Total search result: 201 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
codress |
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی |
|
|
Other Matches |
|
codress procedure |
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام |
ciphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
cipher |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
cyphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
MTA |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال . |
messages |
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود |
message |
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود |
receipt notification |
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است |
blind circuit |
مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود |
terminals |
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود |
terminal |
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود |
UA |
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد |
macs |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
mac |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
authentication code |
سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی |
InBox |
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه |
polynomial code |
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است |
acknowledge |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
acknowledging |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
acknowledges |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
open code |
سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود |
lockout |
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه |
lockouts |
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه |
notice board |
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
challenge and reply |
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام |
piggybacking |
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است |
InBox |
پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است |
quoting |
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد |
transmission |
ارسال پیام |
transmissions |
ارسال پیام |
authentication |
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است |
signalled |
ارسال پیام به کامپیوتر |
signaled |
ارسال پیام به کامپیوتر |
message precedence |
ارجحیت ارسال پیام |
time of origin |
زمان ارسال پیام |
release |
اجازه ارسال پیام |
transmission security |
تامین ارسال پیام |
releases |
اجازه ارسال پیام |
released |
اجازه ارسال پیام |
signal |
ارسال پیام به کامپیوتر |
prompted |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
prompts |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
prompt |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
flames |
ارسال پیام نامناسب به کاربر |
flame |
ارسال پیام نامناسب به کاربر |
sign off |
علامت ختم ارسال پیام |
sender |
شخصی که پیام ارسال میکند |
senders |
شخصی که پیام ارسال میکند |
radmail |
وسیله ارسال پیام رادیویی |
radiograms |
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی |
radiogram |
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی |
redirect |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
redirection |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
redirecting |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
multiplex |
ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال |
telecommunications |
فناوری ارسال و دریافت پیام در یک مسافتی |
redirected |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
redirects |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
despatched |
عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی |
broadcasts |
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود |
despatches |
عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی |
messages |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
blind transportation |
ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب |
broadcast |
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود |
despatching |
عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی |
tails |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
dispatch |
عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی |
dispatched |
عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی |
despatch |
عمل ارسال موضوعات یا اطلاعات یا پیام ها به محلی |
radio relay |
رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی |
dispatches |
عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی |
tailed |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
message |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
tail |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
blinker |
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام |
e mail |
سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه |
email |
سیستم ارسال پیام و دریافت آن ازسایر کاربران شبکه |
electronic |
سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه |
tape relay |
ارسال و دریافت پیام به وسیله نوار یا به شکل نوارضبط |
listening silence |
به گوش بودن از نظر رادیویی بدون ارسال پیام |
anagrams |
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب |
anagram |
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب |
time |
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند |
times |
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند |
timed |
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند |
chatting |
ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ |
chatted |
ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ |
CBMS |
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران |
test |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
cyphers |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
queues |
مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند |
queueing |
مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند |
cipher |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
queued |
مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند |
ciphers |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
queue |
مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند |
tested |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
chat |
ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ |
chats |
ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ |
tests |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
forwarded |
ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید |
forward |
ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید |
message |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش . |
messages |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش . |
stops |
ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده |
storing |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
store |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
stopping |
ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده |
stopped |
ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده |
stop |
ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده |
banners |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
banner |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
end |
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر |
ended |
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر |
ends |
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر |
blind carbon copy |
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست |
gateway |
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد |
gateways |
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد |
blind copy receipt |
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست |
telecommuting |
که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند |
service message |
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره |
wilco |
پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم |
redundant information |
یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود |
wrming message |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
teleprinter |
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است |
Eudora |
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت |
teleprinters |
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است |
imethod |
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر |
switching |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
BCC |
گونهای از برنامههای پست الکترونیکی که یک کاربر یک پیام را به چندین کاربر در یک زمان ارسال میکند |
invitations |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
invitation |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
stack |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
stacked |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
stacks |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
vim |
مجموعه استانداردهای Apple, Novell , Borland ,IBM که حاوی روش ارسال پیام های پست الکترونیکی بین برنامههای کاربردی است |
encoded |
رمزی |
emblematical |
رمزی |
mystic |
رمزی |
backstairs |
رمزی |
furtive |
رمزی |
occult |
رمزی |
coded |
رمزی |
cryptic |
رمزی |
enigmatical |
رمزی |
in petto |
رمزی |
monogrammatic |
رمزی |
runic |
رمزی |
symbolically |
رمزی |
figurative |
رمزی |
allegorical |
رمزی |
mystics |
رمزی |
allegoric |
رمزی |
allusive |
رمزی |
emblematic |
رمزی |
symbolic |
رمزی |
cryptically |
رمزی |
Uuencoding |
روش تبدیل متن و فایل به قالب شبه متن تا به صورت پیام پست الکتریکی ارسال شوند |
mystic participation |
اشتراک رمزی |
mystic sense |
معنی رمزی |
figurative |
رمزی کنایهای |
undercover |
رمزی جاسوس |
code word |
کلمات رمزی |
encoded |
رمزی شده |
formal logic |
منطق رمزی |
esoteric |
رمزی درونی |
code words |
کلمات رمزی |
watchwords |
کلمه رمزی |
watchword |
کلمه رمزی |
cryptograph |
نوشته رمزی |
mystifies |
رمزی کردن |
puzzle lock |
قفل رمزی |
coded character |
دخشه رمزی |
symbolic logic |
منطق رمزی |
mystify |
رمزی کردن |
encode |
رمزی کردن |
codification |
رمزی کردن |
encodes |
رمزی کردن |
mystifying |
رمزی کردن |
symbolically |
رمزی اشاری |
symbolic |
رمزی اشاری |
cryptocorrespondence |
مکاتبات رمزی |
cryptogram |
نوشته رمزی |
mystified |
رمزی کردن |
formula |
قاعده رمزی |
formulas |
قاعده رمزی |
occult |
سری رمزی |
code |
رمزی کردن |
formulae |
قاعده رمزی |
layer |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
layers |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
virus |
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند |
viruses |
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند |
cryptanalysis |
کشف نوشته رمزی |
semiotic |
مکتب علائم رمزی |
phase encoded |
رمزی شده با فاز |
cryptocommunication |
ارتباط ومخابرات رمزی |
semeiotic |
مکتب علائم رمزی |
cryptosecurity |
حفافت مکاتبات رمزی |