English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
protective switch کلید محافظ
Search result with all words
fault current protective switch کلید محافظ جریان خطا
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
Other Matches
breaks کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
break کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
xt صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scan شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
options کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
option کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
guarding صفحه محافظ روکش محافظ
guards صفحه محافظ روکش محافظ
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
guard صفحه محافظ روکش محافظ
shift click ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeat تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeats تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
Apple Key کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
function key کلید عملیاتی کلید تابعی
clicked انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicks انتخاب یک کلید از صفحه کلید
click انتخاب یک کلید از صفحه کلید
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhances دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
dvorak keyboard طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
guarding محافظ
guardians محافظ
screens محافظ
keeper محافظ
guards محافظ
preservative محافظ
preservatives محافظ
guardian محافظ
screen محافظ
screened محافظ
screening, screenings محافظ
keepers محافظ
guard محافظ
preserver محافظ
protective محافظ
herder محافظ
shelterer محافظ
keeper [protector] [presever] نگاهدار [محافظ ]
parries محافظ باش
parried محافظ باش
bulwarks دیواره محافظ
parry محافظ باش
helmets ماسک محافظ
helmet ماسک محافظ
guard محافظ گارد
goggles عینک محافظ
guards محافظ گارد
guarding محافظ گارد
bulwark دیواره محافظ
parrying محافظ باش
vizard نقاب محافظ
exposure suit لباس محافظ
face guard ماسک محافظ
protective earthing زمین محافظ
protective cover روکش محافظ
fender curbs جدول محافظ
protective contact کنتاکت محافظ
heel cut محافظ پاشنه پا
jet blast deflector توری محافظ
protective clothing روپوش محافظ
protect fuse فیوز محافظ
line choking coil پیچک محافظ
line choking coil پیچک محافظ خط
mouthguard محافظ دندان
escort guard گارد محافظ
thoracopods قفسه محافظ
protective reactor راکتانس محافظ
sustentacular نگهدارنده محافظ
surveillant محافظ بپا
squirrel cage قفسه محافظ
soil saving dam سد محافظ خاک
shielded plate صفحه محافظ
guard plank تخته محافظ
frigate ناو محافظ
frigates ناو محافظ
light shield محافظ نور
backing material مواد محافظ
banch wall دیواره محافظ
conservator نگهدارنده محافظ
controlled atmosphere گاز محافظ
cowling روپوش محافظ
preservative coating روکش محافظ
pod پوسته محافظ
casing لوله محافظ
casings لوله محافظ
pods پوسته محافظ
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
windshield شیشه محافظ باد
protective gas welding جوشکاری با گاز محافظ
radiator grille شبکه محافظ رادیاتور
bracer محافظ بازوی کمانگیر
shells عامل محافظ حفاظ
protective coat لایه یا قشر محافظ
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
protective layer لایه یا روکش محافظ
escort of the standard گارد محافظ پرچم
glacis حصاریا مانع محافظ
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
chain case جعبه محافظ زنجیر
tutelary دارای محافظ وحامی
escort of the color گارد محافظ پرچم
shell عامل محافظ حفاظ
windshields شیشه محافظ باد
leathers لباس چرمی محافظ
shelling عامل محافظ حفاظ
hood پوشش محافظ چیزی
bib محافظ گلوی شمشیرباز
handshield سپر محافظ جوشکاری
loricate دارای پوسته محافظ
fire curtain پرده محافظ اتش
hoods پوشش محافظ چیزی
coquille محافظ دست شمشیرباز
sconce پرده یاپوشش محافظ
facings روکش محافظ دیوار
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
face mask ماسک محافظ صورت
brazing atmosphere گاز محافظ جوش
on guard بحالت محافظ باش
packing ماده محافظ کالاها.
bent محافظ قالب بتن
shields حفاظ پوشش محافظ
shield حفاظ پوشش محافظ
facing روکش محافظ دیوار
cable duct لوله محافظ کابل برق
scattershield پوشش محافظ کلاچ و پدال
radiator shutter پنجره فلزی محافظ رادیاتور
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
concierge پلیس محافظ درب ورودی
eave [محافظ روی پشت بام]
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
concierges پلیس محافظ درب ورودی
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
escort ship ناو محافظ کاروان دریایی
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome پوشش محافظ روی رادار یاانتن
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
screen saver utility برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
shell صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
conduit لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduits لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
shells صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
surcharged wall دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
periodontics مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
chest protector لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
racks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
universal receiver گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
racked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com