| Total search result: 271 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| cable tail |
انتهای سیم |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| bridge |
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ |
| bridged |
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ |
| bridges |
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ |
node |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
| nodes |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
| card |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
| cards |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
marker |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
marker |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
| markers |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
| markers |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
| butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
| butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
| butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
| tag |
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی |
| tags |
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی |
| hard |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
| harder |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
| hardest |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
| period |
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن . |
| periods |
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن . |
| backward |
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
word |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
| worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
| worded |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
| stop |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
| stopped |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
| stopping |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
| stops |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
cable |
اتصال در انتهای کامل |
| cabled |
اتصال در انتهای کامل |
| toggle |
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان |
| toggles |
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان |
| colon |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
| colons |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
| queue |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
| queued |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
| queueing |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
| queues |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
| backwards |
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل |
| appendix |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
| appendixes |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
| croup |
انتهای خرک نزدیک ژیمناست |
| quotation marks |
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است |
space |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
| spaces |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
| dead end |
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست |
| dead ends |
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست |
| hemline |
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت |
| hemlines |
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت |
| stack |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
| stack |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| stacked |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
| stacked |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| stacks |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
| stacks |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| zone |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
| zones |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
| balance |
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون |
| balances |
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون |
| flag |
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی |
| flags |
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی |
| horizontal |
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی |
| return |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| return |
نشانههای انتهای خط |
| returned |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| returned |
نشانههای انتهای خط |
| returning |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| returning |
نشانههای انتهای خط |
| returns |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
| returns |
نشانههای انتهای خط |
| vertical |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
| boundaries |
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند |
| boundary |
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند |
| fluke |
انتهای دم نهنگ |
| fluke |
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق |
| flukes |
انتهای دم نهنگ |
| flukes |
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق |
| head |
انتهای میز بیلیارد |
| sink |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
| sinks |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
| splice |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
| spliced |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
| splices |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
| splicing |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
| auto |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
| autos |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
| append |
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود |
| appended |
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود |
| appending |
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود |
| appends |
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود |
loop |
درو در انتهای خرک |
| looped |
درو در انتهای خرک |
| loops |
درو در انتهای خرک |
| baseline |
خط انتهای زمین |
| baseline |
خط انتهای زمین تنیس |
| baseline |
خط انتهای زمین والیبال |
| baselines |
خط انتهای زمین |
| baselines |
خط انتهای زمین تنیس |
| Other Matches |
|
| eot |
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره |
lappets |
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.] |
| logic seeking |
انتهای خط وط |
| end of line |
انتهای خط |
| bitter end |
انتهای درد |
| end of file |
انتهای فایل |
| end of line |
انتهای سطر |
| end of massage |
انتهای پیام |
| end of medium |
انتهای رسانه |
| end of message |
انتهای پیام |
| end of record |
انتهای مدرک |
| end of reel |
انتهای حلقه |
| end of transmission |
انتهای مخابره |
| end of volume |
انتهای جلد |
| end of file |
انتهای پرونده |
drill tang |
انتهای مته |
| cow's tail |
انتهای طناب |
| dead burned |
انتهای اشتعال |
| batang son |
انتهای کف دست |
| loose ends |
انتهای شل هرچیزی |
| loose ends |
انتهای تاریانخ |
| loose end |
انتهای شل هرچیزی |
| loose end |
انتهای تاریانخ |
| pipehead |
انتهای خط لوله |
| rear court |
انتهای زمین |
| end of form |
انتهای ورقه |
depth |
انتهای پرز |
| finishes |
انتهای فرآیند یا تابع |
| finish |
انتهای فرآیند یا تابع |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای خط |
| baselines |
خط انتهای زمین والیبال |
| thereis no end to it |
انتهای برای ان نیست |
| swan neck |
انتهای خمیده لوله |
| ST connector |
اتصالی در انتهای فیبرنوری |
| backstop |
حصار انتهای زمین |
| baseliner |
بازیگر انتهای زمین |
| end |
کد نشان دهنده انتهای خط |
| riblet |
انتهای دنده گوسفند |
| end of tape mark |
نشان انتهای نوار |
| end of tape marker |
نشانگر انتهای نوار |
| end of tape marker |
علامت انتهای نوار |
| furnace discharged end |
انتهای تخلیه کوره |
| end of transmission block |
