Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
houselights
نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
Other Matches
wands
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wand
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
cladding
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
theatricalism
پیروی ازروش تماشاخانه تماشاخانه مسلکی
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
scanner
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
generation
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
reading wand
دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
generations
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
magneto optical recording
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
omr
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
sensor
وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
optical
اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
watch fire
اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
hovercraft
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
scanner
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanners
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
stand
سکوب تماشاچیان مسابقات
magneto optical disc
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
LCD
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
fibre distributed data interface
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
bring the house down
<idiom>
باعث خنده زیاد دربین تماشاچیان
picturing
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picture
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
control rocket
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
grandstands
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
FDDI
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
ansi
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
menu
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
opera house
تماشاخانه
opera
تماشاخانه
theaters
تماشاخانه
theatres
تماشاخانه
theatergoer
تماشاخانه رو
theatre
تماشاخانه
operas
تماشاخانه
theater
تماشاخانه
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
ocr
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
theatricalism
تماشاخانه گرایی
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
theaters
تماشاخانه بازیگر خانه
theatre
تماشاخانه بازیگر خانه
theater
تماشاخانه بازیگر خانه
vomitoryt
دراروپا مدخل تماشاخانه
theatres
تماشاخانه بازیگر خانه
theatrical
وابسته به تماشاخانه تئاتری
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
theater in the round
تماشاخانه دارای صحنه مدور
illumination by diffusion
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
pecten
پرده تماشاخانه یکجور صدف دو کپه
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
touch
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
theoric
وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
flash
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
daylit
روز روشن روشن کردن
daylight
روز روشن روشن کردن
illuminati
روشن ضمیران روشن فکران
bootstrap
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود
half tone screen
صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
illuminate
چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminating
چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
illuminates
چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
optical
نوری
dimness
کم نوری
optic
نوری
photic
نوری
light switch
گزینه نوری
photism
توهم نوری
optical communications
ارتباطات نوری
light wave
موج نوری
photic zone
نوار نوری
photophone
تلفن نوری
photopolymer
بسپار نوری
optically active
فعال نوری
optical stability
پایداری نوری
optical scanning
پیمایش نوری
light sensitive
با حساسیت نوری
light ralay
رله نوری
light output ratio of a fitting
راندمان نوری
photoperiodism
واکنش نوری
spectral line
خط طیف نوری
photoelectric
نوری وبرقی
photostatic
ایستا نوری
photodecomposition
تجزیه نوری
photo plotter
رسام نوری
photo luminescence
لومینسانس نوری
light gun
تفنگ نوری
photo excitation
برانگیختگی نوری
photo electron
الکترون نوری
light microscopy
میکروسکپ نوری
optical scanner
پوینده نوری
optical scanner
پیمایشگر نوری
optical rotation
چرخش نوری
optical isomerism
همپاری نوری
optical isomer
همپار نوری
optical isomer
ایزومر نوری
optical memory
حافظه نوری
optical fiber
فیبر نوری
optical disk
دیسک نوری
optical density
چگالی نوری
optic fibre
فیبر نوری
optical character
کاراکتر نوری
optical character
دخشه نوری
optical activity
فعالیت نوری
optical isomerism
ایزومری نوری
optical lens
عدسی نوری
optical mark reader
علامتخوان نوری
optical
دیسکهای نوری
optical resonance
همنوایی نوری
photodissociation
تفکیک نوری
optical resolution
تفکیک نوری
optical pyrometry
تف سنجی نوری
luminous flux
شار نوری
optical printer
چاپگر نوری
luminous sensitivity
حساسیت نوری
photo optic memory
حافظه نوری
wands
قلم نوری
wand
قلم نوری
optical antipode
همپار نوری
light-year
سال نوری
light-years
سال نوری
electric arc
قوس نوری
light pens
قلم نوری
fiber optics
فیبر نوری
light pen
قلم نوری
fiber optics
الیاف نوری
light year
سال نوری
explains
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explained
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explain
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
ocr
تشخیص کاراکترهای نوری
optical rotatory power
قدرت چرخش نوری
flash ranging
مسافت یابی نوری
optical laser disk
دیسک لیزری نوری
optical
استفاده از کابل نوری
optical gonimeter
زاویه یاب نوری
arc machining
جوشکاری قوس نوری
fibre optic cable
کابل فیبر نوری
mutarotation
تغییر چرخش نوری
optical rotatory dispersion
پاشندگی چرخش نوری
dynamic luminous sensitivity
حساسیت نوری دینامیک
optical page reader
صفحه نوری خوان
ocr
شناخت کاراکتر نوری
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
optical purity
درجه خلوص نوری
optical mark reader
علامت خوان نوری
macrometer
مسافت یاب نوری
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
optical mark reader
نشان خوان نوری
optical mark reader
علامت نوری خوان
optical resonator
تشدید کننده نوری
fiber
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fibres
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fibre
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
light induction
القاء تحریک نوری
optical
خواننده میله نوری
light emitting diode
دیود ناشر نوری
photokymograph
جنبش نگار نوری
optical character reader
دخشه خوان نوری
go to school
خواننده میله نوری
spectral line
نوار طیف نوری
static luminous sensitivity
حساسیت نوری استاتیک
photovoltaic
قدرت زای نوری
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com