Total search result: 202 (26 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
decimal |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimals |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
|
|
Other Matches |
|
tabbing |
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند |
decimal |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimals |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimals |
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی |
decimal |
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی |
excesses |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
excess |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
decimal number system |
سیستم اعداد دهدهی |
cyclic |
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود |
double dabble |
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی |
matrixes |
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند |
matrix |
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند |
naturals |
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی |
natural |
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی |
bcd |
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی |
decimal |
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است |
decimals |
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است |
binary coded decimal |
سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی |
numeric keypad |
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند |
pack |
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم |
packs |
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم |
cards |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
card |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
decimalize |
تبدیل کردن به سیستم دهدهی |
asterisk |
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت * |
asterisks |
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت * |
keypad |
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی |
applique |
مورد استفاده قرار گرفته |
text |
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و.. |
texts |
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و.. |
overlays |
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است |
overlaying |
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است |
overlay |
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است |
decimal |
دهدهی |
decimals |
دهدهی |
decimal code |
کد دهدهی |
algebra |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
decimal numeral |
رقم دهدهی |
complements |
مکمل دهدهی |
complementing |
مکمل دهدهی |
complemented |
مکمل دهدهی |
complement |
مکمل دهدهی |
packed decimal |
دهدهی فشرده |
decimal system |
سیستم دهدهی |
nine's complement |
مکمل دهدهی |
decimal coinage |
مسکوکات دهدهی |
decimal number |
عدد دهدهی |
decimal digit |
رقم دهدهی |
decimal notation |
نمادسازی دهدهی |
tabulator |
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد |
decimal to binary conversion |
تبدیل دهدهی به دودوئی |
decimalization |
تبدیل به سیستم دهدهی |
binary coded decimal |
دهدهی به رمز دودویی |
k |
0001 در نمایش دهدهی |
binary to decimal conversion |
تبدیل دودوئی به دهدهی |
decimal |
رقم دهدهی اعشاری |
decimal notation |
نشان گذاری دهدهی |
coded decimal |
رقم دهدهی رمزی |
decades |
دوره ده ساله دهدهی |
repeating decimal number |
عدد دهدهی تکراری |
decimals |
رقم دهدهی اعشاری |
decimal digit |
ارقام دستگاه دهدهی |
decade |
دوره ده ساله دهدهی |
decimal to hexadecimal conversion |
تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی |
dewey decimal |
رده بندی دهدهی دیویی |
decimal to octal conversion |
تبدیل دهدهی به هشت هشتی |
b |
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی |
coded decimal number |
عدد دهدهی کدگذاری شده |
packs |
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری |
pack |
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری |
numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
redundant code |
یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست |
SX |
نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است |
xt |
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند |
ten's complement |
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید |
store |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
storing |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
k |
به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست |
BOF |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
boilerplate |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
keypad |
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد |
foxing |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است |
fox |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است |
foxes |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است |
repeats |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
repeat |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
types |
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید |
keyboarding |
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید |
keyboarding |
عمل وارد کردن اطلاعات با صفحه کلید |
typed |
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید |
type |
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید |
enters |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
entered |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
enter |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
key |
وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید |
roster |
وارد صورت کردن |
rosters |
وارد صورت کردن |
e |
عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14 |
dogging |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود |
dogs |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود |
dog |
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود |
manual |
عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید |
VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
plastic bubble keyboard |
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند |
cipher |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
ciphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
cyphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
reed |
شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.] |
key |
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد |
graphic |
به صورت تصاویر و نقاط و نه متن |
job |
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار |
voicing |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
voices |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
voice |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
jobs |
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار |
statistics |
واقعیتها به صورت اعداد |
processor |
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند |
scans |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scan |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scanned |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
reposing upon |
قرار گرفته بر |
decimal |
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو |
decimals |
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو |
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
plumb |
عمق پیمودن عمودی قرار دادن |
utilizes |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
utilizing |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
utilised |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
utilising |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
utilises |
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن |
matrix |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
matrixes |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
disjunctive search |
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند |
underlying |
در زیر قرار گرفته |
nidicolous |
در اشیانه قرار گرفته |
wire |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
wires |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
numbers |
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب |
number |
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب |
orientation |
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی |
oppressed |
تحت ستم قرار گرفته |
jugate |
روی هم قرار گرفته جفت |
capsulate |
درمحفظه یاحفره قرار گرفته |
tried |
در محک ازمایش قرار گرفته |
radiolocation |
تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی |
keyboarder |
شخصی که اطلاعات را با صفحه کلید وارد میکند |
keyboarders |
شخصی که اطلاعات را با صفحه کلید وارد میکند |
symbolic |
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی |
stat [on something] |
واقعیت ها به صورت اعداد [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره] |
symbolically |
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی |
graphs |
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط |
graph |
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط |
breaks |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
break |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
duplex |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
duplexes |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
denary notation |
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9 |
decimals |
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند |
decimal |
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند |
numeric |
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند |
hemstitch |
رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن |
compacts |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
compacting |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
compact |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
compacted |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
papering |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
papered |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
paper |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
papers |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
cathectic |
تحت اثر قوه شهوانی قرار گرفته |
his leg rested on a stone |
پایش روی سنگی قرار گرفته بود |
anti propeller end |
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته |
integer basic |
نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد |
radix |
مقدار پایه سیستم اعداد که استفاده میشود |
fixed point notation = |
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری |
offset method |
روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه |
endorsee |
کسی که به نام اوفهر نویسی صورت گرفته |
CD DA |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
CD audio |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
visualization |
تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد |
Atari ST |
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند |
bar graph |
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود |
columnar |
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند |
ipsilateral |
قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن |
concentric shafts |
شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند |
the boxes were nested |
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند |
if the knee is affected |
اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است |
multiprecision |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
finite precision numbers |
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد |
trapezoidal distortion |
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند |
typematic |
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد |
i/o |
که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است |
load |
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده |
at |
استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند |
critical path analysis |
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است |
loads |
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده |
apple desktop bus |
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند |