English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
His eye is bigger than his belly. <proverb> چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
Other Matches
improper fraction کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
virtual فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
infinity حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
Do not cast your pearls before swin. <proverb> گوهرت را جلوى آدم ایمق و یریص نینداز.
His bowels dont move. شکمش کار نمی کند
his stomach sticks out شکمش پیش امده است
He hasnt got a single straight intestine. <proverb> یک روده راست در شکمش نیست .
he was hit slick in the eye درست خوردتوی چشمش
He has an evil eye. او [مرد] چشمش شور است.
it serves him right سزاوار است تا چشمش هم کور
to bonnet a person کلاه کسیراپیش چشمش اوردن
He has poor (bad)eyesight. چشمش خوب نمی بیند
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
greater than بزرگتر از
elder بزرگتر
greater بزرگتر
doyens بزرگتر
bigger بزرگتر
seniors بزرگتر
senior بزرگتر
Sr بزرگتر
majoring بزرگتر
doyen بزرگتر
majored بزرگتر
pre eminent بزرگتر
gt بزرگتر از
major بزرگتر
headman بزرگتر
headmen بزرگتر
nonus بزرگتر
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
Big Brother برادر بزرگتر
expands بزرگتر کردن
paramount برتر بزرگتر
expanding بزرگتر کردن
ge بزرگتر از یا برابر با
expand بزرگتر کردن
doubled up دو برابر بزرگتر
double دو برابر بزرگتر
over size بزرگتر از اندازه
superior number عدد بزرگتر
bigbrother برادر بزرگتر
doubled دو برابر بزرگتر
samuel sen سموئیل بزرگتر
majordomo بزرگتر خانه
macronucleus هسته بزرگتر
brown major براون بزرگتر
increase بزرگتر شدن
oversize بزرگتر از اندازه
increased بزرگتر شدن
increases بزرگتر شدن
phased بخشی از فرآیند بزرگتر
feck سهم بزرگتر اکثریت
whoppers از اندازه بزرگتر عظیم
phases بخشی از فرآیند بزرگتر
phase بخشی از فرآیند بزرگتر
admedium lampholder سرپیچ بزرگتر از معمولی
to increase [to, by] بزرگتر شدن [به مقدار]
macronucleus هسته سلولی بزرگتر
repot در گلدان بزرگتر کاشتن
whopper از اندازه بزرگتر عظیم
repots در گلدان بزرگتر کاشتن
repotted در گلدان بزرگتر کاشتن
repotting در گلدان بزرگتر کاشتن
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
He wants to bite off more than he can chew. لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
Do you have anything bigger? آیا چیزی بزرگتر دارید؟
macrogamete سلول جنسی ماده بزرگتر
positive ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
clouted هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouts هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
satellites کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellite کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
clouting هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clout هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
overslaugh بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
overloads ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overload ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloaded ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
characteristically مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
superscript ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
refan جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
adding قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
to inlay a printed page صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
overflow نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflows نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carries زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflowed نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serials مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
chaining به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
carrying رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carries رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
milk disk دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
milking machine ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
overlay کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlaying کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
Mine is bigger than yours . مال من بزرگتر از مال تو است ؟
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
surrendered الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrender الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrenders الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
Benedictines باشد
Benedictine باشد
admissibleness باشد
reflexively باشد
any old thing هر چه باشد
at the owner's risk باشد
admissibly باشد
incomplete flower کم باشد
custom's declaration باشد
some one or other هر کس باشد
beit so چنین باشد
over crowding بیشتر باشد
hydroxide داشته باشد
at most خیلی باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
if any اگر باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
be it so چنین باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
keep your peck up دل داشته باشد
worksheet ی داشته باشد
whosoever هر شخصی که باشد
let it be بگذارید باشد
whoso هر شخصی که باشد
stet بگذارید باشد
whencesoever از هرجا که باشد
if he be اگر او باشد
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
out of range که خارج از حد سیستم باشد
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
pterygium گلبرگی که مانندبال باشد
layer ل تصحیح خطا باشد
Keep your mind on your work. حواست بکارت باشد
flocculence یا دسته پشم باشد
layers ل تصحیح خطا باشد
brilliantly چنانکه برجسته باشد
he must have gone باید رفته باشد
if necessary اگر لازم باشد
if i find an opportunity اگر مجالی باشد
if any اگر داشته باشد
stray که متوقف نشده باشد
well and good باشد چه ضرر دارد
inoffensively بی انکه زننده باشد
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
strays که متوقف نشده باشد
pitfully چنانکه سزاوارنکوهش باشد
how difficult soever it may be هر قدر سخت باشد
inviolably چنانکه سزاوارحرمت باشد
i girder تیری که بشکل ) باشد
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
if need be اگر لازم باشد
that depends تا چه شرایطی درکار باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com