Total search result: 202 (20 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
problem |
یافتن پاسخ برای مشکلی |
problems |
یافتن پاسخ برای مشکلی |
|
|
Other Matches |
|
answer |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
answering |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
answered |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
answers |
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال |
come up with <idiom> |
یافتن پاسخ |
solved |
یافتن پاسخ یک مشکل |
solves |
یافتن پاسخ یک مشکل |
solving |
یافتن پاسخ یک مشکل |
solve |
یافتن پاسخ یک مشکل |
problem |
سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد |
problems |
سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد |
calculate |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
calculates |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
calculated |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
reply [answer] |
پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه] |
trial and error <idiom> |
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب |
cat |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
cats |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
keystroke |
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است |
readiness to report |
امادگی برای پاسخ دادن |
irresponsiveness |
عدم امادگی برای پاسخ دادن |
no answer [n/a] [in forms] |
بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن] |
to push for an answer [in reference to something] |
برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی] |
to reach for knowledge |
برای یافتن |
seek |
جستجو برای یافتن |
seeking |
جستجو برای یافتن |
seeks |
جستجو برای یافتن |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
autos |
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن |
auto |
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن |
inquiries |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
inquiry |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
hydrostat |
الت الکتریکی برای یافتن یادیدن اب |
henpeck |
سعی کردن برای تفوق یافتن |
adaptive channel allocation |
توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها |
voices |
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات |
voice |
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات |
voicing |
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات |
measure |
عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی |
autos |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
voice |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
auto |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
voicing |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
dial in modem |
مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است |
voices |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
head-hunting <idiom> |
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق |
sense switch |
سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد |
diagnostic |
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری |
waiting game |
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب |
waiting games |
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب |
inquiry |
ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود |
inquiries |
ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود |
get a word in <idiom> |
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند |
malfunctioned |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
query |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
malfunctions |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
malfunction |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
querying |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
queried |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
queries |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
intelligence |
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه |
no sweat <idiom> |
مشکلی نیست |
loops |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
loop |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
looped |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
I'm fine with it. <idiom> |
من باهاش مشکلی ندارم. |
you bet/you bet your boots/you bet your life <idiom> |
بدون هیچ مشکلی |
We are confronting a difficult problem. |
با مسأله مشکلی روبرو هستیم |
To umravel a complication . to unlock adoor . to resolve ( untangle )a knotty problem. |
گره از مشکلی باز کردن ( گشودن ) |
cross a bridge before one comes to it <idiom> |
درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن |
access time |
زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی |
posted |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
posts |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
post- |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
post |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
tug of war |
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن |
It was terribly hard work getting to the top of the mountain. |
رسیدن به نوک کوه کا ربسیار مشکلی بود |
applications |
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند |
All right? |
حالت خوب است؟ [هیچ مشکلی نداری؟] |
Is everything all right? |
حالت خوب است؟ [هیچ مشکلی نداری؟] |
application |
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند |
derivation graph |
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است |
voice answer back |
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد |
TDR |
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن |
carbon ribbon |
ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
softest |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
softer |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
soft |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
test |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
distance vector protocols |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
tested |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
tests |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
originated |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
originating |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
originates |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
originate |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
propagates |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
propagated |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
propagating |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
propagate |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
catastrophic error |
مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود |
bad break |
مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود |
formulas |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
formula |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
formulae |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
it is inexpedient to reply |
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست |
faulted |
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG |
fault |
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG |
faults |
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG |
extending |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
extend |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
extends |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
kiosk |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
kiosks |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
representation [statement] |
پاسخ |
answerback |
در پاسخ |
item of written comment |
پاسخ |
response |
پاسخ |
counterplea |
پاسخ رد |
in reply to |
در پاسخ |
responsions |
پاسخ |
answered |
پاسخ |
no |
: پاسخ نه |
replication |
پاسخ |
response [commentary] |
پاسخ |
statement |
پاسخ |
responses |
پاسخ |
reaction [answer, commentary] |
پاسخ |
negative reply |
پاسخ رد |
answer |
پاسخ |
responds |
پاسخ |
replies |
پاسخ |
reply |
پاسخ |
rebutter |
پاسخ رد |
respond |
پاسخ |
replying |
پاسخ |
responded |
پاسخ |
answers |
پاسخ |
in answer to |
در پاسخ به |
replied |
پاسخ |
answering |
پاسخ |
rejoin |
پاسخ دادن |
rejoined |
در پاسخ گفتن |
color response |
پاسخ رنگ |
rejoining |
پاسخ دادن |
rejoining |
در پاسخ گفتن |
answering |
پاسخ به یک سوال |
rejoined |
پاسخ دادن |
frequency respone |
پاسخ فرکانس |
rejoins |
در پاسخ گفتن |
conditioned response |
پاسخ شرطی |
running rate |
اهنگ پاسخ |
content response |
پاسخ محتوایی |
consummatory response |
پاسخ پایانی |
answerable |
پاسخ دار |
distal response |
پاسخ دوربرد |
discriminatory response |
پاسخ افتراقی |
moro response |
پاسخ مورو |
movement response |
پاسخ حرکت |
irresponsive |
پاسخ ندهنده |
correct response |
پاسخ درست |
rejoins |
پاسخ دادن |
right answer |
پاسخ درست |
answerback |
پاسخ برگشتی |
position response |
پاسخ مکانی |
popular response |
پاسخ رایج |
anticipatory response |
پاسخ انتظاری |
manipulandum |
ابزار پاسخ |
operandum |
ابزار پاسخ |
vab |
پاسخ سمعی |
answers |
پاسخ به یک سوال |
voice answer back |
پاسخ سمعی |
answer mode |
حالت پاسخ |
image response |
پاسخ تصویر |
anatomy response |
پاسخ کالبدی |
rejoin |
در پاسخ گفتن |
oracles |
پاسخ مبهم |
early answer |
پاسخ زود |
plea |
پاسخ دعوی |
original response |
پاسخ ابتکاری |
answers |
: پاسخ دادن |
whole response |
پاسخ کلی |
w response |
پاسخ کلی |
answers |
: جواب پاسخ |
delayed response |
پاسخ درنگیده |
preparatory response |
پاسخ مقدماتی |
an a answer |
پاسخ مثبت |
impluse response |
پاسخ ایمپولز |
vaccum response |
پاسخ غیابی |
calculation |
پاسخ تقریبی |
emitted response |
پاسخ صدوری |
solutions |
پاسخ یک مشکل |
solution |
پاسخ یک مشکل |