| Total search result: 205 (20 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| carried |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
| carries |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
| carry |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
| carrying |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| cascade carry |
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری |
| Other Matches |
|
| carried |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
| carries |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
| carry |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
| carrying |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
| time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| auctioneering device |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
| analog |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
| adaptive channel allocation |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
| analogues |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| analogue |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| input preamplifier |
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی |
| induced |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
| quantize |
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند |
| induce |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
| induces |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
| inducing |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
| input signal |
سیگنال ورودی |
| toxicosis |
بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت |
| input function |
تابع سیگنال ورودی |
| look ahead |
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند |
| scanned |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scans |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scan |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| answers |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
| answering |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
| answered |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
| answer |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
| amplification |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
| transmitters |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
| inhibit |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
| inhibits |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
| transmitter |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
| input/output |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
| analogues |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| and |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
| analog |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| analogue |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| bell character |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
| distorts |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
| distort |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
| waiting state |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
| quantizer |
وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
| quiescent |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
| analog |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
| converter |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
| input/output |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
| red, green, blue |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
| convertor |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
| composite video |
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند |
| gained |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
| analogue |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
gain |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
| analogues |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
| gains |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
| RGB display |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند |
| coincidence element |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
| coincidence circuit |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
| composite video |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
| lasers |
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی |
| laser |
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی |
| logic |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
| unclocked |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
| originative |
ایجاد کننده |
| worker |
ایجاد کننده |
| causer |
ایجاد کننده |
| clamper |
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود |
| processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
| cpu |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
| half |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
| alternation |
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند |
| goiterogenic |
ایجاد کننده گواتر |
| swisher |
ایجاد کننده صدای فش فش |
| thallogenous |
ایجاد کننده تالیوم |
| goitrogenic |
ایجاد کننده گواتر |
| siliciferous |
ایجاد کننده سیلیکون |
| recreative |
دوباره ایجاد کننده |
| input limiter |
محدود کننده ورودی |
| input amplifier |
تقویت کننده ورودی |
| wiring |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
| external |
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله |
| externals |
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله |
| transphasor |
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است |
| neurogenic |
ایجاد کننده بافت عصبی |
| hypnogenetic |
ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم |
| seminiferous |
ایجاد کننده بذر یا نطفه |
| genesis |
پسوند بمعنی ایجاد کننده |
| integrator |
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام |
| DSR |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
| input output controller |
کنترل کننده ورودی- خروجی |
| answering |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| answers |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| answered |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| answer |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| snow machine |
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی |
| goitrogenic |
ایجاد کننده تورم غده تیروئید |
| tetanic |
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی |
| inlet guide vane |
تیغههای خنک کننده جریان ورودی |
| enters |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| enter |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| entered |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| processor |
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود |
| analog |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
| de bounce |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
| signing on |
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده |
| low cycle fatigue |
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه |
| tortious liability |
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی |
| trellis coding |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
| carries |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
| carried |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
| carrying |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
| carry |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
| analogue |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
| analogues |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
| countervailing power |
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود |
| form utility |
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود |
| feep |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
| ethernet |
مربوط به استاندارد jeee که بیان کننده روش ارسال سیگنال و پروتکلهای شبکه محلی است |
| ripple through carry |
عملیاتی که رقم نقلی خروجی از جمع و رقم نقلی ورودی ایجاد کند |
| returned |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| return |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| returning |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| returns |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| layout |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
| layouts |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
| sample |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| sampled |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| queueing |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queues |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queued |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queue |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| devices |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
| device |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
| vertical |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
| record |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
| modulator |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
| ADPCM |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
| degradation |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
| DCD |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
| noise |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
| noises |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
| sample size |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
| Hayes Corporation |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
| peripheral |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
| carried |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
| carries |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
| carrying |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
| carry |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
| coincidence circuit |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
| quadruplex |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
| bulk |
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند |
| carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| ActiveX |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
| JK flip flop |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
| gates |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| gate |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| hash |
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها |
| hash |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
| drop down list box |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
| list |
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد |
| asynchronous |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
| sensitivities |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| sensitivity |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| d/a converter |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
| dac |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
| fm |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
| input |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
| approach channel |
کانال ورودی- نهر ورودی |
| inputted |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
| bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| adder |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adder |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| adders |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adders |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
| chains |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
chain |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
| fullest |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| full |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| anti- |
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
| codec |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| dense index |
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده |
| input |
توان ورودی ورودی |
| inputted |
توان ورودی ورودی |
| fullest |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
| full |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
| exjunction |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
| EXOR |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
| alternatives |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
| difference |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
| differences |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
| alternative |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
| corrector |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |
| input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
| exclusive |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |