برنامه مقیم پایانی ایستا
hamlet نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
toreador قهرمان گاو باز سوار بر اسب
anti-heroes نقش اول منفی مخالف قهرمان
hamlets نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
anti-hero نقش اول منفی مخالف قهرمان
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
heroize خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
adventure game بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
melodramas نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
specification تعیین
designation تعیین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com