Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English
Persian
grandmaster
استاد بزرگ شطرنج
grandmasters
استاد بزرگ شطرنج
Other Matches
master
استاد شطرنج
masters
استاد شطرنج
chess master
استاد شطرنج
mastered
استاد شطرنج
international master
استاد بین المللی شطرنج
long castling
قلعه بزرگ شطرنج
sicilian attack
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
craftsmaster
استاد
adept
استاد
maestro
استاد
professors
استاد
professor
استاد
maestros
استاد
instructors
استاد
instructor
استاد
wright
استاد
skilful
استاد
My grandparents are six feet under.
<idiom>
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
adjoint
معاون استاد
tutor
استاد راهنما
tutored
استاد راهنما
elaborated
ساخت استاد
tutors
استاد راهنما
past masters
استاد پیشین
elaborates
ساخت استاد
handier
استاد در کارخود
master
ارباب استاد
handy
استاد در کارخود
elaborating
ساخت استاد
past master
استاد پیشین
handiest
استاد در کارخود
elaborate
ساخت استاد
mastered
ارباب استاد
master off
استاد شمشیربازی
master workman
استاد کار
past master
استاد قدیمی
masters
ارباب استاد
past masters
استاد قدیمی
philologist
استاد زبان شناسی
practice makes perfect
کارکن تا استاد شوی
analysts
استاد تجزیه روانکاو
analyst
استاد تجزیه روانکاو
fossil
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
museum piece
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
he is a past master in
او در استاد یا کهنه کار است
black belt
کمربند سیاه استاد جودو
donnish
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
To be a master of ones craft.
درفن خود استاد بودن
black belts
کمربند سیاه استاد جودو
As a university professor , his performance stank.
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
regius professor
استاد منصوب ازطرف پادشاه
The professor stepped into the classroom.
استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
don
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donned
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
to live in
پیش استاد یا کارفرمای خودغذا خوردن
donning
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
dons
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
The professor knows what he is talking about.
استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
school doctor
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
Freemason
[استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
grandparents
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
Mohtasham design
طرح محتشمی
[اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
chess
شطرنج
al fil
شطرنج
rook
رخ شطرنج
rooks
رخ شطرنج
chequer
شطرنج
pawning
پیاده شطرنج
crampet game
بازی شطرنج
chess board
صفحه شطرنج
queens
وزیر شطرنج
passer
رونده شطرنج
rapid transit
شطرنج سریع
chessomania
شیفتگی شطرنج
chessist
شطرنج باز
chessist
شطرنج دوست
postal chess
شطرنج مکاتبهای
pignorate
پیاده شطرنج
chess clock
ساعت شطرنج
chessboard
تخته شطرنج
traditional chess
شطرنج استاندارد
chequer wise
شطرنج وار
chess man
مهره شطرنج
queen
وزیر شطرنج
chess olympiad
المپیاد شطرنج
square
خانه شطرنج
squared
خانه شطرنج
chessophrenetic
متعصب شطرنج
squares
خانه شطرنج
chequer
خانه شطرنج
pawn
پیاده شطرنج
squaring
خانه شطرنج
rules of chess
قوانین شطرنج
chess oscar
اسکار شطرنج
chess problem
مسئله شطرنج
pawns
پیاده شطرنج
chessboards
تخته شطرنج
chessman
مهره شطرنج
bishop
فیل شطرنج
checker
خانه شطرنج
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
progressive chess
شطرنج سریع
impledge
پیاده شطرنج
lightning chess
شطرنج سریع
bishops
فیل شطرنج
chessmen
مهره شطرنج
chess machine
ماشین شطرنج
piece
مهره شطرنج
pawned
پیاده شطرنج
pieces
مهره شطرنج
mans
مهره شطرنج
bishop pairs
دو فیل شطرنج
man
مهره شطرنج
bad bishop
فیل بد شطرنج
ideal position
پوزیسیون ارمانی شطرنج
majority
اکثریت پیادهای شطرنج
light piece
سوار سبک شطرنج
helpmate
خود- ماتی شطرنج
living chess
شطرنج با مهرههای جاندار
counterplay
بازی شطرنج متقابل
heavy piece
سوار سنگین شطرنج
correspondence chess
بازی شطرنج مکاتبهای
knock out tournament
تورنمنت حذفی شطرنج
king's wing
جناح شاه شطرنج
queen's wing
جناح وزیر شطرنج
joke opening
دفاع مدرن شطرنج
queen side
جناح وزیر شطرنج
king's gambit
گامبی شاه شطرنج
knight fork
چنگال اسب شطرنج
pawn push
پیاده رانی شطرنج
postalite
شطرنج باز مکاتبهای
consultation chess
بازی شطرنج مشورتی
knight's tour
سفر اسب شطرنج
isolani
پیاده ایزوله شطرنج
indian defence
دفاع هندی شطرنج
king side
جناح شاه شطرنج
illegal move
حرکت غیرقانونی شطرنج
hanging pawns
پیادههای اویزان شطرنج
flight square
خانه فرار شطرنج
open file
ستون باز شطرنج
endgame
اخر بازی شطرنج
blacks
بازیگر دوم شطرنج
blackest
بازیگر دوم شطرنج
blacker
بازیگر دوم شطرنج
blacked
بازیگر دوم شطرنج
black
بازیگر دوم شطرنج
panov botvinnik attack
کارو- کان شطرنج
doubled pawns
پیادهای مضاعف شطرنج
paris gambit
گامبی پاریس شطرنج
fee pawn
پیاده ازاد شطرنج
fifty move rule
قانون 05 حرکت شطرنج
flank openings
گشایشهای جناحی شطرنج
open board
صحنه خلوت شطرنج
forced move
حرکت اجباری شطرنج
five minute chess
بازی شطرنج 5 دقیقهای
open game
بازی باز شطرنج
open lines
خطوط باز شطرنج
open tournament
تورنمنت ازاد شطرنج
over the board
بازی شطرنج حضوری
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
paris opening
گشایش پاریس شطرنج
defensive player
شطرنج باز دفاعی
pawn chain
زنجیر پیادهای شطرنج
pawn island
جزیره پیادهای شطرنج
pawn promotion
ترفیع پیاده شطرنج
major pieces
سوارهای سنگین شطرنج
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
pawn storm
توفان پیادهای شطرنج
greco counter gambit
گامبی لاتویایی شطرنج
endings
اخر بازی شطرنج
ending
اخر بازی شطرنج
frontier line
خط وسط صفحه شطرنج
mannheim variation
واریاسیون مانهایم شطرنج
forcing move
حرکت اجباراور شطرنج
modern defence
دفاع مدرن شطرنج
board
صفحه یامیز شطرنج
majorities
اکثریت پیادهای شطرنج
minor pieces
سوارهای سبک شطرنج
patzer
شطرنج باز ضعیف
boarded
صفحه یامیز شطرنج
key
[حرکت کلیدی شطرنج]
french defence
دفاع فرانسوی شطرنج
grunfeld's defence
دفاع گرونفلد شطرنج
queen's fianchetto defence
گشایش لارسن شطرنج
wedging
گوه پیادهای شطرنج
bishop of the wrong colour
فیل بد رنگ شطرنج
best move
بهترین حرکت شطرنج
weak square
خانه ضعیف شطرنج
vienna game
بازی وینی شطرنج
book move
حرکت کتابی شطرنج
bookplayer
شطرنج باز کتابی
backward pawn
پایده عقبمانده شطرنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com