English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
conditions مقررات و شرایط اسبدوانی
Other Matches
condition book کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
synoptic situation شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
circuit پیست اسبدوانی
circuits پیست اسبدوانی
turf پیست چمن اسبدوانی
boy سوارکار مسابقه اسبدوانی
boys سوارکار مسابقه اسبدوانی
post time زمان شروع اسبدوانی
grasses چمن مسیر اسبدوانی
grass چمن مسیر اسبدوانی
posts تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
highweight handicap مسابقه اسبدوانی با امتیازمتفاوت وزن
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
posted تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
early foot سرعت بیش از حد در آغاز اسبدوانی
free legged بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانی
flat race مسیر هموار بی مانع اسبدوانی
stretch قسمت اخر مسیر اسبدوانی
stretched قسمت اخر مسیر اسبدوانی
stretches قسمت اخر مسیر اسبدوانی
training track مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
barriers نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
clubhouse turn انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
barrier نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
patrol judge داور برج طول مسیر اسبدوانی
handride اسبدوانی بدون کمک مهمیز یاشلاق
turfman صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
steeplechases اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
speed مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeds مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
steeplechase اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
requirement مقررات
measure مقررات
provisions مقررات
arrangement مقررات
arrangements مقررات
precepts مقررات
precept مقررات
disposition مقررات
regulations مقررات
regulation مقررات
break جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
instruction for assembly مقررات نصب
disciplinary regulation مقررات انضباطی
standard specification مقررات استاندارد
control measures مقررات کنترلی
government regulation مقررات دولتی
infraction نقض مقررات
trancscendent ماورای مقررات
by rule طبق مقررات
ordinance مقررات محلی
ordinances مقررات محلی
military doctorine مقررات نظامی
by law طبق مقررات
army regulation مقررات ارتشی
laws of the game مقررات مسابقه
The regulations in force . مقررات جاری
operating instruction مقررات کار
mounting instruction مقررات نصب
holding نقض مقررات
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
poles چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
instituting اصل قانونی مقررات
manual مقررات کتاب راهنما
instituted اصل قانونی مقررات
institutes اصل قانونی مقررات
tariff regulations مقررات تعرفه بندی
illegally برخلاف قانون و مقررات
assembly instrudactions مقررات یا دستورات نصب
institute اصل قانونی مقررات
illicit نا مشروع مخالف مقررات
ruled based deduction استنباط بر مبنای مقررات
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
To be observant of the regulations . ملاحظه مقررات را کردن
red tape مقررات دست و پاگیر
lodge-books کتاب مقررات معماری
officialism رسمیت مقررات اداری
inland rules مقررات حرکت در ابهای داخلی
formally مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
discipline and adjustment board هیئت تدوین مقررات انضباطی
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
meter rule مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
road discipline مقررات عبور و مرور روی جاده
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
regulation نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
in duly substantiated cases در موارد طبق مقررات اثبات شده
poach برخلاف مقررات شکار صید کردن
where justified در موارد طبق مقررات اثبات شده
where there is a valid reason در موارد طبق مقررات اثبات شده
poached برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches برخلاف مقررات شکار صید کردن
curfews مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
deviation از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
deviations از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
prodify تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
unmilitary بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
curfew مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
inspectors داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
There is an outcry against these regulations. همه از این مقررات فریادشان بلند است
inspector داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
expedite rule مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
last chance rule مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
The regulations are stI'll in force ( effect ) . این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
terming شرایط
termed شرایط
term شرایط
terms شرایط
the conditions شرایط ان
conditions شرایط
light conditions شرایط نور
equilibrium conditions شرایط تعادل
initial condition شرایط اولیه
emergency conditions شرایط اضطراری
qulifications واجد شرایط
competitive conditions شرایط رقابت
conditions of (the) competition شرایط رقابت
usual conditions شرایط معمول
implied terms شرایط تلویحی
conditions of use شرایط کاربرد
given conditions شرایط معلوم
given conditions شرایط معینه
implied terms شرایط ضمنی
final cinditions شرایط فینال
final cinditions شرایط پایانی
existing circumstances شرایط موجود
competition conditions شرایط رقابت
liner terms شرایط خط کشتیرانی
makings شرایط لازم
present conditions شرایط فعلی
qalified واجد شرایط
settlement terms شرایط تسویه
sufficient conditions شرایط کافی
terms of trade شرایط مبادله
terms of trade شرایط معامله
terms of payment شرایط پرداخت
terms and conditions ضوابط و شرایط
standard conditions شرایط متعارفی
standard condition شرایط استاندارد
stability conditions شرایط ثبات
spring conditions شرایط بهاری
terms of shipment شرایط حمل
shipping terms شرایط حمل
second order conditions شرایط ثانوی
tropical condition شرایط گرمسیری
working conditions شرایط کار
marginal conditions شرایط نهائی
no bed of roses <idiom> شرایط سختوبد
tight spot <idiom> شرایط سخت
Russian roulette <idiom> شرایط پرخطر
mutual terms شرایط متقابل
necessary conditions شرایط لازم
normal temperature and pressure شرایط استاندارد
normal temperature and pressure شرایط متعارفی
standard temperature and pressure شرایط استاندارد
standard temperature and pressure شرایط متعارفی
suitable conditions شرایط مناسب
ball games شرایط وضعیت
ball game شرایط وضعیت
payment terms شرایط پرداخت
settlement terms شرایط پرداخت
fair play شرایط برابر
average conditions شرایط متوسط
ballistic conditions شرایط بالیستیکی
conditions شرایط اوضاع
requirements شرایط لازم
boundary conditions شرایط حدی
qualifications شرایط لازم
boundary conditions شرایط مرزی
average conditions شرایط عادی
bona fide واجد شرایط
qualification واجد شرایط
qualification وضعیت شرایط
disadvantage شرایط نامساعد
actude conditions شرایط حاد
actude conditions شرایط شدید
disadvantages شرایط نامساعد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com