English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
user group گروه کاربران
Search result with all words
departmental LAN شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
workgroup گروه کوچک کاربران که روی یک پروژه کار می کنند یا به یک شبکه محل وصل هستند
Other Matches
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
packs گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
security مشخصات کاربران مجاز
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes گروه بیشمار گروه
horde گروه بیشمار گروه
share توسط کاربران دیگر شبکه است
shared توسط کاربران دیگر شبکه است
migration انتقال کاربران از یک سخت افزار به دیگری
shares توسط کاربران دیگر شبکه است
server توسط کاربران متعدد در یک زمان است
user انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
users انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
cell phone users while driving کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
groups مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
maximum بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
distribute ارسال داده یا اطلاع به کاربران در شبکه یا سیستم
distributes ارسال داده یا اطلاع به کاربران در شبکه یا سیستم
distributing ارسال داده یا اطلاع به کاربران در شبکه یا سیستم
devices لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
electronic سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
device لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
email سیستم ارسال پیام و دریافت آن ازسایر کاربران شبکه
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
mail پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mails پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
shared که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shares که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
post office محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
share که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
post offices محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
chats ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
authorisations کدی که برای دستیابی به کامپیوتر را فقط به کاربران خاص محدود میکند
authorization کدی که برای دستیابی به کامپیوتر را فقط به کاربران خاص محدود میکند
unlock عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد
unlocking عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد
unlocks عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد
chatted ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
weighting مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
chat ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
chatting ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
OCE مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
mails پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
PID متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
open مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
microsoft اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز
opens مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
conferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از کامپیوترهای متصل به هم با مودم یا شبکه
opened مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
list سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
access control که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
secure electronic transactions استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
teleconferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
Internet می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
privacy قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
large scale computer که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
moderated list لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
communication کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
shares سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
share سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
faxes کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
fax کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
conferencing اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
CUG ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
gateway 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
asynchronous کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
dedicated کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
profile امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
ISP شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
frying گروه
platoon گروه
hosts گروه
hosting گروه
hosted گروه
host گروه
clusters گروه
platoons گروه
flock گروه
flocked گروه
fry گروه
fries گروه
throngs گروه
thronging گروه
thronged گروه
throng گروه
flocks گروه
flocking گروه
cluster bombs گروه
masses گروه
mass گروه
folks گروه
bevy گروه
massing گروه
cluster bomb گروه
cluster گروه
lot گروه
teams گروه
team گروه
shoals گروه
g , series گروه ژ
herds گروه
many گروه
folk گروه
congregations گروه
congregation گروه
concourse گروه
concourses گروه
herding گروه
herded گروه
herd گروه
party گروه
multitudes گروه
attack group گروه تک
multitude گروه
squads گروه
covey گروه
gangs گروه
gang گروه
parcels گروه
parcel گروه
bunch گروه
bunched گروه
squad گروه
school گروه
schools گروه
swarms گروه
swarmed گروه
swarm گروه
bunching گروه
bunches گروه
assembly گروه
shoal گروه
cohorts گروه
setting up گروه
sets گروه
set گروه
special interest group گروه
troop گروه
trooped گروه
trooping گروه
ring گروه
t group گروه T
group گروه
cohort گروه
groups گروه
batch گروه
ensigns گروه
clique گروه
cliques گروه
companies گروه
batches گروه
company گروه
crowd گروه
crowds گروه
corps گروه
ensign گروه
camp color party گروه پرچم
regimentalation گروه بندی
reference group گروه مرجع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com