| Total search result: 236 (3 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| word processing |
پردازش کلمه |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| exception |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
| exceptions |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
| home |
امور مالی شخصی و پردازش کلمه است |
| homes |
امور مالی شخصی و پردازش کلمه است |
| electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
| framework |
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه |
| frameworks |
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه |
column |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
| columns |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
| bureau |
ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است |
| bureaus |
ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است |
| text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
| texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
| page |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
| paged |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
| pages |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
| accumulator |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
| accumulator register |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
| autoscore |
در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود |
| band street writer |
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است |
| edp |
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است |
| macwrite |
برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است |
| microsoft word |
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد |
| pc write |
IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC |
| scripsit |
بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود |
| superscripsit |
بسته نرم افزاری که به منظور پردازش کلمه درسیستمهای ریزکامپیوتر بکارمی رود |
| word processing center |
مرکز پردازش کلمه |
| word processing operator |
متصدی پردازش کلمه |
| word processing program |
برنامه پردازش کلمه |
| word processing society |
انجمن پردازش کلمه |
| word processing supervisor |
نافر پردازش کلمه |
| word processing system |
سیستم پردازش کلمه |
| word star |
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic |
| wp |
Processing Word پردازش کلمه |
| wps |
انجمن پردازش کلمه |
| Other Matches |
|
| hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
| hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
| logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
| search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
| worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
| postprocessor |
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است |
| least significant bit |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
| prefix |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
| statute at large |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
| prefixes |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
| markers |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
marker |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
| augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
| augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
word |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
| augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
| worded |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
| augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
Persian rug |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
| to rime one word with another |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
| photocomposition |
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد |
| interactive processing |
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای |
| ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| backing |
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی |
| batches |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
| batch |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
| gpr |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |
| edp |
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی |
| pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
| pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
| processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
| hypertext |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
| syllable |
جزء کلمه مقطع کلمه |
| syllables |
جزء کلمه مقطع کلمه |
| synonym |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
| synonyms |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
| lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
| enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
| softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
| keyword |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
| softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
| soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
| shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| distributed processing system |
