Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
standard egg section	مقطع تخم مرغی شکل معمولی
Other Matches
egg shaped section	مقطع تخم مرغی
ovoid	جسم تخم مرغی تخم مرغی شکل
diffuser area ratio	نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage	درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
avian	مرغی
ovate	تخم مرغی
struthous	شتر مرغی
oviform	تخم مرغی
oval	تخم مرغی
ovals	تخم مرغی
ellipses	تخم مرغی
ellipse	تخم مرغی
ovoidal	جسم تخم مرغی
ovally	تخم مرغی وار
daw	مرغی شبیه کلاغ
ovoidal	تخم مرغی شکل
vitelline	زرده تخم مرغی
what kind of a bird is that ?	چه جور مرغی است
i wish i were	کاش من مرغی بودم
ovolo	فتیله تخم مرغی
egg shaped	تخم مرغی شکل
almond	انبار تخم مرغی
ovolo	زوار تخم مرغی
ovalness	شکل تخم مرغی
to piniona bird's wing	نوک بال مرغی را چیدن
roadrunner	مرغی شبیه فاخته تکزاس
oval	بیضی تخم مرغی شکل
ovals	بیضی تخم مرغی شکل
ovalize	تخم مرغی یا بیضی کردن
fulmar	مرغی مانند مرغ طوفان
to get a meat for a bird	برای مرغی جفت پیدا کردن
bowtell	[ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
cruller	کلوچه تخم مرغی سرخ شده
bowtelle	[ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
scutum	سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
egg position	حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
to pounce upon a bird	ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
egg bound	صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
profiled	مقطع
section	مقطع
segments	مقطع
sections	مقطع
segment	مقطع
tablature	مقطع
profiling	مقطع
profiles	مقطع
cross section	مقطع
cutting	مقطع
profile	مقطع
oblique section	مقطع مایل
trough section	مقطع ناودانی
transverse section	مقطع عرضی
half section	نیم مقطع
transition section	مقطع تبدیل
circular cross section	مقطع گرد
airfoil	مقطع ایرودینامیکی
aerofoil	مقطع ایرودینامیکی
absorption cross section	مقطع جذب
areas	سطح مقطع
area	سطح مقطع
profile	مقطع عرضی
cross reaction	سطح مقطع
profiling	مقطع عرضی
profiled	مقطع عرضی
profiles	مقطع عرضی
oblique section	مقطع اریب
coil section	مقطع بوبین
root section	مقطع ریشه
cross section area	سطح مقطع
structural section	مقطع سازهای
sectional area	سطح مقطع
cross section	سطح مقطع
soil profile	مقطع خاک
cross section	مقطع عرضی
lobule	مقطع کوچک
rectangular section	مقطع مستطیلی
conic section	مقطع مخروطی
compact section	مقطع فشرده
necking	تنگی مقطع
horseshoe shaped section	مقطع نعل اسبی
box spar	تیرکهای با مقطع مربع
cross section	سطح مقطع موثر
transection	برش یا مقطع عرضی
work surfaces	سطح مقطع اصلی
work surface	سطح مقطع اصلی
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
cross section	سطح مقطع عرضی
vintage model	الگوی مقطع زمانی
box section	مقطع قوسی سکل
interrupted quick flashing light	چشمک زن تند مقطع
intermediate frequency section	مقطع فرکانس میانی
cross sectional data	داده ها در یک مقطع زمانی
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
cross sectional area	سطح مقطع عرضی
blade station	موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
flumming	تنگ کردن مقطع جریان اب
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
con di nozzle	نازل موتورجت با مقطع همگرا
podite	مقطع با بند پای بندپایان
form grind	سنگ زدن در مقطع طولی
syllabify	تقسیم به هجای مقطع کردن
rhombus wing	بالی با سطح مقطع متقارن
winding crodd section	سطح مقطع سیم پیچی
uncurtailed bars	ارماتور بدون تقلیل مقطع
three square	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
syllabary	جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
poiseuille flow	جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
parallel aerofoil	ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
hachures	خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
standard	معمولی
received	معمولی
faceless	معمولی
light water	اب معمولی
normal	معمولی
open cheque	چک معمولی
wonted	معمولی
copybook	معمولی
run-of-the-mill <idiom>	معمولی
ordinary	معمولی
ferial	معمولی
longhand	خط معمولی
routines	معمولی
routinely	معمولی
routine	معمولی
conventional	معمولی
usu	معمولی
standards	معمولی
normal interval	فاصله معمولی صف
charge hand	کارگر معمولی
the a merchant	سوداگر معمولی
hepatica	غافث معمولی
white mulatto	توت معمولی
American bond	آجرچینی معمولی
general cargo	کالای معمولی
typical <adj.>	بافت معمولی
rudas	پست معمولی
street virus	ویروس معمولی
nonstandard	غیر معمولی
normal permeability	نفوذپذیری معمولی
plain concrete	بتن معمولی
piper nigrum	فلفل معمولی
unselected clay	خاک رس معمولی
onery	عادی معمولی
ornery	عادی معمولی
ornary	عادی معمولی
ordinary share	سهام معمولی
ordinal type	نوع معمولی
medium lampholder	سرپیچ معمولی
ranko	سرباز معمولی
standard trench	سنگر معمولی
standard motor	موتور معمولی
standard gauge	اندازه معمولی
standard brick	اجر معمولی
standard bar	میله معمولی
single precision	با دقت معمولی
procedure message	پیام معمولی
rock brake	بسفایج معمولی
man in the street	فرد معمولی
mass concrete	بتن معمولی
ordinary clay	خاک رس معمولی
complementing	تعارفات معمولی
common	معمولی متعارفی
commoners	معمولی متعارفی
complements	تعارفات معمولی
general	کلی معمولی
general	معمولی و نه مخصوص
workaday	معمولی عادی
standards	طبیعی یا معمولی
generals	کلی معمولی
mulberry	توت معمولی
mulberries	توت معمولی
banal	مبتذل معمولی
common link	حلقه معمولی
wrought iron	اهن معمولی
complemented	تعارفات معمولی
undressing	جامه معمولی
common whipping	بست معمولی
ambient	پس زمینه معمولی
complement	تعارفات معمولی
standard	طبیعی یا معمولی
meanest	پست معمولی
commonplace	معمولی مبتذل
undresses	جامه معمولی
everyday	معمولی مبتذل
commonest	معمولی متعارفی
ethyl alcohol	الکل معمولی
ethanol	الکل معمولی
normal	عادی معمولی
ap seogi	ایستادن معمولی
civil time	ساعت معمولی
generals	معمولی و نه مخصوص
undress	جامه معمولی
meaner	پست معمولی
irregular	غیر معمولی
mean	پست معمولی
normal good	کالای معمولی
ordinary grasp	گرفتن میله معمولی
well-worn	پیش پا افتاده معمولی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com