انتهای بلاک مخابره |
| eom |
انتهای پیام essage |
| etb |
انتهای بلاک مخابره |
| flip turn |
برگشت انتهای استخر |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای خط |
| nock |
شکاف انتهای کمان |
| formee |
دارای انتهای مربع |
| palmate |
دارای انتهای پهن |
| end of data marker |
نشانگر انتهای داده ها |
| end of job card |
کارت انتهای کار |
| saphead |
انتهای نقب نظامی |
| end of file mark |
نشان انتهای پرونده |
| beam ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
| finals |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
| final |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
| tip-top |
حلقه انتهای چوب ماهیگیری |
| beam-ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
| end |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
| baseline game |
بازی در انتهای زمین تنیس |
| trailing edge |
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره |
| split end |
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه |
| subulate |
دارای نوک یا انتهای تیز |
| tin-plated tails |
سیم ها با انتهای روکشدار حلبی |
| departure end |
انتهای محوطه دویدن هواپیما |
| bitter end |
انتهای طناب یا زنجیر قایق |
| double ender |
تخته موج با دو انتهای یک شکل |
| butt ending |
ضربه غیر مجاز با انتهای چوب |
| tailfly |
طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری |
| double out |
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان |
| twice laid |
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب |
| bayonet exhaust pipe |
قسمت پهن انتهای لوله اگزوز |
| perfection loop knot |
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری |
| net shot clear |
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین |
| head board |
تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند |
| capel |
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی |
| closure of horizon |
انتهای دورافق بستن دور افق |
| terminal tackle |
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری |
| double in |
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان |
| draw play |
ضربه عمدی با انتهای گوی گلف |
| fundus |
قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی |
| terminal rig |
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری |
| blade butt |
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است |
| tails |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| tailed |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| anti propeller end |
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته |
acroter |
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات |
| enters |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| tail |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| entered |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| timberhead |
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند |
| enter |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
| end bulb |
انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند |
| crosshead |
لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار |
| line flyback |
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود |
| head space |
فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله |
| semicolon |
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد. |
| tuck |
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن |
| deque |
یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف |
| terminator |
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
| end |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
| end |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
lamb's tongue |
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان] |
| tucking |
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن |
| tucks |
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن |
| products |
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد |
| product |
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد |
| wraparound |
حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد |
| PCMCIA |
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد |
pave |
[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی] |
| flyback |
اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود |
curved weft |
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.] |
| nil pointer |
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات |
| hyphenation |
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی |
| indian pendants |
ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود |
thrum |
[نخ های تار اضافی در انتهای فرش هنگامیکه از دار جدا می شود.] |
| word wrap |
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی |
| nil pointer |
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود |
| rogue indicator |
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل |
| ends |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
| ended |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
| end |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
| piggyback file |
فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود |
| PCMCIA |
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند |
anta |
[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.] |
| push up stack |
سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد |
| terminator |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
| summing up evidence |
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد |
| BNC T piece connector |
فلزی به شکل ح T که کارت آداپتور را به انتهای دو بخش RG وصل میکند کابل Loaxial باریک در نصب شبکههای اینترنت به کار می رود |
| null |
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته |
| marks |
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن |
| justifications |
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط |
| justification |
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط |
| mark |
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن |
| XON/XOFF |
پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند |
| interblock gap |
نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی |
| breech end |
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله |
| log |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
| logs |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
| ball cushion |
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود |
| ascii |
رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند |
| expirations |
انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن |
| expiration |
انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن |
conditional |
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |
end finish |
گره جناقی [گره زدن دو انتهای فرش در محل ریشه ها برای جلوگیری از باز شدن و بهم ریختگی تار و پود] |
| printwheel |
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود |
warp-weighd loom |
دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.] |
| wire matrix printer |
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی |
fringe [braid] |
ریشه فرش یا منگوله [که بصورت مختلف بافته شده تا از شل شدن و باز شدن انتهای فرش جلوگیری شود.] |
gap |
نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی |
| gaps |
نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی |
| etx |
انتهای متن پایان متن |
| tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
| word wrap |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
| wraparound |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
| soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
| raster |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
Soumak |
بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.] |