English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
preformatted آنچه فرمت شده باشد
Other Matches
expandable آنچه قابل گسترش باشد
selectable آنچه قابل انتخاب باشد
unauthorized آنچه باید مجوز داشته باشد
easy to use آنچه قابل فهم و انجام باشد
contents محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
optional آنچه قابل انتخاب شدن باشد
extras اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
manageable آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
extra- اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
computer readable آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
figuring آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figures آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figure آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
illegal آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
encapsulation دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
unjustified نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
style sheet الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
Whatsoever هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
fasted آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
initialization فرمت
cell format فرمت سل
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
document format فرمت مدرک
numeric format فرمت عددی
file format فرمت فایل
reformat فرمت مجدد
format file فایل فرمت
global format فرمت کلی
general format فرمت کلی
formatting فرمت کردن
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
graphics file format فرمت فایل نگارهای
data interchange format file فایل با فرمت مبادله
unformatted که فرمت نشده است
low level format فرمت سطح پایین
cif فرمت میانی معروف
logical format قالب بندی یا فرمت منطقی
structuring نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
unformatted دیسک مغناطیسی فرمت نشده
structures نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
unformatted گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت
high level format فرمت یا قالب بندی سطح بالا
reverted صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
output 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
revert صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
outputs 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
language قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
languages قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
reverts صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
encoder وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
reverting صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
checks بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
reformatting عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است
checked بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
combi player درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
presentation layer ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
emptied رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
exported ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
empty رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
mediums رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
export ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
device driver نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device handler نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
exporting ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
empties رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptiest رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
unformatted 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
styles فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
style فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styled فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styling فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
drivers نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
driver نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
aliens دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
alien دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
protocols ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
rich text format روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
constants آنچه تغییر نمیکند
exclusive آنچه شامل نمیشود
circulating آنچه به راحتی می چرخد
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
constant آنچه تغییر نمیکند
biased آنچه اریب دارد
circulars آنچه در یک دایره می چرخد
authentic آنچه درست است
contiguous آنچه اثر می گذارد
incoming آنچه از خارج می آید
knowledge آنچه دانسته است
circular آنچه در یک دایره می چرخد
auxiliary آنچه کمک میکند
auxiliaries آنچه کمک میکند
producing آنچه تولید میکند
unwanted آنچه لازم نیست
lightweight آنچه سنگین نیست
previous آنچه زودتر رخ میدهد
used آنچه جدید نیست
protective آنچه حافظت میکند
lightweights آنچه سنگین نیست
outputs به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
RIFF فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
significant آنچه معنای مخصوصی دارد
transportable آنچه قابل حمل است
significantly آنچه معنای مخصوصی دارد
valuing آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
malfunctions آنچه کامل کار نکند
finished آنچه کامل شده است
irretrievable آنچه قابل بازگشت نیست
efficient آنچه که خوب کار میکند
common آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners آنچه اغلب اتفاق میافتد
commonest آنچه اغلب اتفاق میافتد
value آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
comparable آنچه قابل مقایسه نیست
distant آنچه در محلی قرار دارد
residual آنچه در پشت سر باقی می ماند
audible آنچه قابل شنیدن است
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
quantifiable آنچه قابل شمارش است
characteristic آنچه مخصوص یا ویژه است
exchangeable آنچه قابل تغییر است
immediate آنچه یکباره اتفاق افتد
maskable آنچه نادیده گرفتنی است
extensible آنچه قابل گسترش است
durable آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
malfunctioning آنچه خوب کار نکند
electric آنچه با الکتریسیته کار میکند
continual آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
differential آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials آنچه اختلاف را نشان میدهد
third آنچه بعد از دومین می آید
characteristically آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunction آنچه کامل کار نکند
dependent آنچه به دلیلی متغیر است
relevant آنچه ارتباط مهمی دارد
removable آنچه قابل جابجایی است
variables آنچه قابل تغییر است
variable آنچه قابل تغییر است
alterable آنچه قابل تغییر است
normal معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
chargeable آنچه قابل شارژ است
computable آنچه قابل محاسبه است
controllable آنچه قابل کنترل است
malfunctions آنچه درست کار نکند
malfunctioned آنچه درست کار نکند
malfunctioned آنچه کامل کار نکند
malfunction آنچه درست کار نکند
thirds آنچه بعد از دومین می آید
requirements آنچه مورد نیاز است
interchangeable آنچه قابل تغییر است
recognizable آنچه قابل تشخیص است
recognizably آنچه قابل تشخیص است
unedited آنچه ویرایش نشده است
convertible آنچه قابل تبدیل است
roundest آنچه در دایره حرکت میکند
availability آنچه به آسانی بدست آید
round آنچه در دایره حرکت میکند
clearer آنچه به سادگی فهمیده میشود
relative آنچه با دیگری مقایسه شود
flexible آنچه قابل تغییر است
movable آنچه قابل حرکت است
approximating آنچه تقریبا درست است
hidden آنچه قابل دیدن نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com