Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
thoracic
وابسته به قفسه سینه
Other Matches
chest
قفسه سینه
rib-cage
قفسه سینه
kist
قفسه سینه
rib cage
قفسه سینه
gasoem
قفسه سینه
thoracic cage
قفسه سینه
rib-cages
قفسه سینه
thoraces
قفسه سینه
thoraxes
قفسه سینه
thorax
قفسه سینه
chests
قفسه سینه
presternum
قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
sternal
وابسته بجناغ سینه
chesty
وابسته به گلو و سینه
bow wave
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
lockers
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
locker
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
brooch
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooches
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
redbreast
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
wracks
قفسه
cages
قفسه
armarium
قفسه
cage
قفسه
etagere
قفسه
cabinet
قفسه
cabinets
قفسه
encasement
قفسه
wardrobe
قفسه
shelving rack
قفسه
wardrobes
قفسه
cupboard
قفسه
press
قفسه
presses
قفسه
rack
قفسه
shelf
قفسه
bay
قفسه
bayed
قفسه
wracked
قفسه
bays
قفسه
racks
قفسه
racked
قفسه
baying
قفسه
cupboards
قفسه
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
meat safe
قفسه توری
rib cage
قفسه صدری
spice rack
قفسه ادویه
squirrel cage
قفسه محافظ
wall mounting cabinet
قفسه دیواری
cabinet maker
قفسه ساز
cabinet-maker
قفسه ساز
cabinet-makers
قفسه ساز
shelver
در قفسه گذار
rib-cage
قفسه صدری
cabinetwork
قفسه سازی
cabinetmaker
قفسه ساز
rib-cages
قفسه صدری
cabinet clamp
گیره قفسه
stacks
قفسه کتابخانه
stacked
قفسه کتابخانه
stack
قفسه کتابخانه
shelved
در قفسه گذاردن
shelve
در قفسه گذاردن
cabin scooter
قفسه متحرک
hot cabinet
قفسه گرما
bookcase
قفسه کتاب
credenza
قفسه یا جا کتابی
desktop
قفسه فایلها
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
thoracic cage
قفسه صدری
pigeonhole
خانه قفسه
bookcases
قفسه کتاب
bookshelf
قفسه کتاب
bookshelves
قفسه کتاب
thoracopods
قفسه محافظ
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
tallboy
قفسه پایه دار
shelve
قفسه دار کردن
buffeting
قفسه جای فرف
rack
قفسه مهمات و وسایل
buffets
قفسه جای فرف
chiffonier
قفسه کوچک کشودار
first aid cabinet
قفسه کمکهای اولیه
buffet
قفسه جای فرف
buffeted
قفسه جای فرف
shelved
قفسه دار کردن
side board
میز قفسه دار
wracks
قفسه مهمات و وسایل
wracked
قفسه مهمات و وسایل
racked
قفسه مهمات و وسایل
show case
قفسه جلو مغازه
racks
قفسه مهمات و وسایل
I cannot reach the shelf.
قدم به قفسه نمی رسد
I cant reach the shelf .
دستم به قفسه نمی رسد
drop type switchboard
قفسه کلیدهای نوع سقوطی
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه بار کجاست؟
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
telephone switchboard
قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
meat safe
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
Put the books back on the shelf.
کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
what not
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
airing cupboard
قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
bows
سینه
thoraces
سینه
white steaming light
سینه
thoraxes
سینه
bust
سینه
busted
سینه
chest to chest
سینه به سینه
petto
سینه
bosoms
سینه
breasts
سینه
thorax
سینه
end on
سینه به سینه
bosom
سینه
ball flower
گل سینه
breast
سینه
heart
سینه
busts
سینه
busting
سینه
bow
سینه
pulmonory
سل سینه
forecastle
سینه
hearts
سینه
bowed
سینه
bowing
سینه
mandrel or dril
سینه
chesty
خوش سینه
stertor
صدای خس خس سینه
targetting
سینه حریف
bustiest
خوش سر و سینه
heart burninig
سینه سوز
shirt front
پیش سینه
Union Jack
پرچم سینه
underfoot
زیر سینه
brisket
گوشت سینه
bower anchor
لنگر سینه
nap of the earth
سینه مال
targetted
سینه حریف
targets
سینه حریف
he beat his breast
او به سینه خودزد
stomacher
سینه بند
head rope
طناب سینه
chesty
سپر سینه
busty
خوش سر و سینه
breast bone
استخوان سینه
target
سینه حریف
targeted
سینه حریف
targeting
سینه حریف
breast plate
زره سینه
Union Jacks
پرچم سینه
trim forward
نشست سینه
bowman
ملوان سینه
heart ache
سینه سوزی
pectoralgia
سینه درد
foresail
بادبان سینه
forward spring
اسپرینگ سینه
forward turret
توپ سینه
chimney breasts
سینه بخاری
peripeneumony
سینه پهلو
sputum
خلط سینه
pneumonia
سینه پهلو
pulmonitis
سینه پهلو
breastplates
زره سینه
compass plane
رنده سینه
commission pennant
پرچم سینه
pectoral cross
صلیب سینه
pectoriloquy
صدای سینه
pigeon breast
سینه کفتری
pectorla fins
بالهای سینه
dead ahead
درست سینه
decolletage
سر و سینه راباز
chemisette
پیش سینه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com