English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
space station پایگاه فضایی
space stations پایگاه فضایی
space platform پایگاه فضایی
spaceport پایگاه فضایی
Search result with all words
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
Other Matches
space ship کشتی فضایی سفینه فضایی
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
cubic فضایی
spatila فضایی
three-dimensional فضایی
spatial فضایی
isometrics فضایی
isometric فضایی
spacial فضایی
space isomerism همپاری فضایی
space isomerism ایزومری فضایی
space perception ادراک فضایی
configuration ارایش فضایی
stereoisomerism همپاری فضایی
stereochemistry شمیی فضایی
space medicine پزشکی فضایی
space lattice شبکه فضایی
stereoisomerism ایزومری فضایی
steremer ایزومر فضایی
space platform ایستگاه فضایی
spatiotemporal فضایی و زمانی
spatial digitaizer دیجیتایذر فضایی
spatial ability توانایی فضایی
spatial visualization تجسم فضایی
spatiality حالت فضایی
spaceframe قاب فضایی
space time اتوبوس فضایی
spatiotemporal فضایی وحال
space ship سفینه فضایی
space relations روابط فضایی
spatial symbolism نمادگری فضایی
spatiomotor فضایی- حرکتی
spatial threshold استانه فضایی
stereoisomer همپار فضایی
space geametry هندسه فضایی
sky lab ازمایشگاه فضایی
cubic measure اندازه فضایی
space time شاتل فضایی
ionospheric wave موج فضایی
spacecraft سفینه فضایی
space shuttle شاتل فضایی
space shuttle سفینه فضایی
space shuttles شاتل فضایی
space shuttles سفینه فضایی
space station ایستگاه فضایی
configurations ارایش فضایی
clearing out [of a place] تخلیه [فضایی]
space stations ایستگاه فضایی
avionics ارتباطات فضایی
sky wave موج فضایی
spacemen مسافر فضایی
solid geometry هندسه فضایی
solid geometry هندسه ی فضایی
steric hindrance ممانعت فضایی
space defense پدافند فضایی
soild angle زاویه فضایی
space error خطای فضایی
space flight پرواز فضایی
spaceman مسافر فضایی
spacesuit لباس فضایی
steric effect اثر فضایی
spacesuits لباس فضایی
Star Wars جنگ فضایی
solid angle زاویه فضایی
space orientation موقعیت یابی فضایی
spatial orientation موقعیت یابی فضایی
modules قسمتی از سفینه فضایی
module قسمتی از سفینه فضایی
spatial data management مدیریت داده فضایی
illusion of space القاء خاصیت فضایی
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
unit solid angle زاویه واحد فضایی
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spacial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
three dimensional direction finding جهت یابی فضایی
stereo chemistry مبحث شیمی فضایی
footprint فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
stereoirregular polymer بسپار بدون نظم فضایی
footprints فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
image کپی دقیق از فضایی از حافظه
light-well [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
images کپی دقیق از فضایی از حافظه
cm فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
body centered بطور فضایی متمورکز شده
diffuse درچز چیزی روی فضایی ازماده
configuration ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
arithmetic فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
configurations ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
diffused درچز چیزی روی فضایی ازماده
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
steradian [sr] استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
diffusing درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses درچز چیزی روی فضایی ازماده
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
spacecraft سفینه فضایی ship space : syn
blankest فضایی در فرم که باید کامل شود
blank فضایی در فرم که باید کامل شود
hypergeometric مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
indents شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flattest فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flat فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indenting شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
indent شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
bucket فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
buckets فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
bays فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
shuttle رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
bayed فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
pugging خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
shuttles رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
registers فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
bay فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
registering فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
baying فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
marks کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
register فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
floats فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
floated فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
mark کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
window فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
drive bay فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
workings فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
buffer فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
working فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
densities حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
perigee نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
responses فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
orbital injection دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
response فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
lodgment or lodge پایگاه
platforms پایگاه
aboard در پایگاه
sited پایگاه
site پایگاه
stations پایگاه
posted پایگاه
status پایگاه
stationed پایگاه
post پایگاه
posts پایگاه
post- پایگاه
sites پایگاه
station پایگاه
campound پایگاه
platform پایگاه
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
attitude motor موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
fix فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
crunching متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
fixes فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
automatic take تغییر پایگاه
databases پایگاه داده ها
outpost پایگاه مرزی
data banks پایگاه داده ها
battle station پایگاه رزمی
class status پایگاه طبقهای
data bank پایگاه داده ها
defense base پایگاه دفاعی
defense base پایگاه پدافندی
knowledge base پایگاه معلومات
battle station پایگاه جنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com