| Total search result: 204 (20 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| answer |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
| answered |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
| answering |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
| answers |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| band |
مدار ارتباطی که سیگنال |
| bands |
مدار ارتباطی که سیگنال |
| positive |
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند |
| storing |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
| handshaking |
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال |
| store |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
| answering |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
| answered |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
| answer |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
| answers |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
| balance |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
| balances |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
| answering |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| answers |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| answer |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| answered |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
| switching |
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند |
| scans |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scan |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scanned |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| it is inexpedient to reply |
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست |
| carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| sense switch |
سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد |
| synchronous |
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود |
| PRI |
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل |
| timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| voicing |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
| voice |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
| voices |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
| reply [answer] |
پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه] |
| bell character |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
| tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
| composite video |
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند |
| answering |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answers |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answered |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answer |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| composite video |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
| carried |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
| carries |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
| carry |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
| carrying |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
| cascade carry |
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری |
| answered |
: پاسخ دادن |
| rejoins |
پاسخ دادن |
| to make a response |
پاسخ دادن |
| rejoining |
پاسخ دادن |
| rejoined |
پاسخ دادن |
| responds |
پاسخ دادن |
| rejoin |
پاسخ دادن |
| respond |
پاسخ دادن |
| answer |
: پاسخ دادن |
| answers |
: پاسخ دادن |
| answering |
: پاسخ دادن |
| responded |
پاسخ دادن |
| cpu |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
| telephony |
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود |
| rejoinders |
پاسخ دفاعی دادن |
| rejoined |
پاسخ دفاعی دادن |
| rejoin |
پاسخ دفاعی دادن |
| return a negative |
پاسخ منفی دادن |
| rejoinder |
پاسخ دفاعی دادن |
| to fail to provide an answer |
درماندن در دادن پاسخ |
| to answer in the a |
پاسخ مثبت دادن |
| rejoins |
پاسخ دفاعی دادن |
| rejoining |
پاسخ دفاعی دادن |
| reply |
پاسخ دادن جواب کتبی |
| replying |
پاسخ دادن جواب کتبی |
| readiness to report |
امادگی برای پاسخ دادن |
| replies |
پاسخ دادن جواب کتبی |
| replied |
پاسخ دادن جواب کتبی |
| to beg the question |
در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن |
| DSR |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
| HyperTerminal |
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد |
| respond |
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی |
| responds |
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی |
| replies |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
| reply |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
| responded |
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی |
| irresponsiveness |
عدم امادگی برای پاسخ دادن |
| replying |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
| replied |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
| to respond to blackmail [a threat] |
پاسخ دادن به باج گیری [ تهدیدی] |
| signaled |
سیگنال علامت دادن |
| signal |
سیگنال علامت دادن |
| signalled |
سیگنال علامت دادن |
| de bounce |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
| trellis coding |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
| incorporation |
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت |
| inquiry |
ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود |
| inquiries |
ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود |
| plugs |
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت |
plug |
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت |
| plugging |
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت |
| auctioneering device |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
| modulator |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
| ADPCM |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
| degradation |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
| DCD |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
| mechanical mouse |
وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود |
| noises |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
| noise |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
intelligence |
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه |
| adaptive channel allocation |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
| sample size |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
| coincidence circuit |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
| quoting |
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد |
| quadruplex |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
| ActiveX |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
| algebra |
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند |
| voice answer back |
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد |
| asynchronous |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
| sensitivity |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| sensitivities |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
marker |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
| markers |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
| boilerplating |
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی |
| originating |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originate |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originated |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originates |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
| shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
no drop image |
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.] |
| fm |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
| bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
| codec |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| incorerence rency |
بی ارتباطی |
| disconnectedness |
بی ارتباطی |
| irrelation |
بی ارتباطی |
| long distance line |
خط ارتباطی |
| communication line |
خط ارتباطی |
| tie line |
خط ارتباطی |
| inconsequence |
بی ارتباطی |
| communication interface |
میانجی ارتباطی |
| communication protocol |
پروتکل ارتباطی |
| communication link |
اتثال ارتباطی |
| communication system |
نظام ارتباطی |
| communication circuit |
مدار ارتباطی |
| communication cable |
کابل ارتباطی |
| communication channels |
وسایل ارتباطی |
| communication channel |
کانال ارتباطی |
| communication channel |
کانل ارتباطی |
| communication device |
دستگاه ارتباطی |
| communication channel |
مجرای ارتباطی |
| network |
شبکه ارتباطی |
| communication network |
شبکه ارتباطی |
| networks |
شبکه ارتباطی |
| communication link |
پیوند ارتباطی |
| communications terminal |
ترمینالهای ارتباطی |
| association pathway |
گذرگاه ارتباطی |
| routes of communication |
کانالهای ارتباطی |
| answer/originate |
رسانه ارتباطی |
| association areas |
مناطق ارتباطی |
| trunk cable |
کابل ارتباطی |
| relationship therapy |
درمان ارتباطی |
| routes of communication |
مسیرهای ارتباطی |
| association nuclei |
هستههای ارتباطی |
| association neuron |
نورون ارتباطی |
| long distance cable |
کابل ارتباطی |
| telecommunication cable |
کابل ارتباطی |
| frontal association area |
منطقه ارتباطی پیشانی |
| receives |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
| communication control character |
کاراکتر کنترل ارتباطی |
| engineering circuit |
کانال ارتباطی فنی |
receive |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
| line of communications |
خطوط ارتباطی زمین |
communication |
مراوده وسایل ارتباطی |
| disrelation |
عدم ارتباط بی ارتباطی |
| non return to zero |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
| air ground liaison code |
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی |
| dedicated |
خط ارتباطی برای کار خاص |
| connects |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
| narrow band ISDN |
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN |
| telematics |
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی |
| channeled |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
| crosstalk |
واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال |
| channeling |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
| connect |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
| paths |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
channel |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
| path |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
| channels |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
| channelled |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
| optical |
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری |
| channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| holdup |
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه |
| readying |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
| ready |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
| analog |
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند |