| Total search result: 208 (13 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| overlay     | 
		بخش کوچکی از برنامه   | 
		
	
		
		| overlaying     | 
		بخش کوچکی از برنامه   | 
		
	
		
		| overlays     | 
		بخش کوچکی از برنامه   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
					
					
						| Search result with all words | 
					
					
						 | 
					
		
		| basic     | 
		یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده   | 
		
	
		
		| basics     | 
		یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده   | 
		
	
		
		| bead     | 
		بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود   | 
		
	
		
		| beads     | 
		بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود   | 
		
	
		
		| loader     | 
		بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.   | 
		
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| api     | 
		مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود   | 
		
	
		
		| automatic programming     | 
		روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار   | 
		
	
		
		| source     | 
		برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس   | 
		
	
		
		| object oriented     | 
		روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود   | 
		
	
		
		| new     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| newest     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| newer     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| new-     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| landing schedule     | 
		برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود   | 
		
	
		
		| swops     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| jobs     | 
		دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| swapped     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swopped     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swopping     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| job     | 
		دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| swap     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swaps     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| dynamic data exchange     | 
		در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند   | 
		
	
		
		| modular     | 
		بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| Send To command     | 
		دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد   | 
		
	
		
		| preemptive multitasking     | 
		حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت   | 
		
	
		
		| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code     | 
		زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری   | 
		
	
		
		| littleness     | 
		کوچکی   | 
		
	
		
		| tininess     | 
		کوچکی   | 
		
	
		
		| exiguity     | 
		کوچکی   | 
		
	
		
		| smallness     | 
		کوچکی   | 
		
	
		
		| pettiness     | 
		کوچکی   | 
		
	
		
		| emigration     | 
		درون کوچکی   | 
		
	
		
		| assembly     | 
		1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| epsilon     | 
		مقدار کوچکی از هر چیز   | 
		
	
		
		| detail     | 
		بخش کوچکی از یک شرح   | 
		
	
		
		| (not a) ghost of a chance <idiom>     | 
		حتی یک شانس کوچکی   | 
		
	
		
		| detailing     | 
		بخش کوچکی از یک شرح   | 
		
	
		
		| microcephalia     | 
		سر کوچکی جمجمه کوچک   | 
		
	
		
		| applet     | 
		1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-   | 
		
	
		
		| cards     | 
		قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک   | 
		
	
		
		| card     | 
		قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک   | 
		
	
		
		dolly       | 
		چرخ کوچکی شبیه قرقره   | 
		
	
		
		| puniness     | 
		تازه کاری جوانی کوچکی   | 
		
	
		
		| parcel     | 
		دسته قطعه کوچکی از زمین   | 
		
	
		
		| parcels     | 
		دسته قطعه کوچکی از زمین   | 
		
	
		
		| lobular     | 
		شبیه قطعه کوچکی از چیزی   | 
		
	
		
		| dollies     | 
		چرخ کوچکی شبیه قرقره   | 
		
	
		
		| he has a small p in shimran     | 
		او ملک کوچکی درشمیران دارد   | 
		
	
		
		| landaulet n     | 
		گردونه کوچکی که پوششی دارد   | 
		
	
		
		| vestry     | 
		نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد   | 
		
	
		
		| kit or kit violon     | 
		ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند   | 
		
	
		
		| vestries     | 
		نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد   | 
		
	
		
		| flocculus     | 
		دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید   | 
		
	
		
		| centriole     | 
		ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه   | 
		
	
		
		| copsewood     | 
		بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند   | 
		
	
		
		| coppice wood     | 
		بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند   | 
		
	
		
		| doodads     | 
		مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد   | 
		
	
		
		| leprechaun     | 
		جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد   | 
		
	
		
		| lockets     | 
		قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک   | 
		
	
		
		| racket ball     | 
		گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)   | 
		
	
		
		| locket     | 
		قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک   | 
		
	
		
		| slab     | 
		گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD   | 
		
	
		
		| doodad     | 
		مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد   | 
		
	
		
		| slabs     | 
		گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD   | 
		
	
		
		| salami technique     | 
		سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد   | 
		
	
		
		| undergrowth     | 
		بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید   | 
		
	
		
		| water level     | 
		سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب   | 
		
	
		
		| vacuole     | 
		گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد   | 
		
	
		
		| superscript     | 
		ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.   | 
		
	
		
		| hypodermic syringe     | 
		کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود   | 
		
	
		
		| ligule     | 
		زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد   | 
		
	
		
		| holm     | 
		جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی   | 
		
	
		
		| bronchial tubes     | 
		برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود   | 
		
	
		
		| credit union     | 
		موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد   | 
		
	
		
		gablet       | 
		[سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]   | 
		
	
		
		| fescue     | 
		چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد   | 
		
	
		
		altar-niche       | 
		[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]   | 
		
	
		
		| lanternpinion     | 
		چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس   | 
		
	
		
		| clipboards     | 
		تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد   | 
		
	
		
		| vanity boxŠcaseŠor bag     | 
		قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد   | 
		
	
		
		| kilderkin     | 
		چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی   | 
		
	
		
		| clipboard     | 
		تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد   | 
		
	
		
		| rockoon     | 
		پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود   | 
		
	
		
		| estuaries     | 
		دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل   | 
		
	
		
		| junctions     | 
		جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند   | 
		
	
		
		| junction     | 
		جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند   | 
		
	
		
		| pin     | 
		میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد   | 
		
	
		
		| estuary     | 
		دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل   | 
		
	
		
		| swagger cane     | 
		عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند   | 
		
	
		
		| pinning     | 
		میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد   | 
		
	
		
		| pinned     | 
		میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد   | 
		
	
		
		| businesses     | 
		مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.   | 
		
	
		
		| sequential     | 
		حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند   | 
		
	
		
		| supervisory     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| business     | 
		مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.   | 
		
	
		
		| compiler     | 
		نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| executive     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| goto     | 
		دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد   | 
		
	
		
		| parameters     | 
		استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی   | 
		
	
		
		| iterate     | 
		حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود   | 
		
	
		
		| iterative routine     | 
		حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود   | 
		
	
		
		| source computer     | 
		کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود   | 
		
	
		
		| scheduled wave     | 
		امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه   | 
		
	
		
		| executives     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| parameter     | 
		استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی   | 
		
	
		
		| calling     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه   | 
		
	
		
		| subprogram     | 
		1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود   | 
		
	
		
		| synthetic address     | 
		زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است   | 
		
	
		
		| developments     | 
		مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش   | 
		
	
		
		| stop     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| stopped     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| diagnostics     | 
		تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد   | 
		
	
		
		| development     | 
		مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش   | 
		
	
		
		| stops     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| stopping     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| sachets     | 
		بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند   | 
		
	
		
		| epicanthus     | 
		لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند   | 
		
	
		
		| handcar     | 
		چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند   | 
		
	
		
		| sachet     | 
		بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند   | 
		
	
		
		| vaude     | 
		نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد   | 
		
	
		
		| arrow pointer     | 
		پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید   | 
		
	
		
		| statement     | 
		دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند   | 
		
	
		
		| drops     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| compiling     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| compiles     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| compiled     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| compile     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| debugger     | 
		نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند   | 
		
	
		
		| pl/m     | 
		زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود   | 
		
	
		
		conditional       | 
		دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی   | 
		
	
		
		| coding     | 
		صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد   | 
		
	
		
		| dropping     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| dropped     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| main line program     | 
		بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| concurrent     | 
		اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت   | 
		
	
		
		| drags     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| drag     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| source language     | 
		1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه   | 
		
	
		
		| object oriented     | 
		زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود   | 
		
	
		
		| optimum schedule     | 
		مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند   | 
		
	
		
		| statements     | 
		دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند   | 
		
	
		
		drop       | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| functions     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| chapters     | 
		بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد   | 
		
	
		
		| c     | 
		زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته   | 
		
	
		
		| dynamic link library     | 
		در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| chapter     | 
		بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد   | 
		
	
		
		| dragged     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		function       | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| toolkit     | 
		مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند   | 
		
	
		
		| functioned     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| segments     | 
		بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست   | 
		
	
		
		| helped     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| hook     | 
		نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند   | 
		
	
		
		| help     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| hooks     | 
		نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند   | 
		
	
		
		| segment     | 
		بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست   | 
		
	
		
		| macro     | 
		زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد   | 
		
	
		
		| identification     | 
		بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند   | 
		
	
		
		| sections     | 
		بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه   | 
		
	
		
		| intermittent error     | 
		خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال   | 
		
	
		
		| section     | 
		بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه   | 
		
	
		
		| helps     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| transfers     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| transferring     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| transfer     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		conditional       | 
		دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند   | 
		
	
		
		| parent program     | 
		در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند   | 
		
	
		
		| modes     | 
		وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| mode     | 
		وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| annotations     | 
		توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| annotation     | 
		توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| out of line     | 
		جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند   | 
		
	
		
		| tokens     | 
		کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود   | 
		
	
		
		| generates     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| token     | 
		کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود   | 
		
	
		
		| module     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| threads     | 
		زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد   | 
		
	
		
		| modules     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| semicompiled     | 
		برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| thread     | 
		زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد   | 
		
	
		
		| generating     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generated     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generate     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| syntactic error     | 
		خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است   | 
		
	
		
		| etna     | 
		فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند   | 
		
	
		
		| accelerating pump     | 
		پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود   | 
		
	
		
		| anlage     | 
		اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود   | 
		
	
		
		| swapping     | 
		فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است   | 
		
	
		
		| softer     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| soft     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| routinely     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| jump instruction     | 
		دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه   | 
		
	
		
		| routine     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| softest     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| routines     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| automatic recovery program     | 
		برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک   | 
		
	
		
		| calloc     | 
		در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه   | 
		
	
		
		| closer     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		close       | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| shell out     | 
		خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد   | 
		
	
		
		| closes     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| subroutine     | 
		بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| closest     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   |