Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
documentation
مستند سازی
Search result with all words
program documentation
مستند سازی برنامه
Other Matches
instrument
مستند
documentary
مستند
documentaries
مستند
documentation
مستند ساختن
substantiated
مستند ساختن
title
مستند مالکیت
titles
مستند مالکیت
document in proof
دلیل مستند
substantiate
مستند ساختن
unofficial
غیر مستند
substantiating
مستند ساختن
substantiates
مستند ساختن
documented plan figures
ارقام مستند برنامه
predicating
مستند کردن گزاره
predicated
مستند کردن گزاره
predicates
مستند کردن گزاره
predicate
مستند کردن گزاره
specialty debt
تعهدات مستند به اسناد رسمی
semidocumentary
فیلم سینمایی نیمه مستند
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
gentelmen's agreement
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
The documentary tries to be truthful to the events.
این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
padding
له سازی
pavements
کف سازی
idolization
بت سازی
deflexion
خم سازی
repk lection
پر سازی
truncation
بی سر سازی
local anasthesia
سر سازی
pavement
کف سازی
individualised
تک سازی
compaction
تو پر سازی
retortion
کج سازی
stylization
مد سازی
bridge building
پل سازی
bridgework
پل سازی
individuation
تک سازی
individualization
تک سازی
individualising
تک سازی
individualize
تک سازی
flection
خم سازی
retortion
خم سازی
individualizing
تک سازی
flooring
کف سازی
individualises
تک سازی
individualizes
تک سازی
individualized
تک سازی
inculcation
جایگیر سازی
immortalization
جاوید سازی
extinction
خاموش سازی
intrigue
زمینه سازی
scenery
صحنه سازی
impregnation
ابستن سازی
modeling
نمونه سازی
inceration
موم سازی
incavation
پوک سازی
reduction
ساده سازی
forgeries
صورت سازی
solutions
چاره سازی
forgeries
سند سازی
grillwork
شبکه سازی
road construction
جاده سازی
grillwork
سبد سازی
simplification
ساده سازی
solution
چاره سازی
conditioning
شایسته سازی
roofing
سقف سازی
implementation
پیاده سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
gnomonics
فن شاخص سازی
gold beating
زرورق سازی
forgery
صورت سازی
forgery
سند سازی
atomization
ریز سازی
road building
جاده سازی
plaster of Paris
گچ مجسمه سازی
ichnography
زمینه سازی
mutilation
معیوب سازی
image formation
تصویر سازی
separating
جدا سازی
abbreviations
کوته سازی
abbreviation
کوته سازی
replacements
جانشین سازی
replacement
جانشین سازی
hymnography
سرود سازی
horology
ساعت سازی
stripping
برهنه سازی
gunsmithery
تفنگ سازی
stacking
پشته سازی
harmonization
هم اهنگ سازی
heterodyne reception
زنه سازی
latticework
شبکه سازی
curtailment
کوتاه سازی
histogenesis
بافت سازی
haematogenesis
خون سازی
histrionics
صحنه سازی
nidification
اشیانه سازی
minimalization
کمینه سازی
simplifications
ساده سازی
microsoft
بهنگام سازی
microminiaturization
ریز سازی
sculpture
پیکره سازی
sculpture
مجسمه سازی
mealing
نرم سازی
maximization
بیشینه سازی
materialization
مادی سازی
manumission
ازاد سازی
refreshingly
دوباره سازی
refreshing
دوباره سازی
reconstructions
دوباره سازی
malting
مالت سازی
reconstruction
دوباره سازی
minimization
کمینه سازی
nidificate
لانه سازی
networking
شبکه سازی
nest building
لانه سازی
withdrawal
رها سازی
idealises
دلخواه سازی
mythopoetic
اساطیر سازی
idealised
دلخواه سازی
mystification
گیج سازی
mutualization
دو طرفه سازی
sculptures
پیکره سازی
municipalize
شهر سازی
mortar mixing
ملات سازی
sculptures
مجسمه سازی
modeller
قالب سازی
miseenscene
صحنه سازی
statue
پیکر سازی
statues
پیکر سازی
renewals
تازه سازی
magnifcation
بزرگ سازی
renewal
تازه سازی
wearisomeness
کسل سازی
irksomeness
کسل سازی
invalidation
باطل سازی
inurement
معتاد سازی
shipbuilding
کشتی سازی
regionalism
منطقه سازی
intensification
پر قوت سازی
inspissation
غلیظ سازی
flooding
غرقه سازی
infuriation
خشمگین سازی
intriguing
زمینه سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
inebriation
مست سازی
individuation
جدا سازی
vaporization
بخار سازی
individualization
فرد سازی
individualization
منفرد سازی
irreticence
فاش سازی
braziers
برنج سازی
negation
خنثی سازی
machine building
ماشین سازی
machicolation
مزغل سازی
asphalt paving
جاده سازی
liquefaction
ابگونه سازی
weaponry
اسلحه سازی
coaching
اماده سازی
levigation
نرم سازی
latticing
شبکه سازی
lapidification
سنگ سازی
lapidation
سنگسار سازی
landscape painting
منظره سازی
lancination
پاره سازی
lancination
مجروح سازی
lamponery
هجونامه سازی
evacuation
تهی سازی
intrigues
زمینه سازی
reductions
ساده سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com