English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
pre preference مقدم بر سهام مقدم
Search result with all words
preferred shares سهام مقدم
Other Matches
advance مقدم
advances مقدم
advancing مقدم
precedent مقدم
premiers مقدم
previous مقدم
premier مقدم
headmost مقدم
preferred مقدم
frontline خط مقدم
preferent مقدم
preeminent مقدم
premiering مقدم
prior مقدم
aforehand مقدم
antecessor مقدم
leading مقدم
precedents مقدم
premiered مقدم
premiere مقدم
proleptic مقدم
premieres مقدم
prior to مقدم بر
beforehand مقدم بر
forgoes مقدم بودن بر
foregoes مقدم بودن بر
preferent claims دعاوی مقدم
forego مقدم بودن بر
forgoing مقدم بودن بر
forgone مقدم بودن بر
forwent مقدم بودن بر
preoccupation کار مقدم
preoccupations کار مقدم
precedes مقدم بودن
precede مقدم بودن
forward command post پاسگاه مقدم
transposing مقدم وموخرکردن
transposes مقدم وموخرکردن
forward observer دیدبان مقدم
front lines خط مقدم جبهه
front lines خطوط مقدم
advance observer دیدبان مقدم
leading edge لبه مقدم
leading zero صفر مقدم
leading zeros صفرهای مقدم
apriori مقدم بر تجربه
entrepreneurs مقدم کمپانی
entrepreneur مقدم کمپانی
preconditioned <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
assumed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
advanced جلویی مقدم
first یکم مقدم
transpose مقدم وموخرکردن
vaward مقدم پیشقراول
precedent مقدم بر مسبوق به
precedents مقدم بر مسبوق به
precedent ماقبل مقدم
precedents ماقبل مقدم
premised <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
presumed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
antecedent مقدم مقدمه
presupposed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
gilt-edged مقدم ممتاز
gilt edged مقدم ممتاز
preferential مقدم ترجیحی
antecedents مقدم مقدمه
forward air controller نافر مقدم هوایی
primer ماده منفجره مقدم
advanced fleet anchorage لنگرگاه مقدم ناوگان
advanced landing field پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field پایگاه فرود مقدم
aircontroller نافر مقدم هوایی
modus ponens وضع مقدم [ریاضی]
gilt edge مقدم درجه اول
primers ماده منفجره مقدم
it takes of the others بردیگران مقدم است
acorn گروه آمادی مقدم
acorns گروه امادی مقدم
permute مقدم و موخر کردن
premise فرض قبلی فرضیه مقدم
to give priority to پیشی دادن به مقدم دانستن بر
premised فرض قبلی فرضیه مقدم
advance section قسمت مقدم در منطقه مواصلات
premisses فرض قبلی فرضیه مقدم
His path was strewn with flowers . مقدم اورا گلباران کردند
advance base پایگاه مقدم صحنه عملیات
this duty precedes all others این وفیفه مقدم بر همه وفایف دیگر است
brown major براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
hooks روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
rationalism سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
hook روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
zero compression روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
antedated cheque چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
deferred share سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
stop loss order دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
stoporder دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
close corporation شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock jobber محتکر سهام دلال سهام
share holder دارنده سهام صاحب سهام
dividend warrant چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
liquidates سهام
secular trend سهام
stock سهام
liquidating سهام
portfolio سهام
portfolios سهام
liquidated سهام
liquidate سهام
holding سهام
stocked سهام
ordinary share سهام عادی
blue chip سهام مرغوب
ordinary share سهام معمولی
dividend سود سهام
joint shares سهام مشترک
general stock سهام عمومی
gilt edged shares سهام ممتازه
preferential shares سهام ممتازه
government stock سهام دولت
growth stocks سهام پر سود
dividends سود سهام
stock exchange بورس سهام
inscribed stock سهام با اسم
inscribed stock سهام نامدار
stocked سهام سرمایه
preference shares سهام ممتاز
stock exchange بورس سهام
share warrant گواهینامه سهام
stock broker دلال سهام
bourse [in a non-English-speaking country] بورس سهام
stock_broker دلال سهام
stock exchanges بورس سهام
savings bond سهام قرضه
registered shares سهام بانام
preference shares سهام ممتازه
stock سهام سرمایه
preferred shares سهام ممتاز
preferred stock سهام ممتازه
privileged shares سهام ممتاز
propertied سهام دار
PR سهام ممتاز
to buy into سهام خریدن در
deferred share سهام موجل
bank stock سهام بانک
bearer shares سهام بی نام
debenture stock سهام قرضه
ordinary shares سهام عادی
common stocks سهام عادی
common stock سهام عادی
bourse بازار سهام
bullish stocks سهام رو به ترقی
holding دارائی سهام
conversion of shares تبدیل سهام
fixed portion سهام معینه
blue-chip سهام مرغوب
dividened سود سهام
unissued shares سهام منتشر نشده
break in share prices کاهش قیمت سهام
brokerage کارمزد خرید سهام
whack up تقسیم به سهام کردن
stockbrokers دلال سهام شرکتها
stock markets بورس سهام وارز
stock trading خرید و فروش سهام
revenue درامد سود سهام
interim dividend سود سهام موقتی
subscriber of shares پذیره نویس سهام
margins میزان سود سهام
share certificate گواهی مالکیت سهام
specialties سهام با قیمت ویژه
share holding سرمایه گذاری در سهام
provisional scrip تصدیق موقت سهام
stockbroker دلال سهام شرکتها
national dividend سود سهام ملی
non cash shares سهام غیر نقدی
stock market بورس سهام وارز
action سهم سهام شرکت
actions سهم سهام شرکت
margin میزان سود سهام
common stock سهام معمولی شرکت
fixed stock مالک انحصاری سهام
interim dividend سود موقتی سهام
inscribed stock سهام ثبت شده
loan holder دارنده سهام وام
grangers سهام راه اهن غله
granger shares سهام راه اهن غله
exdividend بدون سود اینده سهام
divided warrant حواله پرداخت سود سهام
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
accumulated dividend سود سهام متراکم شده
to have a holding in a company در شرکتی دارائی سهام داشتن
to declare a divident سود سهام را اعلان کردن
fund تنخواه قرضه دولتی سهام
funded تنخواه قرضه دولتی سهام
forfeiture of premiums ضرر اضافه ارزش سهام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com