Total search result: 236 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
word processing |
پردازش کلمه |
|
|
Search result with all words |
|
exception |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
exceptions |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
home |
امور مالی شخصی و پردازش کلمه است |
homes |
امور مالی شخصی و پردازش کلمه است |
electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
framework |
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه |
frameworks |
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه |
column |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
columns |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
bureau |
ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است |
bureaus |
ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است |
text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
page |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
paged |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
pages |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
accumulator |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
accumulator register |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
autoscore |
در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود |
band street writer |
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است |
edp |
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است |
macwrite |
برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است |
microsoft word |
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد |
pc write |
IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC |
scripsit |
بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود |
superscripsit |
بسته نرم افزاری که به منظور پردازش کلمه درسیستمهای ریزکامپیوتر بکارمی رود |
word processing center |
مرکز پردازش کلمه |
word processing operator |
متصدی پردازش کلمه |
word processing program |
برنامه پردازش کلمه |
word processing society |
انجمن پردازش کلمه |
word processing supervisor |
نافر پردازش کلمه |
word processing system |
سیستم پردازش کلمه |
word star |
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic |
wp |
Processing Word پردازش کلمه |
wps |
انجمن پردازش کلمه |
Other Matches |
|
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
postprocessor |
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است |
least significant bit |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
prefix |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
statute at large |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
prefixes |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
markers |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
marker |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
word |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
worded |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
Persian rug |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
to rime one word with another |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
photocomposition |
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد |
interactive processing |
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای |
ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
backing |
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی |
batches |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
batch |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
gpr |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |
edp |
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی |
pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
hypertext |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
syllable |
جزء کلمه مقطع کلمه |
syllables |
جزء کلمه مقطع کلمه |
synonym |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
synonyms |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
keyword |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
distributed processing system |
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز |
centralized data processing |
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز |
cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycles |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycled |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
in line processing |
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی |
post processing |
پس پردازش |
road sense |
کلمه |
parol |
کلمه |
verbs |
کلمه |
verb |
کلمه |
worded |
کلمه |
verbatim <adv.> |
کلمه به کلمه |
to the letter <adv.> |
کلمه به کلمه |
letter for letter <adv.> |
کلمه به کلمه |
word for word |
کلمه به کلمه |
faithfully <adv.> |
کلمه به کلمه |
exactly <adv.> |
کلمه به کلمه |
word |
کلمه |
word for word <adv.> |
کلمه به کلمه |
MOTs |
کلمه |
MOT |
کلمه |
picture processing |
پردازش تصویری |
preprocessing |
پیش پردازش |
batch processing |
پردازش دستهای |
parallel processing |
پردازش موازی |
direct processing |
پردازش مستقیم |
background processing |
پردازش زمینهای |
distrubuted processing |
پردازش توزیعی |
image processing |
پردازش تصویر |
information processing |
پردازش اطلاعات |
file processing |
پردازش فایل |
list processing |
پردازش لیست |
process |
پردازش کردن |
processes |
پردازش کردن |
processing unit |
واحد پردازش |
document processing |
پردازش مدرک |
preprocessor |
پیش پردازش |
random processing |
پردازش تصادفی |
concurrent processing |
پردازش همزمان |
massage |
پردازش داده |
sequential processing |
پردازش ترتیبی |
serial processing |
پردازش نوبتی |
serial processing |
پردازش سری |
transaction oriented processing |
پردازش تغییرگرا |
stacked job processing |
پردازش پشته یی |
simultaneous processing |
پردازش همزمان |
continuous processing |
پردازش پیوسته |
data processing |
پردازش داده ها |
text processing |
پردازش متن |
running in parallel |
پردازش موازی |
real time processing |
پردازش بلادرنگ |
teleprocessing |
پردازش از دور |
massaging |
پردازش داده |
massages |
پردازش داده |
massaged |
پردازش داده |
random probing |
پردازش تصادفی |
command processing |
پردازش دستورالعمل |
processing program |
برنامه پردازش |
priority processing |
پردازش اولیه |
processing symbol |
علامت پردازش |
full word |
کلمه کامل |
full word |
تمام کلمه |
etymon |
ریشه کلمه |
hyphenation |
تقسیم کلمه |
fullword |
تمام کلمه |
function word |
کلمه دستوری |
reserved word |
کلمه محفوظ |
ghost word |
کلمه غیرمصطلح |
double word |
کلمه مضاعف |
half word |
نیم کلمه |
fix |
که اندازه کلمه |
fixes |
که اندازه کلمه |
data word |
کلمه داده |
computer word |
کلمه کامپیوتری |
cliche |
کلمه مبتذل |
alphabetic word |
کلمه الفبایی |
adverbum |
کلمه بکلمه |
password |
کلمه رمز |
ablaut |
تصریف کلمه |
doubleword |
کلمه مضاعف |
control word |
کلمه کنترل |
falderol |
کلمه بی معنی |
fallal |
کلمه بی معنی |
catchword |
کلمه راهنما |
the root of a word |
اصل کلمه |
oaths |
کلمه قسم |
word time |
زمان کلمه |
wordmonger |
کلمه پرداز |
numeric word |
کلمه عددی |
choice of words |
کلمه بندی |
word choice |
کلمه بندی |
wording |
کلمه بندی |
code word |
کلمه رمز |
code words |
کلمه رمز |
mosul |
نکته کلمه |
word mark |
علامت کلمه |
oath |
کلمه قسم |
toneme |
کلمه متشابه |
qualifiers |
کلمه توصیفی |
qualifier |
کلمه توصیفی |
triliteral |
کلمه سه حرفی |
trisyllable |
کلمه سه هجائی |
vocable |
کلمه صوتی |
chain |
از کلمه قبلی |
chains |
از کلمه قبلی |
word length |
طول کلمه |
word length |
درازای کلمه |
prickleback |
کلمه ماهی |
word mark |
نشان کلمه |
tessera |
کلمه عبور |
watchword |
کلمه رمزی |
diction |
کلمه بندی |
formative |
کلمه مشتق |
verbatim |
کلمه بکلمه |
word processors |
کلمه پرداز |
passed |
کلمه عبور |
keyword |
کلمه کلیدی |
pass |
کلمه عبور |
passwords |
کلمه رمز |
instruction word |
کلمه دستورالعمل |
synonym |
کلمه مترادف |
synonyms |
کلمه مترادف |
word processor |
کلمه پرداز |
letter perfect |
کلمه بکلمه |
memory word |
کلمه حافظه |
watchwords |
کلمه رمزی |
verbiage [American English] |
کلمه بندی |
machine word |
کلمه ماشین |
parts of speech |
اقسام کلمه |
passes |
کلمه عبور |
graph |
هجای کلمه |
graphs |
هجای کلمه |
literatim |
کلمه بکلمه |
computer processing cycle |
چرخه پردازش کامپیوتر |
adp |
پردازش داده اتوماتیک |
administrative data processing |
پردازش دادههای اداری |
adp |
پردازش داده خودکار |
automatic data processing |
پردازش خودکار داده ها |
central processing unit |
واحد پردازش مرکزی |
lisped |
لیسپ پردازش لیست |
foreground processing |
پردازش پیش صحنی |
electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
remote processing |
پردازش از راه دور |
scientific data processing |
پردازش داده علمی |
data processing cycle |
چرخه پردازش داده |
sort merge program |
پردازش تعمیم یافته |
string processing languages |
زبانهای پردازش رشته |
digital signal processing |
پردازش دیجیتالی سیگنال |
teleprocessing |
پردازش از راه دور |
mechanical data processing |
پردازش داده مکانیکی |