Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
standard item
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
Other Matches
ppi gauge
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
g
نمونه معیار
sd
انحراف معیار گروه نمونه
standardized
مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
age grouping
لیست تعیین عمر قانونی اقلام
typification
تعیین نمونه
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
standards
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standarize
با نمونه یا عیار قانونی مطابقت کردن استاندارد کردن
common items
اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
push up list
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item
اقلام حیاتی اقلام مهم
scitovsky double criterion
معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
ieee
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
modules
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
documented
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
acceptance sampling
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
sample
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extend
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extends
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
sampling
نمونه گیری برداشت نمونه
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
authentication
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
undisturbed sample
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
test
معیار
gauge
معیار
paragon
معیار
benchmarks
معیار
benchmark
معیار
sample
معیار
paragons
معیار
received
معیار
standard
معیار
sampled
معیار
tests
معیار
tested
معیار
criterion
معیار
touchstones
معیار
norms
معیار
norm
معیار
standards
معیار
rate of dosage
معیار
gauges
معیار
yardsticks
معیار
dimensions
معیار
touchstone
معیار
canonical
معیار
dimension
معیار
gauged
معیار
yardstick
معیار
criterion of degeneracy
معیار تبهگنی
standard score
نمره معیار
sigma score
نمره معیار
standard of living
معیار زندگی
standards of living
معیار زندگی
STD
مخفف معیار
pareto criterion
معیار پاراتو
sigma
انحراف معیار
standards
یکسان معیار
standard error
خطای معیار
standard
یکسان معیار
gray code
معیار GREY
gauges
مقیاس معیار
STDs
مخفف معیار
standard deviation
انحراف معیار
standardization
معیار گیری
gauged
مقیاس معیار
gauge
مقیاس معیار
standard stimulus
محرک معیار
system standard
معیار سیستم
dosimetry
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
criterion
معیار نشان قطعی
standard error of mean
خطای معیار میانگین
standard error of estimate
خطای معیار براورد
sed
خطای معیار تفاوت
Greenwich Mean Time
معیار ساعت گرینویچ
sm
خطای معیار میانگین
wire gauge
معیار ضخامت سیم
standard error of difference
خطای معیار تفاوت
sigmagram
نگاره نمرات معیار
air quality criterion
معیار کیفیت هوا
padding
اقلام
item
اقلام
categories
اقلام
items
اقلام
locating
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
SE
خطای معیار اندازه گیری
printed
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
standardization
مطابق معیار خاص دراوردن
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
prints
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
standard progressive matrices test
ازمون ماتریسهای مدرج معیار
print
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
itemised
به اقلام نوشتن
salvage material
اقلام حراجی
sundry items
اقلام متفرقه
long life itemes
اقلام بادوام
spares
اقلام مازاد
cost category
اقلام هزینهای
itemizing
به اقلام نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
itemising
به اقلام نوشتن
budget item
اقلام نقدی
category
اقلام اماد
itemized
به اقلام نوشتن
itemises
به اقلام نوشتن
commercial items
اقلام تجارتی
items
اقلام امادی
end item
اقلام عمده
detail
اقلام ریز
detailing
اقلام ریز
salvage material
اقلام بازیافتی
item manager
مدیر اقلام
item
اقلام امادی
major end item
اقلام عمده
common user items
اقلام عمومی
expendable items
اقلام مصرفی
incidentals
اقلام فرعی
cyclic item
اقلام زنجیری
dequeue
برداشتن اقلام یک صف
materiel management
مدیریت اقلام
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
substandard
زیر معیار یا مقیاس معمول یا قانونی
carat
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carats
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
item manager
مدیریت اقلام تدارکاتی
keyitem
اقلام ضروری و حیاتی
nonperishable items
اقلام فاسد نشدنی
secondary item
اقلام فرعی تدارکاتی
existence load
بار اقلام زیستی
sundry
اقلام متفرقه گوناگون
invisible items of trade
اقلام نامرئی تجارت
major end item
اقلام عمده امادی
supply manifest
بارنامه اقلام تدارکاتی
item number
شماره اقلام جنس
pileferable
اقلام قابل حراج
critical materials
اقلام حیاتی و مهم
serial numbers
شماره سری اقلام
basic end item
اقلام اولیه اماد
basic of issue
مبنای واگذارکردن اقلام
centralized items
اقلام اماد تمرکزی
serial number
شماره سری اقلام
surplus
اقلام اضافی و مازاد
surpluses
اقلام اضافی و مازاد
expendable items
اقلام مصرفی شدنی
junk mail
اقلام پستی ناخواسته
excess listing
لیست اقلام مازاد
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
visibles
اقلام مرئی تجارت
reportable items
اقلام قابل گزارش
air priorities committee
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
draft quality
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
transvalue
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
transvaluate
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
average life
عمر متوسط اقلام دارائی
controlled inventory
اقلام ذخیره کنترل شده
recovery procedures
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
property disposition
از بین بردن اقلام مازاد
rationed items
اقلام جیره بندی شده
disposable end item
اماد یا اقلام قابل انهدام
spares
اقلام اضافی وسایل یدکی
component end item
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
assemblage
جمع اوری اقلام تدارکاتی
survivor curves
منحنی عمر اقلام انبارشده
adopted items of material
اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
long life itemes
اقلام با عمر قانونی زیاد
classified items
اقلام طبقه بندی شده
direct exchange items
اقلام قابل تعویض مستقیم
juxtaposition
جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
assemblages
جمع اوری اقلام تدارکاتی
essential item list
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
contingency retention stock
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
data chaining
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
common user items
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
line item
اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
nonrecoverable item
اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
availability edit
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
three
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
fifo lifo
دو روش جمع اوری اقلام داده
nonrecoverable item
اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com