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز |
| centralized data processing |
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز |
| cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| cycles |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| cycled |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| in line processing |
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی |
| post processing |
پس پردازش |
| road sense |
کلمه |
| parol |
کلمه |
| verbs |
کلمه |
| verb |
کلمه |
| worded |
کلمه |
| verbatim <adv.> |
کلمه به کلمه |
| to the letter <adv.> |
کلمه به کلمه |
| letter for letter <adv.> |
کلمه به کلمه |
| word for word |
کلمه به کلمه |
| faithfully <adv.> |
کلمه به کلمه |
| exactly <adv.> |
کلمه به کلمه |
word |
کلمه |
| word for word <adv.> |
کلمه به کلمه |
| MOTs |
کلمه |
| MOT |
کلمه |
| picture processing |
پردازش تصویری |
| preprocessing |
پیش پردازش |
| batch processing |
پردازش دستهای |
| parallel processing |
پردازش موازی |
| direct processing |
پردازش مستقیم |
| background processing |
پردازش زمینهای |
| distrubuted processing |
پردازش توزیعی |
| image processing |
پردازش تصویر |
| information processing |
پردازش اطلاعات |
| file processing |
پردازش فایل |
| list processing |
پردازش لیست |
| process |
پردازش کردن |
| processes |
پردازش کردن |
| processing unit |
واحد پردازش |
| document processing |
پردازش مدرک |
| preprocessor |
پیش پردازش |
| random processing |
پردازش تصادفی |
| concurrent processing |
پردازش همزمان |
| massage |
پردازش داده |
| sequential processing |
پردازش ترتیبی |
| serial processing |
پردازش نوبتی |
| serial processing |
پردازش سری |
| transaction oriented processing |
پردازش تغییرگرا |
| stacked job processing |
پردازش پشته یی |
| simultaneous processing |
پردازش همزمان |
| continuous processing |
پردازش پیوسته |
| data processing |
پردازش داده ها |
| text processing |
پردازش متن |
| running in parallel |
پردازش موازی |
| real time processing |
پردازش بلادرنگ |
| teleprocessing |
پردازش از دور |
| massaging |
پردازش داده |
| massages |
پردازش داده |
| massaged |
پردازش داده |
| random probing |
پردازش تصادفی |
| command processing |
پردازش دستورالعمل |
| processing program |
برنامه پردازش |
| priority processing |
پردازش اولیه |
| processing symbol |
علامت پردازش |
| full word |
کلمه کامل |
| full word |
تمام کلمه |
| etymon |
ریشه کلمه |
| hyphenation |
تقسیم کلمه |
| fullword |
تمام کلمه |
| function word |
کلمه دستوری |
| reserved word |
کلمه محفوظ |
| ghost word |
کلمه غیرمصطلح |
| double word |
کلمه مضاعف |
| half word |
نیم کلمه |
| fix |
که اندازه کلمه |
| fixes |
که اندازه کلمه |
| data word |
کلمه داده |
| computer word |
کلمه کامپیوتری |
| cliche |
کلمه مبتذل |
| alphabetic word |
کلمه الفبایی |
| adverbum |
کلمه بکلمه |
| password |
کلمه رمز |
| ablaut |
تصریف کلمه |
| doubleword |
کلمه مضاعف |
| control word |
کلمه کنترل |
| falderol |
کلمه بی معنی |
| fallal |
کلمه بی معنی |
| catchword |
کلمه راهنما |
| the root of a word |
اصل کلمه |
| oaths |
کلمه قسم |
| word time |
زمان کلمه |
| wordmonger |
کلمه پرداز |
| numeric word |
کلمه عددی |
| choice of words |
کلمه بندی |
| word choice |
کلمه بندی |
| wording |
کلمه بندی |
| code word |
کلمه رمز |
| code words |
کلمه رمز |
| mosul |
نکته کلمه |
| word mark |
علامت کلمه |
| oath |
کلمه قسم |
| toneme |
کلمه متشابه |
| qualifiers |
کلمه توصیفی |
| qualifier |
کلمه توصیفی |
| triliteral |
کلمه سه حرفی |
| trisyllable |
کلمه سه هجائی |
| vocable |
کلمه صوتی |
chain |
از کلمه قبلی |
| chains |
از کلمه قبلی |
| word length |
طول کلمه |
| word length |
درازای کلمه |
| prickleback |
کلمه ماهی |
| word mark |
نشان کلمه |
| tessera |
کلمه عبور |
| watchword |
کلمه رمزی |
| diction |
کلمه بندی |
| formative |
کلمه مشتق |
| verbatim |
کلمه بکلمه |
| word processors |
کلمه پرداز |
| passed |
کلمه عبور |
| keyword |
کلمه کلیدی |
| pass |
کلمه عبور |
| passwords |
کلمه رمز |
| instruction word |
کلمه دستورالعمل |
| synonym |
کلمه مترادف |
| synonyms |
کلمه مترادف |
| word processor |
کلمه پرداز |
| letter perfect |
کلمه بکلمه |
| memory word |
کلمه حافظه |
| watchwords |
کلمه رمزی |
| verbiage [American English] |
کلمه بندی |
| machine word |
کلمه ماشین |
| parts of speech |
اقسام کلمه |
| passes |
کلمه عبور |
| graph |
هجای کلمه |
| graphs |
هجای کلمه |
| literatim |
کلمه بکلمه |
| computer processing cycle |
چرخه پردازش کامپیوتر |
| adp |
پردازش داده اتوماتیک |
| administrative data processing |
پردازش دادههای اداری |
| adp |
پردازش داده خودکار |
| automatic data processing |
پردازش خودکار داده ها |
| central processing unit |
واحد پردازش مرکزی |
| lisped |
لیسپ پردازش لیست |
| foreground processing |
پردازش پیش صحنی |
| electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
| remote processing |
پردازش از راه دور |
| scientific data processing |
پردازش داده علمی |
| data processing cycle |
چرخه پردازش داده |
| sort merge program |
پردازش تعمیم یافته |
| string processing languages |
زبانهای پردازش رشته |
| digital signal processing |
پردازش دیجیتالی سیگنال |
| teleprocessing |
پردازش از راه دور |
| mechanical data processing |
پردازش داده مکانیکی |