Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
ism
پسوندی بمعنی >عمل < و>کار< و >طریقه عمل < و>حالت < و >شرط < و >پیروی <
Other Matches
phage
پسوندی بمعنی خورنده
sophy
پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
wisest
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wiser
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wise
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
stereography
طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
postfix
پسوندی
suffix notation
نشانگذاری پسوندی
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
postfix notation
نشان گذاری پسوندی
suffixes
پسوندی پساوند ساختن
suffix
پسوندی پساوند ساختن
AC
و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
abler
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
able
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
ablest
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
genre
طریقه
lins donawitz process
طریقه ال دی
way
طریقه
formed
طریقه
form
طریقه
manner
طریقه
forms
طریقه
structure
طریقه
methode
طریقه
genres
طریقه
systems
طریقه
system
طریقه
methods
طریقه
method
طریقه
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
com
پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
routinely
طریقه عادی
routines
طریقه عادی
absolutism
طریقه مطلقه
mode
طرز طریقه
routine
طریقه عادی
process
روند طریقه
modes
طرز طریقه
fashioning
طرز طریقه
fashioned
طرز طریقه
fashion
طرز طریقه
shortcut
طریقه اقتصادی
acoustic
به طریقه صوتی
processes
روند طریقه
method
راه طریقه
methods
راه طریقه
solemn form
طریقه رسمی
fashions
طرز طریقه
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
contact print
چاپ به طریقه تماس
procedure
رویه طریقه فرایند
method of measurment
طریقه اندازه گیری
sand cone method
طریقه جابجایی ماسه
the manner of doing any thing
روش یا طریقه کاری
power press extrusion
طریقه اشترانق پرس
measuring method
طریقه اندازه گیری
caged storage
انبار کردن به طریقه محصور
facture
عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
international practice
طریقه معمول به بین المللی
centralized control
انجام کنترل به طریقه تمرکزی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
mechanical sweep
مین جمع کردن به طریقه خودکار
magnetic anomaly detection gear
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
acoustical surveillance
اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
aerodynamic missile
موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
centrifugal casting process
طریقه ریخته گری گریز از مرکز
brinell hardness test
طریقه اندازه گیری سختی برینل
rod float
تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
sonne photography
روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
allo
بمعنی
all
: بمعنی
all-
: بمعنی
amenableness
پیروی
imitations
پیروی
imitation
پیروی
following
پیروی
sequacity
پیروی
subsequent
پیروی
subjection
پیروی
stereocomparagraph
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
horizontal clock system
طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
agro
: پیشوند بمعنی
amph
پیشوندیست بمعنی
actino
پیشوندی بمعنی
amphi
پیشوندیست بمعنی
micros
پیشوندی بمعنی
micro
پیشوندی بمعنی
sectarianism
پیروی از یک فرقه
law abidingness
پیروی قانون
go by
پیروی کردن از
faddism
پیروی از مد زودگذر
to follow the example of
پیروی کردن از
to do after
پیروی کردن
conform
پیروی کردن
conformed
پیروی کردن
conforming
پیروی کردن
orinality
پیروی ابتکار
conforms
پیروی کردن
follow
پیروی کردن از
followed
پیروی کردن از
autonomy
خود پیروی
listens
پیروی کردن از
listening
پیروی کردن از
listened
پیروی کردن از
conscientiousness
پیروی وجدان
listen
پیروی کردن از
religiousness
پیروی مذهب
conformance
پیروی متابعت
follow
پیروی استنباط
conventionalism
پیروی از رسوم
follows
پیروی استنباط
sensuousness
پیروی جسمانی
pursuitmeter
پیروی سنج
followed
پیروی استنباط
follows
پیروی کردن از
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
a penny for your thoughts
<idiom>
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
subaqueous ranging
طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
co-
پیشوندیست بمعنی با و باهم
Co
پیشوندیست بمعنی با و باهم
neo-
پیشوند بمعنی جدید
neo
پیشوند بمعنی جدید
acephalo
پیشوندیست یونانی بمعنی
ads
مانندad-hoc که بمعنی
ad
مانندad-hoc که بمعنی
mac
پیشوندی بمعنی " فرزند"
macs
پیشوندی بمعنی " فرزند"
semi
پیشوندی بمعنی : نیم
in the p sense of the word
بمعنی واقعی کلمه
semis
پیشوندی بمعنی : نیم
mal
پیشوندی بمعنی بد و مضر
hept
پیشوندی بمعنی هفت
hepta
پیشوندی بمعنی هفت
Mon
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
mono
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
uni
پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک "
sensationalism
پیروی از عواطف واحساسات
islamism
پیروی از دین اسلام
conventionality
پیروی از سنت قدیم
Taoism
پیروی از طریقت چینی
heteronomy
پیروی از قانون دیگری
probity
پیروی دقیق از اصول
conformity
پیروی از رسوم یاعقاید
Scientologist
پیروی دین ساینتولوژی
scientism
پیروی از روش علمی
pursuit rotor
پیروی سنج چرخان
rotary pursuit
پیروی سنج چرخان
Jungian
پیروی یونگ
[روانشناسی]
sentimentality
پیروی از عواطف واحساسات
isolationism
پیروی از سیاست انزوا
illuminism
پیروی ازفلسفه اشراقی
psychologism
پیروی از اصول روانی
nudism
پیروی از عقایدجماعت برهنگان
episcopalianism
پیروی از کلیسای اسقفی
manichaeism
پیروی از دین مانی
to follow in ones footsteps
پیروی تاتقلیدازکسی کردن
to go by a rule
ازقانونی پیروی کردن
lyricism
پیروی از سبک اشعاربزمی
sentimentalism
پیروی از عواطف واحساسات
honey combing
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
ace
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
genesis
پسوند بمعنی ایجاد کننده
UN
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
ad
حرف اضافه لاتینی بمعنی
igni
پیشوندی است بمعنی اتش
ads
حرف اضافه لاتینی بمعنی
aces
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
hydro
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
greco
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
un-
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
acousis
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
acousia
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
hydr
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com