English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
command key کلید فرمان
control switch کلید فرمان
Other Matches
break کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
xt صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scans شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
options کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
option کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
ctrl break در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
stand fast فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
shift click ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeat تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeats تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
forward march فرمان قدم رو فرمان پیش
Apple Key کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
guide on me فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
alt key کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
KSAM ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
function key کلید عملیاتی کلید تابعی
click انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicks انتخاب یک کلید از صفحه کلید
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhanced دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close interval فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
guide left فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cancel check firing فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
dvorak keyboard طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
running key [کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز]
chdir فرمان CD
decreed فرمان
decreeing فرمان
pipes فرمان
decrees فرمان
hest فرمان
handle bar فرمان
indocile نا فرمان
controls فرمان
bugle call فرمان
firman فرمان
by order of فرمان
at my command به فرمان من
assize فرمان
insubordinate نا فرمان
control فرمان
controlling فرمان
decree فرمان
sanctions فرمان
for فرمان FOR
precept فرمان
precepts فرمان
if فرمان IF
Rd فرمان RD
rescript فرمان
ordinace فرمان
handlebar فرمان
steering فرمان
charter فرمان
chartered فرمان
chartering فرمان
charters فرمان
commissions فرمان
MD فرمان D
institute فرمان
instituted فرمان
sanctioning فرمان
sanctioned فرمان
sanction فرمان
commandment فرمان
commandments فرمان
drive فرمان
drives فرمان
ship will adjust فرمان
ordinances فرمان
ordinance فرمان
mark time فرمان در جا
commission فرمان
mkdir فرمان D
instituting فرمان
institutes فرمان
rudder bar فرمان
commissioning فرمان
edicts فرمان
worded فرمان
word فرمان
MDs فرمان D
edict فرمان
command فرمان
commands فرمان
commanded فرمان
replaced فرمان REPLACE
break فرمان BREAK
append فرمان APPEND
appending فرمان APPEND
replacing فرمان REPLACE
rite فرمان اساسی
replace فرمان REPLACE
appended فرمان APPEND
on the double فرمان بدو رو
steering wheels چرخ فرمان
breaks فرمان BREAK
steering wheel چرخ فرمان
tree فرمان TREE
diskcomp فرمان DISKCOPY
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
replaces فرمان REPLACE
join فرمان OIN
sort فرمان SORT
electronic control فرمان الکترونیکی
servo فرمان یار
drum controller غلطک فرمان
command فرمان دادن
command فرمان دستوردادن
ren فرمان REN
officers فرمان دادن
verified فرمان VERIFY
commanded فرمان دادن
sorted فرمان SORT
sorts فرمان SORT
joined فرمان OIN
joins فرمان OIN
rudder bar فرمان هواپیما
operates فرمان دادن
operated فرمان دادن
operate فرمان دادن
officer فرمان دادن
prints فرمان PRINT
printed فرمان PRINT
print فرمان PRINT
verifies فرمان VERIFY
subsumption فرمان بردار
preparatory command فرمان خبر
power steering فرمان خودکار
act فرمان قانون
acted فرمان قانون
parade rest فرمان ازاد
types فرمان TYPE
typed فرمان TYPE
type فرمان TYPE
radio control فرمان رادیویی
recovers فرمان RECOVER
finds فرمان FIND
subordination فرمان بردار
suborder فرمان بردار
submission فرمان بردار
postponement فرمان بردار
recover فرمان RECOVER
recovering فرمان RECOVER
ordains فرمان دادن
ordaining فرمان دادن
ordained فرمان دادن
ordain فرمان دادن
hypotaxis فرمان بردار
preparatory command فرمان حاضرباش
joysticks دسته فرمان
joystick دسته فرمان
paddle دسته فرمان
paused فرمان writePAUSE
pauses فرمان writePAUSE
pausing فرمان writePAUSE
restore فرمان RESTORE
restored فرمان RESTORE
find فرمان FIND
files فرمان FILES
restores فرمان RESTORE
restoring فرمان RESTORE
rise and shine فرمان برپا
decretal فرمان پاپ
buffers فرمان BUFFERS
paddled دسته فرمان
paddles دسته فرمان
nerve centres مرکز فرمان
nerve centre مرکز فرمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com