English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
giblet احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
Other Matches
To decay . To go bad . فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
timbale خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
viscus احشاء
viscera احشاء
inwards امعاء و احشاء
gut احشاء پر خوری
exenterate احشاء را دراوردن
entrails احشاء و امعاء
interoceptive وابسته به احشاء
gutting احشاء پر خوری
guts احشاء پر خوری
splanchnic وابسته به احشاء احشایی
eating خوراکی
edible خوراکی
chows خوراکی
viands خوراکی
meals خوراکی
comestible خوراکی
chow خوراکی
meal خوراکی
cates خوراکی
trophic level تراز خوراکی
green vegetable سبزی خوراکی
strawberries چلیک خوراکی
strawberry چلیک خوراکی
mussles صدف خوراکی
oyster صدف خوراکی
green meat گیاه خوراکی
articles of food موادغذایی یا خوراکی
oysters صدف خوراکی
household خانگی
homebred خانگی
home like خانگی
homelike خانگی
households خانگی
domiciliary خانگی
free-range خانگی
domestic خانگی
indoor خانگی
home-grown خانگی
home-made <adj.> خانگی
larder گنجه خوراک خوراکی
larders گنجه خوراک خوراکی
truffle قارچ خوراکی دنبلان
turbot ماهی پهن خوراکی
morel قارچ مورکلای خوراکی
cero نوعی ماهی خوراکی
champignon نوعی قارچ خوراکی
truffles قارچ خوراکی دنبلان
potherb سبزیهای معطر خوراکی
sego پیاز خوراکی زنبق
pinyon تخم خوراکی کاج
pinon تخم خوراکی کاج
periwig نوعی صدف خوراکی
roughage مواد خوراکی زبر
morelle قارچ مورکلای خوراکی
salmonberry تمشک سرخ خوراکی
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
root crops محصولات دارای ریشههای خوراکی
short order خوراکی که زود مهیا میشود
sockeye ماهی خوراکی ریزشمال کلمبیا
cantarellus نوعی قارچ کوهی خوراکی
spat : حلزون خوراکی خیلی کوچک
winkles جابجا کردن حلزون خوراکی
winkle جابجا کردن حلزون خوراکی
root crop محصولات دارای ریشههای خوراکی
greenling نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
gemma نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
porgee ماهی خوراکی دندان دار
shell bean لوبیایی که مغز ان خوراکی است
porgy ماهی خوراکی دندان دار
store-room انبار خانگی
house-party دوره خانگی
house-parties مجالس خانگی
home computer کامپیوتر خانگی
house-parties دوره خانگی
house party مجالس خانگی
house party دوره خانگی
firesides زندگی خانگی
Home appliances وسایل خانگی
fireside زندگی خانگی
house-party مجالس خانگی
hens مرغ خانگی
hen مرغ خانگی
home computers کامپیوتر خانگی
store room انبار خانگی
store-rooms انبار خانگی
Calor Gas گاز خانگی
houseplants گیاه خانگی
domestic fuel سوخت خانگی
domestic waste water فاضلاب خانگی
homer کبوتر خانگی
gecko مارمولک خانگی
household economy اقتصاد خانگی
home consumption مصرف خانگی
home work کار خانگی
linnet سهره خانگی
lares and penates بتهای خانگی
lar n خدای خانگی
domestic consumption مصرف خانگی
dishabille جامه خانگی
Home appliances لوازم خانگی
houseplant گیاه خانگی
cottage industry فرآورد خانگی
cottage industry کارگاه خانگی
cottage industries فرآورد خانگی
cottage industries کارگاه خانگی
homespun بافت خانگی
sparrow گنجشگ خانگی
sparrows گنجشگ خانگی
burion سهره خانگی
homing pigeons کبوتر خانگی
home-brew مشروبات خانگی
mouse موش خانگی
mouses موش خانگی
homing pigeon کبوتر خانگی
home brew مشروبات خانگی
geoduck نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
terrapin لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
burnt offerings حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offering حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
terrapins لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
snapping turtle لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
poultry مرغ خانگی ماکیان
homemade خانگی خانه بافت
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
eight bit system کامپیوتر خانگی کوچک
shad شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
white crappie ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
domesticity زندگانی خانگی رام شدگی
minorca مرغ خانگی سواحل مدیترانه
runt کبوتر خانگی درشت کوتوله
runts کبوتر خانگی درشت کوتوله
jersey giant نژاد ماکیان خانگی بزرگ
green turtle لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
littleneck clam نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
audio و معمولاگ در کامپیوترهای خانگی استفاده میشود
Videotex تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
an out match مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
Most home helps prefer to live out. بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
compact مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacts مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
home ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
homes ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
compacting مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacted مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
And so on and so forth. Etcetera et cetera . وغیره وغیره
et cetera وغیره
etcaetera وغیره
compacted نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacts نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacting نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
clam حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clams حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
pomfret یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
dale خلیج وغیره
piled پرزقالی وغیره
dales خلیج وغیره
snapped قفلکیف وغیره
snap قفلکیف وغیره
pile پرزقالی وغیره
snapping قفلکیف وغیره
snaps قفلکیف وغیره
sheeting ملافه وغیره
To go bad . To rot . To spoilt . خراب شدن ( فاسد شدن مواد خوراکی )
dossal پشتی صندلی وغیره
curlicue تزئینات خطاطی وغیره
snout لوله کتری وغیره
propeller پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shells پوست فندق وغیره
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
seance جلسه احضارارواح وغیره
station ایستگاه اتوبوس وغیره
coronel هاله خورشید وغیره
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
coronal هاله خورشید وغیره
vases گلدان نقره وغیره
tubes لوله خمیرریش وغیره
tube لوله خمیرریش وغیره
dower لانه خرگوش وغیره
snouts لوله کتری وغیره
shelling پوست فندق وغیره
clop لنگی اسب وغیره
shell پوست فندق وغیره
ratoon نهال موز وغیره
propellor پروانه هواپیماوکشتی وغیره
To score a goal . گل زدن ( درفوتبال وغیره )
tamp سوراخی را با شن وغیره پرکردن
coequal درشان ومقام وغیره
trap زانویی مستراح وغیره
pillboxes قوطی حب دارو وغیره
vase گلدان نقره وغیره
sash حمایل نظامی وغیره
dossel پشتی صندلی وغیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com