English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
kilomegacycle هزار میلیون چرخه
Other Matches
megacycle میلیون چرخه
milliard هزار میلیون
billionths یک تقسیم بر هزار میلیون
g در معنای یک هزار میلیون
gigabyte یک هزار میلیون بابت
billionth یک تقسیم بر هزار میلیون
gigaflop یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
gigahertz فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
kilocycle هزار چرخه
gigacycle هزار میلیارد چرخه
terabyte یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
cycle time مدت چرخه زمان چرخه
t درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
Loo sanpra [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
milfoil بومادران هزار برگ هزار برگ
crore ده میلیون
m یک میلیون
millions میلیون
mega میلیون
million میلیون
megacycle یک میلیون دور
megabit میلیون بیت
megabit میلیون ذره
megabyte میلیون بایت
megawatt یک میلیون وات
To scuffle through a job. سر به میلیون می زند
megahertz میلیون هرتز
megawatts یک میلیون وات
octillion توان هشتم میلیون
megacycle یک میلیون دوردر دقیقه
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
mb یک میلیون بایت egaByte
mhz یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
f معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
parts per million [ppm] بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
PB یک quadrilloion بایت چهار میلیون
megatons جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megaton جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megaflop یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
m علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans . پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
A million is 1 with 6 zeros [noughts] after it. یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است. [ریاضی]
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
rotation چرخه
cyclones چرخه
cyclone چرخه
hydrologic cycle چرخه اب
velocipede سه چرخه
trike سه چرخه
tricyclic سه چرخه
monocyle یک چرخه
monocycle یک چرخه
water cycle چرخه اب
cycles چرخه
cycled چرخه
cycle چرخه
tricycles سه چرخه
tricycle سه چرخه
minor cycle چرخه خرد
four cycle چهار چرخه
fetch cycle چرخه واکشی
execution cycle چرخه اجرا
display cycle چرخه نمایش
execute cycle چرخه اجرا
design cycle چرخه طراحی
minor cycle خرد چرخه
duty cycle چرخه کار
memory cycle چرخه حافظه
cycle چرخه زدن
life cycle چرخه دوام
magnetic whirl چرخه مغناطیسی
major cycle بزرگ چرخه
major cycle چرخه بزرگ
megacycle مگا چرخه
menstrual cycle چرخه قاعدگی
instruction cycle چرخه دستورالعمل
hz چرخه درثانیه
handlebar دسته دو چرخه
cycle چرخ چرخه
hertz چرخه در ثانیه
machine cycle چرخه ماشین
cycles چرخه زدن
biorhythm چرخه زیستی
storage cycle چرخه انباره
activity cycle چرخه فعالیت
tricar اتومبیل سه چرخه
tropical cyclone چرخه استوایی
cycle stealing چرخه دزدی
cycling چرخه زنی
life-cycles چرخه زندگی
life-cycle چرخه زندگی
cyclones چرخه باد
cyclone چرخه باد
cycles چرخ چرخه
six by six ماشین شش چرخه
search cycle چرخه جستجو
cardiac cycle چرخه قلبی
cycles per second چرخه در ثانیه
cycle time مدت چرخه
cycle stealing مدت چرخه
cycled چرخ چرخه
cycled چرخه زدن
pedicab سه چرخه پایی
circulation of a vector چرخه بردار
carnot cycle چرخه کارنو
myriads ده هزار
myriad ده هزار
milliped هزار پا
multiped هزار پا
labyrinthine fret هزار تو
ten thousand ده هزار
thousandths یک هزار
millions هزار در هزار
million هزار در هزار
thousands هزار
per mill در هر هزار
one thousand یک هزار
per mil در هزار
per mill در هزار
mil هزار
milleped هزار پا
thousandth یک هزار
thousand هزار
data processing cycle چرخه پردازش داده
toothed wheel چرخه دندانه دار
gramdfather cycle چرخه پدر بزرگ
program development cycle چرخه ایجاد برنامه
read write cycle چرخه خواندن و نوشتن
six by six وسیله نقلیه شش چرخه
reset cycle چرخه باز نشانی
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
kilomegacycle یک بیلیون چرخه در ثانیه
born haber cycle چرخه بورن- هابر
read restore cycle چرخه خواندن و ترمیم
citric acid cycle چرخه سیتریک اسید
internal cycle time زمان چرخه داخلی
grandest هزار دلار
millepore هزار سوراخ
polypody هزار پایی
diplopodous دارای هزار پا
myriapoda هزار پایان
myriametre ده هزار متر
myriameter ده هزار متر
myriagram ده هزار گرم
chiliad هزار ساله
kilos معادل هزار
kilos در معنای یک هزار
chiliad هزار عدد
myrialitre ده هزار لیتر
several thousands چندین هزار
thou یک هزار دلار
kilogram هزار گرم
kilogrammes هزار گرم
kilograms هزار گرم
millennia هزار سال
kilo هزار گرم
kilometres هزار متر
kilometre هزار متر
kilometers هزار متر
tonnes هزار کیلوگرم
tonne هزار کیلوگرم
millennium هزار سال
spline هزار خار
bimillenary دو هزار ساله
kilos هزار گرم
thousand and one هزار ویک
grander هزار دلار
kilo در معنای یک هزار
kilo معادل هزار
millenniums هزار سال
grand هزار دلار
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
wagonette گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
tarantass درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
millenium دوره هزار ساله
k نشانه بیان یک هزار
hectare ده هزار متر مربع
Kbit معادل هزار بایت
omasum هزار لاخئذقث خق ذثق
hectares ده هزار متر مربع
millennial جشن هزار ساله
kips هزار دستورالعمل درثانیه
kilo هزار بیت داده
yarrow بومادران هزار برگ
kilobaud هزار بیت در ثانیه
To take ones leave . هزار تومان کم آورده ام
kilohertz هزار سیکل در یک ثانیه
kilos هزار بیت داده
two thousand tonner کشتی دو هزار تنی
metric ton تن متریک یا تن هزار کیلویی
monorail ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
trailers یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
monorails ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
trailer یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com