Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
modernization
نوین سازی
Search result with all words
neological
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
Other Matches
latter-day
نوین
young
نوین
younger
نوین
modern
نوین
modernizing
نوین کردن
modernizes
نوین کردن
modernists
نوین گرا
modernist
نوین گرا
Art Nouveau
هنر نوین
modernized
نوین کردن
modernize
نوین کردن
new fashion
طرز نوین
modernising
نوین کردن
modernly
بطرز نوین
modern sector
بخش نوین
modernised
نوین کردن
modern system
نظام نوین
modernism
نوین گرایی
new
نوین جدیدا
neo hebraic
عبری نوین
anew
بطرز نوین
modernization
نوین گری
modernises
نوین کردن
new marxism
مارکسیسم نوین
newest
نوین جدیدا
newer
نوین جدیدا
modern physics
فیزیک نوین
new-
نوین جدیدا
neodoxy
اصول نوین
neologize
دارای عقاید نوین
neo romanesque
رومی وار نوین
neo plasticism
شکل افرینی نوین
new general catalogue
فهرست عمومی نوین
neo christianity
دین نوین مسیح
verslibre
شعر بسبک نوین
neo platonism
فلسفه افلاطونی نوین
neologian
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
neologian
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
misoneism
مخالف با نظم نوین یااصلاحات تازه
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
rearming
تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
padding
له سازی
individualized
تک سازی
bridgework
پل سازی
individualizes
تک سازی
individualised
تک سازی
flooring
کف سازی
pavements
کف سازی
pavement
کف سازی
individualizing
تک سازی
individualization
تک سازی
flection
خم سازی
idolization
بت سازی
truncation
بی سر سازی
retortion
خم سازی
local anasthesia
سر سازی
stylization
مد سازی
repk lection
پر سازی
individualises
تک سازی
individualising
تک سازی
individualize
تک سازی
retortion
کج سازی
bridge building
پل سازی
compaction
تو پر سازی
deflexion
خم سازی
individuation
تک سازی
bonification
به سازی محیط
cabinetwork
قفسه سازی
assimilation
درون سازی
assimilation
همگون سازی
coking time
زمان کک سازی
weight training
بدن سازی
milling
ارد سازی
brick works
اجر سازی
stupefaction
گیج سازی
christianization
عیسوی سازی
resolving
برطرف سازی
coking chamber
اطاقک کک سازی
stylography
گراور سازی
oscillations
نوسان سازی
vitrification
شیشه سازی
coking period
زمان کک سازی
channelization
تنگه سازی
oscillation
نوسان سازی
cabinetwork
مبل سازی
calcination
اهک سازی
capital building
سرمایه سازی
packing
فشرده سازی
displacement
جانشین سازی
depletion
تهی سازی
canalization
کانال سازی
synchronization
همزمان سازی
arching
طاق سازی
canalization
مجرا سازی
rejuvenation
جوان سازی
capitalization
سرمایه سازی
smoothing
صاف سازی
carbonize
کربن سازی
calico printing
چیت سازی
carcassing
اسکلت سازی
channelization
مجرا سازی
channelization
ترعه سازی
vitiation
تباه سازی
ceiling construction
سقف سازی
cavitation
حفره سازی
cartwright's shop
دوچرخه سازی
viniculture
شراب سازی
wording
عبارت سازی
carnification
گوشت سازی
canalization
ابراه سازی
de energize
بی برق سازی
separating
جدا سازی
abbreviations
کوته سازی
abbreviation
کوته سازی
replacements
جانشین سازی
replacement
جانشین سازی
xeransis
خشک سازی
zymoplastic
انزیم سازی
extinction
خاموش سازی
denaturation
مصنوعی سازی
mutilation
معیوب سازی
defeasance
باطل سازی
deep foundation
پی سازی در عمق
de escalation
محدود سازی
deactivation
بی اثر سازی
deallocation
ازاد سازی
wooden lattice work
گره سازی
curtailment
کوتاه سازی
debilitation
ناتوان سازی
standardization
متعارف سازی
deconditioning
ناشرطی سازی
decryption
اشکار سازی
denudation
برهنه سازی
deprival
بی بهره سازی
derichment
رقیق سازی
remakes
دوباره سازی
divestment
بی بهره سازی
rip-off
مغبون سازی
rip-offs
مغبون سازی
domestication
اهلی سازی
duplexing
مضاعف سازی
dwelling construction
خانه سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
elution
پاکیزه سازی
divestiture
برهنه سازی
remake
دوباره سازی
layoffs
بیکار سازی
detersion
پاک سازی
die making
حدیده سازی
die shop
حدیده سازی
vaporization
بخار سازی
emulsification
امولسیون سازی
dilution
رقیق سازی
discolourment
بدرنگ سازی
divestiture
بی بهره سازی
layoff
بیکار سازی
emulation
نمونه سازی
stripping
برهنه سازی
what instrument can you play?
چه سازی میتوانیدبزنید
simulation
همانند سازی
simulation
فاهر سازی
simulation
شبیه سازی
stigmatization
بدنام سازی
computer simulation
شبیه سازی
notification
اگاه سازی
relocation
جابجا سازی
simulations
شبیه سازی
wicking
فتیله سازی
compaction
فشرده سازی
compactions
فشرده سازی
simulations
همانند سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com