| Total search result: 202 (10 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| seed |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
| seeds |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| random number |
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند. |
| pseudo random |
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی |
| random number |
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد |
| VRAM |
حافظه سریع با دستیابی تصادفی برای ذخیره تصاویر تولید شده در کامپیوتر یا دیجیتالی |
| references |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
| reference |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
| first generation computer |
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است |
| brake specific fuel consumption |
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت |
| long run |
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه |
| random numbers |
اعداد تصادفی |
| random number generator |
مولد اعداد تصادفی |
machine address |
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد |
| complementation |
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی |
| offsetting |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
| offset |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
| algebra |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
mean |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
| meanest |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
| meaner |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
| radix |
مقدار پایه سیستم اعداد که استفاده میشود |
| bit |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
| bits |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
| table |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
| tabled |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
| tabling |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
| tables |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
| pseudo random |
رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود |
| seconds |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
| second |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
| seconded |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
| seconding |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
| five fundamental economic questions |
چه مقدار تولید شود |
| wake up |
تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن |
| capacity cost |
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت |
| planar |
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت |
| derived demand |
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود . |
| oem |
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند |
| employment gap |
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید |
| matrixes |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
| matrix |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
| beta range |
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی |
| turnaround time |
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است |
| Kaleida Labs |
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای |
| keypad |
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده |
| phoneme |
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا |
| law of demand |
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود |
| phoned |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
| phones |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
| phoning |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
| phone |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
| acceleration principle |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
| bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
| set up |
مشخص کردن یا مقدار دهی اولیه کردن یا شروع یک برنامه کاربردی یاسیستم |
| beaufort scale |
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد |
| multiprecision |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
| finite precision numbers |
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد |
| bipolar |
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی |
| clock |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
| clocks |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
| nixie tube |
یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود |
| limits |
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر |
| intensive cultivation |
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود |
| crunched |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
| crunches |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
| crunch |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
| filter |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
| filters |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
| leontief matrix |
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند . |
| equation of exchange |
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات |
| signaled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
| published |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| publishes |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| publish |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| signal |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
| signalled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
| disjunctive search |
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند |
| nomenclature |
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات |
| normalised |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| normalises |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| normalising |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| normalizes |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
key |
ترکیب خاص حروف و اعداد که برای رمزگشایی متن های رمزدار به کار می رود |
| normalize |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| eisa |
گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است |
| hex |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
| hexadecimal notation |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
| minus |
برای تفریق یا مقدار منفی |
| minus sign |
برای تفریق یا مقدار منفی |
| minus signs |
برای تفریق یا مقدار منفی |
| random process |
جریان تصادفی فرایند تصادفی |
| smoke test |
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند |
| enumerated type |
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی |
| sampled |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| sample |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| arrays |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
| array |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
| O.K. |
دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود |
| stallation |
اسب نر برای تولید مثل |
| broodmare |
مادیان برای تولید نژاد |
| best fit |
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده |
| executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| leading zero |
رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده |
| executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| two's complement |
افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی |
| products |
ول مواد لازم برای تولید یک محصول |
| cryptocompromise |
تولید خطر برای مخابرات رمز |
| indexer |
برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند |
| products |
محصول تولید شده برای فروش |
| generators |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
| product |
ول مواد لازم برای تولید یک محصول |
| product |
محصول تولید شده برای فروش |
| generator |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
| sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
| texts |
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام |
| run-up [start-up] |
نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش] |
| text |
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام |
| modes |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
| mode |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
| structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| processes |
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه |
| Paintbrush/Paint |
windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap |
| primitive |
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی |
| process |
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه |
| amphimictic |
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد |
| scramblers |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
| scrambler |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
| paged |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
| teeing |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
| page |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
| tees |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
| layers |
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است |
| layer |
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است |
| pages |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
| tee |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
| teed |
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا |
| metacompilation |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
| MDs |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
| MD |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
| monadic operator |
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند |
foot pound |
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت. |
| resets |
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند |
| reset |
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند |
| flags |
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده |
| flag |
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده |
| generates |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| stability |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه |
| generating |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| generated |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| clock |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
| numbers |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
| number |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
| primitive |
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2- |
| effective |
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است |
| clocks |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
| generate |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| querying |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| queries |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| queried |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| query |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| cads |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
| cad |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
| numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
| click |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
| clicked |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
| clicks |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
| spray attack |
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات |
| cam |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
| modular |
با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر |
| directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| cams |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
| silicon |
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC |
| backward chaining |
روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد |
| wrming message |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
| vibrators |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
| COMPAQ |
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود |
image |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
| processor |
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |
| international standards organization |
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند |
| vibrator |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
images |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
| electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
| means ends analysis |
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد |
| licenses |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
| controlled thermonuclear reaction |
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید |
| licence |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
| licences |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
| central |
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود |
| set up |
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن |
| half life period |
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد |
| auto |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
| autos |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
| random parallel tests |
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی |
| setting up |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |