English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
mortar mixing ملات سازی
Search result with all words
mortar tub تشت ملات سازی یا استانبولی
Other Matches
abram's law این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
lime cement mortar ملات باتارد ملات حرامزاده
grout ملات شل
mortar ملات
clay mortar ملات گل
mortars ملات
lime cement mortar ملات کندگیر
hydraulic mortar ملات ابی
hydraulic mortar ملات اب بند
lean concrete بتن کم ملات
jointing wood شمشه ملات
portland cement mortat ملات سیمان
rubble with binding material سنگچینی با ملات
prepare mortar ساختن ملات
lime cement mortar ملات سه گرگه
plastic mortar ملات خمیری
hawks تخته ملات
cement mortar ملات سیمانی
hawked تخته ملات
hawk تخته ملات
trass mortar ملات تراس
water proofed mortar ملات ابی
water proofed mortar ملات اب بند
prepare mortar تهیه ملات
lime mortar ملات اهکی
lime mortar ملات اهک
dry rubble fill سنگچینی بدون ملات
skin with mortar رومالی کردن با ملات
skin with mortar اندود کردن با ملات
setting time مدت گرفتن ملات
portland cement mortat ملات سیمان پرتلند
turn the mortar مخلوط کردن ملات
mortar mill مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
vacuum concrete ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualising تک سازی
retortion کج سازی
compaction تو پر سازی
bridgework پل سازی
padding له سازی
individualised تک سازی
flection خم سازی
bridge building پل سازی
local anasthesia سر سازی
idolization بت سازی
flooring کف سازی
individualize تک سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
deflexion خم سازی
individualises تک سازی
retortion خم سازی
stylization مد سازی
truncation بی سر سازی
repk lection پر سازی
individuation تک سازی
pavement کف سازی
pavements کف سازی
individualization تک سازی
arrefication رقیق سازی
calico printing چیت سازی
beadwork تسبیح سازی
balladry تصنیف سازی
atomization ریز سازی
road construction جاده سازی
canalization مجرا سازی
canalization ابراه سازی
road building جاده سازی
canalization کانال سازی
asphalt paving جاده سازی
arrefication لطیف سازی
activation barrier سد فعال سازی
bedevilment شیطان سازی
bonification به سازی محیط
aromatization معطر سازی
brick works اجر سازی
anonymization گمنام سازی
anabiosis زنده سازی
afforestment جنگل سازی
cabinetwork قفسه سازی
bellfounding زنگ سازی
aromatization عطر سازی
cabinetwork مبل سازی
belittlement کم ارزش سازی
calcination اهک سازی
disclosures فاش سازی
foliation برگ سازی
divestiture بی بهره سازی
discolourment بدرنگ سازی
dilution رقیق سازی
die shop حدیده سازی
die making حدیده سازی
detersion پاک سازی
derichment رقیق سازی
deprival بی بهره سازی
denudation برهنه سازی
denaturation مصنوعی سازی
fitting جفت سازی
defeasance باطل سازی
deep foundation پی سازی در عمق
decryption اشکار سازی
divestiture برهنه سازی
divestment بی بهره سازی
flatting تنکه سازی
feminization مونث سازی
evisceration تهی سازی
eversion واژگون سازی
equality gate برابر سازی
enthralment بنده سازی
emulsification امولسیون سازی
emulation نمونه سازی
elution پاکیزه سازی
forging signatures امضا سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
dwelling construction خانه سازی
duplexing مضاعف سازی
domestication اهلی سازی
deconditioning ناشرطی سازی
debilitation ناتوان سازی
compaction فشرده سازی
coking time زمان کک سازی
coking period زمان کک سازی
coking chamber اطاقک کک سازی
christianization عیسوی سازی
channelization تنگه سازی
channelization مجرا سازی
channelization ترعه سازی
ceiling construction سقف سازی
cavitation حفره سازی
cartwright's shop دوچرخه سازی
carnification گوشت سازی
carcassing اسکلت سازی
carbonize کربن سازی
capitalization سرمایه سازی
compactions فشرده سازی
computer simulation شبیه سازی
deallocation ازاد سازی
deactivation بی اثر سازی
de escalation محدود سازی
de energize بی برق سازی
dazzlement خیره سازی
dactyliography نگین سازی
curriery چرم سازی
crystallization بلور سازی
countersink خزینه سازی
cooperage پیت سازی
cooperage چلیک سازی
coordination هماهنگ سازی
confectionary شیرینی سازی
conceptualization مفهوم سازی
capital building سرمایه سازی
tuning میزان سازی
overturns واژگون سازی
overturned واژگون سازی
overturn واژگون سازی
illuminations روشن سازی
illumination روشن سازی
metabolic سوخت و سازی
secretion پنهان سازی
synchronizing همزمان سازی
integration مجتمع سازی
cooling خنک سازی
conditioning شایسته سازی
stacking پشته سازی
evacuation تهی سازی
negation خنثی سازی
braziers برنج سازی
brazier برنج سازی
shipbuilding کشتی سازی
regionalism منطقه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com