| Total search result: 201 (5 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| wire frame model |
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| aliasing |
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است |
| assembly |
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است |
| character |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
| characters |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
| cascading windows |
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود |
| stereography |
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی |
| page |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
| paged |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
| pages |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
| rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| focusses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focussed |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focussing |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focuses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focused |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focus |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| appearance |
فاهر نمایش |
| appearances |
فاهر نمایش |
| outward show |
نمایش فاهر |
| colours |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
| colour |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
| electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
| i did it for show |
برای نمایش یا فاهر ان کاررا کردم |
| paged |
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ |
| pages |
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ |
| page |
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ |
| screenful |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| menus |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
| paged |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| pages |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| menu |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
| page |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| screen |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| screened |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| screens |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| roll scroll |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
| screening, screenings |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| animation |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
| non destructive cursor |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
| animations |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
| logistic curve |
منحنی نمایش عملی که بیشتربشکل S است |
| mats |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
mat |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
| splash screen |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
| snows |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| snowing |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| snowed |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snow |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| profile |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
| profiles |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
| profiling |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
| profiled |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
| scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
| scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
| data scope |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
| decay curves |
منحنی نمایش کاهش تشعشعات اتمی در زمان معین |
| cursors |
علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد |
| cursor |
علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
| cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
| long integer |
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود |
receive |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
| receives |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
| substitute character |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
| soft clip area |
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود |
| analogues |
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است |
| analogue |
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است |
| menu |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
| menus |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
| pincushion distortion |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
| phosphor |
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |
| rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
| ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
| floating |
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند |
| fits |
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند |
| fit |
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند |
| fittest |
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند |
| keep up appearances |
فاهر خود را حفظ کردن صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتن |
| jaggies |
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود |
| transaction |
پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند |
| isolead curve |
خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت |
| bipolar |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
| solid |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
| solids |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
| readout |
نمایش داده |
| form |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| forms |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| formed |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| propagation delay |
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود |
| non scrollable |
که همیشه نمایش داده میشود. |
| notation |
نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1 |
| thinnest |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
| notations |
نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1 |
| thinners |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
| thinned |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
| thin |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
| thins |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
| map |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
| maps |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
| solids |
توپر |
| solid |
توپر |
| isohaline |
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا |
| he is on as hamlet |
سهم هملت را در نمایش به فلان داده اند |
| presentation graphics |
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده |
| outputs |
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر |
| internal |
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان |
| list |
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست |
| digitally |
حجم نمایش داده شده به صورت دیجیتال |
| floating |
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود |
| output |
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر |
| curvilineal |
دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی |
| solid door |
لنگه در توپر |
| solid |
توپر نیرومند |
| massive |
توپر حجیم |
| solids |
توپر نیرومند |
| massively |
توپر حجیم |
| solid shaft |
محور توپر |
| target |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| banners |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
| targeted |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| targets |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| banner |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
| panning |
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش |
| actions |
تمام منو زیر نام آن نمایش داده میشود |
| targeting |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| targetted |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| multiprecision |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
| targetting |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| action |
تمام منو زیر نام آن نمایش داده میشود |
| training locations |
مکانهای آموزشی |
| spacer disk |
استوانه توپر فلزی |
| solids |
توپر سخت محکم |
| compacted fine earth |
جاک نرم توپر |
| solid |
توپر سخت محکم |
| pool tool |
حفاری با میله توپر |
| venetian pearl |
مروارید ساختگی توپر |
| on-screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
| desktop |
نشانه هایی که روی صفحه کار نمایش داده می شوند |
| prompts |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
| ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
| prompted |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
| prompt |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
| on screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
| card |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
| the great exhibition |
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد |
| cards |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
| picking device |
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش |
| multidimensional |
زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود |
| agoraphobia |
ترس از مکانهای شلوغ |
| claustrophobia |
هراس از مکانهای بسته |
| agoraphobia |
هراس از مکانهای باز |
| claustrophilia |
میل به مکانهای بسته |
| scrolls |
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود |
| inactive |
پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود |
| scroll |
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود |
| punch |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
| information |
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد |
| punches |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
| columnar |
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند |
| punched |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
| blinking |
روشن و خاموش شدن در نتیجه تغییر شدت حرف نمایش داده شده |
| views |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| reversing |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
| viewing |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| viewed |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| computer animation |
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود |
| view |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| achromatic colour |
رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود |
| menus |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
| reversed |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
| menu |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
| reverses |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
| medium |
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU |
| edges |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
| sketch pad |
ناحیه کاری حافظه که روی یک صفحه نمایش نشان داده شده است |
| graphs |
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد |
| edge |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
| mediums |
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU |
| reverse |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
| graph |
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد |
| phillips curve |
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی |
| texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| analog |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
| text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| dragging |
روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند |
| bar code |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
| geometry processing |
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود |
| presentationism |
عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند |
| punched |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
| display controlled |
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود |
| bar codes |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
| punch |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
| palettes |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
| punches |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
| palette |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
| bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
| vertical |
متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط |
| formats |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |