English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
bellies کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
Other Matches
fly line ریسمان کلفت ماهیگیری
boat rod چوب کلفت ماهیگیری با قایق
fishhook قلاب ماهیگیری
angles قلاب ماهیگیری
angle قلاب ماهیگیری
fish hook قلاب ماهیگیری
squids قلاب سنگین ماهیگیری
double hook قلاب ماهیگیری دو طرفه
squid قلاب سنگین ماهیگیری
barbs انحنای قلاب ماهیگیری
treble hook قلاب ماهیگیری سه طرفه
barb انحنای قلاب ماهیگیری
sportfishing ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
gang hook دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
snell وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
false cast پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
curvecast پرتاب قوسی شکل قلاب ماهیگیری
spin casting پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
lure وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lured وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
backhand cast انداختن قلاب ماهیگیری ازپشت دست
jigs نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
jig نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
spinning پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
bottom bouncing ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
trolls بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
live lining ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
leaders قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
surfcasting rod چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
fly tying گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
troll بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
dipsey sinker نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
baited خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
traces علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
baits خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bait خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
still fishing ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
sternmost عقب ترین قسمت کشتی
plugs اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
subcutis عمیق ترین قسمت زیر پوست
skirting armor ضخیم ترین قسمت زره تانک
fixed spool قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
bird's nest قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
rock bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
barrels قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrel قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
hook ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
hooks ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
gates قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate قسمت فنری قلاب کوهنوردی
bilge پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
tippet قسمت کوتاه نخ نازک درانتهای نزدیک به قلاب
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
cupped حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cup حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost پایین ترین زیر ترین
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
combat resolution تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
crane hook قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
maidservant کلفت
trull کلفت
housemaids کلفت
moll کلفت
tirewoman کلفت
molls کلفت
stockier کلفت
labrose لب کلفت
stocky کلفت
stockiest کلفت
femme de chambre کلفت
swabber کلفت
charwoman کلفت
squatty کلفت
charwomen کلفت
hand maid کلفت
servant maid کلفت
handmaid کلفت
chambermaid کلفت
thicker کلفت
thick کلفت
chambermaids کلفت
handmaiden کلفت
handmaidens کلفت
thickest کلفت
burly کلفت
woman کلفت
housemaid کلفت
ladys maid کلفت
biddy کلفت
blobber کلفت
bonne کلفت
heavy-set کت و کلفت
chamber maid کلفت
chamberer کلفت
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
thickens کلفت کردن
thick skinned پوست کلفت
thickens کلفت ترشدن
thickened کلفت ترشدن
thickened کلفت کردن
thicken کلفت ترشدن
thicken کلفت کردن
blunts کلفت کردن
blunting کلفت کردن
bluntest کلفت کردن
doubling کلفت ریسی
stodgy گردن کلفت
stiff necked گردن کلفت
impassive پوست کلفت
thick warp نخ تار کلفت
thick weft نخ پود کلفت
box coat پالتوی کلفت
girl دوشیزه کلفت
girls دوشیزه کلفت
bondwoman کلفت زرخرید
baryphonia کلفت صدایی
ruffian گردن کلفت
gold foil زرورق کلفت
ruffians گردن کلفت
blunter کلفت کردن
yak گاومیش دم کلفت
dumpy گردن کلفت
hawsers طناب کلفت
plank تخته کلفت
incrassate کلفت کردن
incrassate کلفت شدن
inspissate کلفت کردن
junk board مقوای کلفت
muslinet مشمش کلفت
parlour maid کلفت سرمیز
pachydrmatous پوست کلفت
pachydermatous پوست کلفت
ancilla پیشخدمت زن کلفت
moppy کلفت بلند
waitresses ندیمه کلفت
waitress ندیمه کلفت
odalisque کلفت یا صیغه
hoodman blind گردن کلفت
yaks گاومیش دم کلفت
roughneck گردن کلفت
hawser طناب کلفت
blunted کلفت کردن
thick-skinned پوست کلفت
thickening کلفت سازی
blunt کلفت کردن
heavyset کلفت زمخت
thickset تنگ کلفت
poutingly لب کلفت کنان
backmost پس ترین
hyperostosis کلفت شدگی استخوان
moreen پارچه کلفت پردهای
ruffianly گردن کلفت وحشی
pachyder mata جانوران پوست کلفت
thug قاتل گردن کلفت
thugs قاتل گردن کلفت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com