English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
dossal پشتی صندلی وغیره
dossel پشتی صندلی وغیره
Other Matches
faldstool صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
windsor chair صندلی دارای پشتی منحنی
backless bench نیمکت [صندلی] بدون پشتی
benchstool نیمکت [صندلی] بدون پشتی
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
ferris wheel گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
rocking chair صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
tump line طناب یا تسمه کوله پشتی مال بند سینه کوله پشتی
camp chair صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his صندلی من پهلوی صندلی اوبود
backs پشتی
dorsal پشتی
spinal پشتی
hindered پشتی
hinder پشتی
hindering پشتی
sparsity کم پشتی
hinders پشتی
back پشتی
tergal پشتی
spinally پشتی
dorsad پشتی
back door در پشتی
backing پشتی
at the back of به پشتی
backpart پشتی
trailng پشتی
posterior پشتی
backrest پشتی
density of traffic پر پشتی امد و شد
to stick up for پشتی کردن
kit کوله پشتی
backed پشتی دار
knapsacks کوله پشتی
knapsack کوله پشتی
climbing pack کوله پشتی
bolsters پشتی کردن
backing pawl ضامن پشتی
bolstered پشتی کردن
bolster پشتی کردن
backless بدون پشتی
sparseness کم پشتی پراکندگی
padded پشتی دار
climbing sack کوله پشتی
rucksack کوله پشتی
rucksacks کوله پشتی
negrophilism پشتی از سیاهان
kit bag کوله پشتی
dossel پشتی فهری
swag کوله پشتی
dossal پشتی فهری
dorsal fin بالچه پشتی
dorsolateral پشتی و جانبی
dorsomedial پشتی- میانی
trailing edge لبه پشتی
to keep in countenance پشتی کردن
to give a knee to پشتی کردن
kits کوله پشتی
packsack کوله پشتی
pack کوله پشتی
packs کوله پشتی
haversack کوله پشتی
haversacks کوله پشتی
dossel پشتی ظهری
pads لایه پشتی
pad لایه پشتی
pillow پشتی مخده
dossal پشتی ظهری
pillows پشتی مخده
ladder back دارای پشتی بلند
rear [front] connection اتصال [جلوئی] پشتی
pillow [قالیچه اندازه پشتی]
swagman مسافرکوله پشتی دار
knapsack کوله پشتی کوچک
knapsacks کوله پشتی کوچک
dorsomedial thalamus تالاموس پشتی- میانی
turtle graphics گرافیک لاک پشتی
back پشتی کردن پشت انداختن
pack frame کوله پشتی زین دار
back پشتی کنندگان تکیه گاه
backs پشتی کردن پشت انداختن
backs پشتی کنندگان تکیه گاه
to stand by a person از کسی پشتی یا حمایت یانگهداری کردن
granger عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
backpacks کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
backpack کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
dorsiventral دارای قسمت پشتی وشکمی مشخص
trailing zeros صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
wing chair مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
chaired صندلی
chair صندلی
box seat صندلی لژ
places صندلی
chairing صندلی
footstools صندلی
footstool صندلی
santalaceous صندلی
chairs صندلی
place صندلی
placing صندلی
stall صندلی
stalling صندلی
jump seat صندلی تا شو
seats صندلی
seated صندلی
seat صندلی
boatswain's chair صندلی نقاله
pushchair صندلی چرخدار
bucket seats صندلی یکنفری
drive's seat صندلی راننده
armrest دستهء صندلی
bucket seat صندلی یکنفری
sitting نشیمن صندلی
camp chair صندلی تاشونده
rocking chair صندلی گهوارهای
sittings نشیمن صندلی
tier ردیف صندلی
easy chair صندلی راحت
elbows دسته صندلی
elbowed دسته صندلی
elbow دسته صندلی
easy chairs صندلی راحت
antimacassars رویهء صندلی
antimacassar رویهء صندلی
morris chair صندلی راحتی
hot seat صندلی الکتریکی
hot seat صندلی برقی
folding seat صندلی تاشو
arm دسته صندلی
an odd chair صندلی تکی
arm chair صندلی راحتی
he nestles in the chair در صندلی غنوده
adjustable seat صندلی متحرک
armchairs صندلی راحتی
rocker صندلی گهوارهای
rockers صندلی گهوارهای
carrycot صندلی کودک
carrycots صندلی کودک
deckchair صندلی تاشو
deckchairs صندلی تاشو
pushchairs صندلی چرخدار
shooting sticks صندلی عصایی
shooting stick صندلی عصایی
swivel chair صندلی چرخان
armchair صندلی راحتی
parliamentary seat صندلی مجلسی
tiers ردیف صندلی
office chair صندلی اداری
choir-stall صندلی بلند
rocking chairs صندلی گهوارهای
seat-belt کمربند صندلی هواپیما
fishing chair صندلی در قایق ماهیگیری
garden seat صندلی یانیمکت باغبانی
caner بافنده صندلی حصیری
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
shooting sticks صندلی جمعشو و متحرک
seat belt کمربند صندلی هواپیما
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
deck chair صندلی حصیری تاشو
curule chair صندلی عاج نشان
cat sleep چرت روی صندلی
seat-belts کمربند صندلی هواپیما
cat nap چرت روی صندلی
elbow chair صندلی دسته دار
arm chair صندلی دسته دار
back seat صندلی عقب اتومبیل
window seats صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
wheelchairs صندلی چرخ دار
reseat صندلی جدید دادن
ejection seat صندلی پران [هواپیمایی]
wheel chair صندلی چرخ دار
ejector seat صندلی پران [هواپیمایی]
baby carriages صندلی چرخدار بچه
woolsack کرسی یا صندلی دادگاه
armchairs صندلی دسته دار
electric chair صندلی اعدام الکتریکی
armchair صندلی دسته دار
twisboat chair قایق- صندلی تابدار
reseated صندلی جدید دادن
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
reseats صندلی جدید دادن
baby carriage صندلی چرخدار بچه
office swivel chair صندلی گردان اداری
shooting stick صندلی جمعشو و متحرک
tuffet صندلی یانشیمن کوتاه
wheelchair صندلی چرخ دار
reseating صندلی جدید دادن
club chair صندلی دسته دار بزرگ
splat میله تزئینی پشت صندلی
caster چرخ زیر صندلی یامیز
choir-stall [صندلی های مبلی گروه کر]
arm اسلحه دستهء صندلی یا مبل
casters چرخ زیر صندلی یامیز
castors چرخ زیر صندلی یامیز
Dust has accumulated [settled] on the chairs. روی صندلی ها خاک نشسته
castor چرخ زیر صندلی یامیز
Keep a free(an empty)seat for me. یک صندلی خالی برایم نگاهدار
prince's feather تزئین برجسته پشت صندلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com