English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English Persian
sabers مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabre مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabres مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
saber مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
Other Matches
false edge قسمت سوم عقبی تیغه سابر
forte نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
guards کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guarding کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
fortes نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
family of curves دسته منحنی ها [ریاضی]
coning angle زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
indy car نوعی اتومبیل مسابقه
prototype نوعی اتومبیل مسابقه
prototypes نوعی اتومبیل مسابقه
hunter's round نوعی مسابقه صحرایی
cuno filter نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
division دسته گروه اسبهای مسابقه معین
divisions دسته گروه اسبهای مسابقه معین
kart نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
indianapolis 00 نوعی اتومبیل مسابقه 005مایلی
dragster نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
grand touring car نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
midgets نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
midget نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
dirt track car نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
gabbro نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
plug اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugs اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
checkpoints علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
check-points علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoint علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
sabreur شمشیرباز سابر
molinello ضربه دایرهای به سر در سابر
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
curvilineal دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
evolute بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
lead curve خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
curves خط منحنی منحنی مسیر
curve خط منحنی منحنی مسیر
curving خط منحنی منحنی مسیر
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
mounting دسته و پشت بند دسته شمشیر
outside اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
nosegay دسته گل یایک دسته علف
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
lorgnette ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
in detail مفصلا دسته دسته
classify دسته دسته کردن
assort دسته دسته کردن
assort دسته دسته شدن
group دسته دسته کردن
shoals of people دسته دسته مردم
regiment دسته دسته کردن
regiments دسته دسته کردن
scores of people دسته دسته مردم
distribute دسته دسته کردن
trooped دسته دسته شدن
windrow دسته دسته کردن
streams of people دسته دسته مردم
groups دسته دسته کردن
they came in bands دسته دسته امدند
troop دسته دسته شدن
sects دسته دسته مذهبی
trooping دسته دسته شدن
sect دسته دسته مذهبی
sorts دسته دسته کردن
sorted دسته دسته کردن
sort دسته دسته کردن
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
lamina تیغه
boom تیغه
knife-edges تیغه در
knife-edge تیغه در
septum تیغه
boomed تیغه
blade تیغه
knifes تیغه
knifed تیغه
knife تیغه
partitions تیغه
partition تیغه
vanes تیغه
vane تیغه
screens تیغه
booms تیغه
booming تیغه
lamella تیغه
screening, screenings تیغه
wedge تیغه
wedged تیغه
rib تیغه
wedges تیغه
screened تیغه
bulkheads تیغه
screen تیغه
bulkhead تیغه
boffle تیغه
fin تیغه
knife edge تیغه در
wedging تیغه
tail fin تیغه دم
baffle تیغه
curtain wall تیغه
curtain-wall تیغه
baffled تیغه
baffles تیغه
fins تیغه
cutting edge تیغه
partition wall تیغه
baffling تیغه
coaction عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
retreating blade تیغه پس رونده
brick up تیغه کشیدن
load bearing partition تیغه باربر
switch blade تیغه کلید
saw blade تیغه اره
stirring blade تیغه همزن
deep beam تیر تیغه
masons تیغه کشیدن
bit تیغه رنده
load-bearing partition تیغه بابر
foible تیغه شمشیر
lathe tool تیغه تراش
butt rib تیغه انتهایی
cutting blade تیغه برش
rudders تیغه سکان
rudder تیغه سکان
knived تیغه دار
foibles تیغه شمشیر
bits تیغه رنده
three bladed knife چاقوی سه تیغه
blade تیغه شمشیر
mason تیغه کشیدن
blade shank ساقه تیغه
baffled تیغه لامپ
baffles تیغه بلندگو
baffles تیغه لامپ
baffling تیغه بلندگو
baffling تیغه لامپ
transverse bulkhead تیغه عرضی
spar تیغه [کشتی]
boom تیغه [کشتی]
web تیغه تیر
bulkheads تیغه در کشتی
bulkheads تیغه دیواره
bulkhead تیغه در کشتی
webs تیغه تیر
ploughshare تیغه خیش
bulkhead تیغه دیواره
baffled تیغه بلندگو
baffle تیغه لامپ
baffle تیغه بلندگو
blade tip نوک تیغه
plain rib تیغه ساده
plane iron تیغه نجاری
blade root ریشه تیغه
bladed تیغه دار
commutator bar تیغه جابجاگر
plane knife تیغه رنده
blade face روی تیغه
blade back پشت تیغه
plowshare تیغه خیش
edge stress تنش تیغه
blade angle زاویه تیغه
turbine vane تیغه توربین
fan blade تیغه پروانه
turbine blade تیغه توربین
drop keel تیغه میانی
ploughshares تیغه خیش
plowshares تیغه خیش
propulsor فن چند تیغه
partitions دیوار تیغه
stator blade تیغه استاتور
guide vane تیغه هادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com