Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (6 milliseconds)
English
Persian
factor
هر عدد در ضرب که عملوند است
factors
هر عدد در ضرب که عملوند است
Search result with all words
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machined
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machines
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
notation
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
notations
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
second
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconded
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconding
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconds
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
register
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
registering
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
registers
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
zero
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeroes
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeros
دستوری که آدرس در آن عملوند است
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
immediate
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
operation
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
format
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
formats
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
boolean operation
جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
boolean operation
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
dyadic operation
عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
four address instruction
معمولا: محل دو عملوند
literal operand
عملوند لفظی
mainframe computer
مانند تعداد عملوند همزمان
monadic operator
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
monadic operator
اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
operand
عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
operand
فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
operand
عملوند
oprand
عملوند
postfix
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
three address instruction
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
two address instruction
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
two address instruction
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
unary operation
عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com