English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
English Persian
slight مقدار ناچیز
slighted مقدار ناچیز
slighter مقدار ناچیز
slightest مقدار ناچیز
slighting مقدار ناچیز
slights مقدار ناچیز
Search result with all words
trace مقدار ناچیز ترسیم
traced مقدار ناچیز ترسیم
traces مقدار ناچیز ترسیم
Other Matches
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
meager ناچیز
negligible ناچیز
nugatory ناچیز
picayune ناچیز
piffle ناچیز
picayubnish ناچیز
peddling ناچیز
small-time ناچیز
trifle ناچیز
trifles ناچیز
piddling ناچیز
runty ناچیز
scrimp ناچیز
meagre ناچیز
trivial ناچیز
inconsiderable ناچیز
potty ناچیز
of no account ناچیز
potties ناچیز
small time ناچیز
vain ناچیز
hairsplitting ناچیز
trifling ناچیز
straws ناچیز
straw ناچیز
mean ناچیز
peppercorns ناچیز
poorer ناچیز
insignificant ناچیز
inappreciable ناچیز
pelting ناچیز
peppercorn ناچیز
fiddling ناچیز
sparing ناچیز
meanest ناچیز
poor ناچیز
poorest ناچیز
inconsequential ناچیز
meaner ناچیز
trivia ناچیز
small change ناچیز
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
underestimating ناچیز پنداشتن
quiddity جوهر ناچیز
underestimate ناچیز پنداشتن
underestimated ناچیز پنداشتن
underestimates ناچیز پنداشتن
inappreciable ناچیز بی بها
pin money مبلغ ناچیز
opusculum اثرادبی ناچیز
think nothing of ناچیز شمردن
make nothing of ناچیز شمردن
little ناچیز جزئی
pint sized ناچیز کوچک
tinier کوچک ناچیز
tiny کوچک ناچیز
teenier کوچک ناچیز
teeniest کوچک ناچیز
teeny کوچک ناچیز
invalued بی بها ناچیز
misprize ناچیز شمردن
slighter ناچیز شماری
mean جزیی ناچیز
slightest ناچیز شماری
to make a push at ناچیز شمردن
meaner جزیی ناچیز
to snap one;s fingers at ناچیز شمردن
to think little of ناچیز شمردن
cheapening ناچیز شمردن
slighting ناچیز شماری
slights ناچیز شماری
meanest جزیی ناچیز
cheapened ناچیز شمردن
trivialization ناچیز شماری
stramineous سبک ناچیز
worthless ناچیز و بی قیمت
chicken feed مبلغ ناچیز
cheapen ناچیز شمردن
slight ناچیز شماری
tiniest کوچک ناچیز
to set at nought ناچیز شمردن
cheapens ناچیز شمردن
pint size خرد ناچیز
slighted ناچیز شماری
pint-size خرد ناچیز
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
self effacement ناچیز شماری خود
to thinks scorn of ناچیز یا حقیر شمردن
sour grapes mechanism مکانیسم ناچیز انگاری
inconseqential غیر مهم ناچیز
vilipend ناچیز شمردن تحقیرکردن
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
it is immaterial ناچیز است اهمیت ندارد
underrates ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrate ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrated ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrating ناچیز شمردن دست کم گرفتن
to make noyhing of ناچیز شمردن اهمیت ندادن
insignificantly بطور ناچیز بدون داشتن معنی
sag کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
underestimation سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
poorly بطور ناچیز بطور غیر کافی
spatter مقدار کم
values مقدار
spattering مقدار کم
quantum مقدار
spattered مقدار کم
extent حد مقدار
spatters مقدار کم
value مقدار
what چه مقدار
mouthful مقدار
mouthfuls مقدار
valuing مقدار
batch مقدار
sups مقدار
modicum مقدار کم
dealt مقدار
sup مقدار
supped مقدار
supping مقدار
batches مقدار
amount مقدار
royalty tonnage مقدار
amounted مقدار
amounting مقدار
amounts مقدار
magnitude مقدار
size مقدار
sizes مقدار
volume discount مقدار
t value مقدار تی
summa مقدار
soupcon مقدار کم
smidgin مقدار کم
smidgen مقدار کم
volumes مقدار
single valued تک مقدار
volume مقدار
scantling مقدار
quantities مقدار
quantity مقدار
truth table دو مقدار
outturn مقدار
deal مقدار
measurment مقدار
percentages مقدار
percentage مقدار
sprinkling مقدار کم
total مقدار
sum مقدار
iso quant مقدار
deals مقدار
penny worth مقدار کم
volume of sales مقدار فروش
voltaism مقدار ولتاژبرق
dose مقدار دارو
dosed مقدار مجاز
turn-over مقدار فروش
turnover مقدار فروش
transmittance مقدار عبور
true value مقدار حقیقی
quantity of demand مقدار تقاضا
parameter مقدار ثابت
parameters مقدار ثابت
constant مقدار ثابت
proportion شباهت مقدار
proportions شباهت مقدار
dose مقدار مجاز
sufficient مقدار کافی
constants مقدار ثابت
sales {pl} مقدار فروش
infinite quantity مقدار بی نهایت
values قدر مقدار
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
hoist مقدار کشش
hoisted مقدار کشش
value قدر مقدار
rotation مقدار چرخش یک شی
hoists مقدار کشش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com