English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
radiant look نگاهی که حاکی ازخوشی یاامیدواری باشد
Other Matches
ink hard terms اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
look around نگاهی به دور و بر انداختن
to exclaim with joy or anger ازخوشی یا خشم فریادزدن
to check out that new clothing store نگاهی به آن فروشگاه لباس تازه انداختن
frisking ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisks ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisked ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisk ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
Mamihlapinatapai نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
significative of حاکی از
symptomatic حاکی
indicative حاکی
redolent حاکی
significative حاکی
prelusive حاکی
illation حاکی
illative حاکی
symbolically حاکی
symbolic حاکی
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hungrier حاکی از گرسنگی
symbolize حاکی بودن از
representative حاکی از مشعربر
symbolizes حاکی بودن از
symbolized حاکی بودن از
unexpressive غیر حاکی
portending حاکی بودن
pained حاکی از درد
portend حاکی بودن
portended حاکی بودن
hungered [arch] حاکی از گرسنگی
portends حاکی بودن
it is typical of حاکی است بر
illiative حاکی از نتیجه
bode حاکی بودن از
expessive حاکی نماینده
evidentiary دال حاکی
suspicious حاکی ازبدگمانی
representatives حاکی از مشعربر
condemnatory حاکی ازمحکومیت
triumphal حاکی از پیروزی
hungry حاکی از گرسنگی
bespeak حاکی بودن از
symbolises حاکی بودن از
smells حاکی بودن از
purporting حاکی بودن از
purports حاکی بودن از
smell حاکی بودن از
smelled حاکی بودن از
smelling حاکی بودن از
symbolizing حاکی بودن از
purported حاکی بودن از
reminiscent of slavery حاکی از بردگی
symbolising حاکی بودن از
presageful حاکی از فال بد
hungriest حاکی از گرسنگی
separative حاکی از جدایی
betoken حاکی بودن از
symbolised حاکی بودن از
purport حاکی بودن از
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
secondary حاکی از زمان گذشته
expressive حاکی اشاره کننده
abdicative حاکی ازکناره گیری
symptomatic حاکی از علائم مرض
deprecatory حاکی از نارضایتی یا بی میلی
emblematic حاکی کنایه دار
foreshadowed از پیش حاکی بودن از
foreshadowing از پیش حاکی بودن از
foreshadows از پیش حاکی بودن از
significantly قابل توجه حاکی از
significant قابل توجه حاکی از
foreshadow از پیش حاکی بودن از
liquorish حاکی ازنوشابه دوستی
hold out حاکی بودن از خودداری کردن از
shipped bill of exchange بارنامهای که حاکی ازمحموله است
awesome حاکی از ترس ناشی از بیم
signifying حاکی بودن از باشاره فهماندن
signify حاکی بودن از باشاره فهماندن
conspiratorial حاکی از توط ئه وتوط ئه سازی
signifies حاکی بودن از باشاره فهماندن
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
whew صدای سوت حاکی از حیرت یاتحسین
bah علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر
to mark good نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
augural تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
wows فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
viva حرف ندا حاکی از حسن نیت ودعای خیر
wowed فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wow فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
vivas حرف ندا حاکی از حسن نیت ودعای خیر
wowing فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
open vertict رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
open verdict رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
referenda حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendum حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
attestation clause ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
referendums حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
average clause عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
gloats نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
abram's law این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
analphabet حاکی از بیسوادی بیسوادی
Benedictine باشد
admissibly باشد
any old thing هر چه باشد
custom's declaration باشد
admissibleness باشد
at the owner's risk باشد
incomplete flower کم باشد
reflexively باشد
some one or other هر کس باشد
Benedictines باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
beit so چنین باشد
be it so چنین باشد
at most خیلی باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
over crowding بیشتر باشد
if he be اگر او باشد
whosoever هر شخصی که باشد
if any اگر باشد
keep your peck up دل داشته باشد
let it be بگذارید باشد
whoso هر شخصی که باشد
hydroxide داشته باشد
whencesoever از هرجا که باشد
worksheet ی داشته باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
stet بگذارید باشد
strays که متوقف نشده باشد
if need be اگر لازم باشد
if necessary اگر لازم باشد
i girder تیری که بشکل ) باشد
out of range که خارج از حد سیستم باشد
stray که متوقف نشده باشد
pitfully چنانکه سزاوارنکوهش باشد
brilliantly چنانکه برجسته باشد
perhaps so شاید چنین باشد
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
if any اگر داشته باشد
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
straying که متوقف نشده باشد
as the case may be تاچه مورد باشد
at all events بهر وسیله که باشد
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
flocculence یا دسته پشم باشد
meetly چنانکه در خور باشد
by all means بهر قیمت که باشد
medially چنانکه درمیان باشد
inoffensively بی انکه زننده باشد
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
if i find an opportunity اگر مجالی باشد
inviolably چنانکه سزاوارحرمت باشد
he must have gone باید رفته باشد
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
how difficult soever it may be هر قدر سخت باشد
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
at f. منتهی خیلی باشد
at any price بهر قسمت که باشد
culpably چنانکه سزاوارسرزنش باشد
shell back دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
that depends تا چه شرایطی درکار باشد
layers ل تصحیح خطا باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
Mark my words . Remember what I told you . یادت باشد چه گفتم
riparian حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
Mind the step! حواست به پله باشد!
theonomy کشوری که خداپادشاه ان باشد
layer ل تصحیح خطا باشد
well and good باشد چه ضرر دارد
May his soull live in peace. روحش شاد باشد
steady as you go راه ثابت باشد
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com