English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
and پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
Other Matches
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
amplification نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
transmitter وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
transmitters وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
distorts معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distort معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
quantizer وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
convertor مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
converter مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
analogues ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogue ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
coincidence element مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
i/o پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
coincidence function پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
microprocessors قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessor قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
auctioneering device وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
coincidence circuit یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
input signal سیگنال ورودی
input output ورودی خروجی
i/o ورودی-خروجی
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input function تابع سیگنال ورودی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
cpu باس ورودی / خروجی
serial input\output ورودی و خروجی سری
microcontroller پورت ورودی /خروجی
simultaneous input/output ورودی و خروجی همزمان
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
input output control کنترل ورودی- خروجی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
input output system سیستم ورودی- خروجی
input output symbol علامت ورودی- خروجی
input output device دستگاه ورودی و خروجی
central واحد ورودی و خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
input output channel کانال ورودی- خروجی
i/o bound محدود به ورودی خروجی
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
scan فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
bands محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
basic input output system سیستم ورودی و خروجی پایه
interfaces که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
input output redirection تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
iocs سیستم کنترل ورودی- خروجی
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
architecture حافظه و وسایل ورودی / خروجی
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
signaled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
remotest وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
programmed i/o ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
bios سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
remote وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
remoter وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
tidal prism اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
operation عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I/O module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
compound مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
compounded مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
i/o انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
gigo اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
compounds مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
multiplexor مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
MBR ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
joystick با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
images دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
joysticks با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
one element تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
receiver ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receivers ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
microprocessors متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulating منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
joint denial تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
neither nor function تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
interfaces مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com