Dictiornary-Farsi | بدون دندانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (12 milliseconds)

English	Persian
toothless	بدون دندانه


Search result with all words

broach	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
direct dyes	رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Other Matches

rack and pinion	میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
serrate leaves	برگهای ارهای یا دندانه دندانه
saw edged	دارای لبه دندانه دندانه
feed	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
dentate	دندانه دندانه مضرس
nicks	دندانه دندانه کردن
nicking	دندانه دندانه کردن
nick	دندانه دندانه کردن
jaggy	دندانه دندانه ناهمواری
cut gears	دندانه دندانه کردن
nicked	دندانه دندانه کردن
saw tooth	دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
informally	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched	بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed	بدون اضطراب بدون کشش
offhand	بدون مقدمه بدون تهیه
achylous	بدون کیلوس بدون قیلوس
sheaths	دندانه
dented	دندانه
indentations	دندانه
bidentate	دو دندانه
dents	دندانه
denting	دندانه
cogging	دندانه
sheath	دندانه
nib	دندانه
nibs	دندانه
crinkle	دندانه دندانه
crinkled	دندانه دندانه
crinkles	دندانه دندانه
crinkling	دندانه دندانه
tooth	دندانه
jaggies	دندانه ها
indentation	دندانه
jag	دندانه
cog	دندانه
threads	دندانه
thread	دندانه
cogs	دندانه
mordant	دندانه
leaf	دندانه
tine	دندانه
dent	دندانه
indented	دندانه دندانه
nid	دندانه
pegs	دندانه
peg	دندانه
notche	دندانه
nick	دندانه
nicked	دندانه
nicking	دندانه
notch	دندانه
nicks	دندانه
undentate	تک دندانه
crenation	دندانه دندانه
notches	دندانه
trifid	سه دندانه
saw toothed	دندانه دندانه
cam	دندانه
serrate	دندانه دندانه
denticle	دندانه
serra	دندانه
sawtooth	دندانه دندانه
dentation	دندانه
serration	دندانه
dentate	دندانه
denticulate	دندانه دندانه
cams	دندانه
gearwheel	چرخ دندانه
tooth profile	شکل دندانه
tooth gap	شکاف دندانه
serrulation	دندانه داری
roots	پای دندانه
pectinated	دندانه دار
indentations	دندانه گذاری
indentation	دندانه گذاری
laciniated	دندانه دار
herringbone tooth	دندانه ی جناغی
tooth clearance	بازی دندانه
helical tooth	دندانه حلزونی
tooth flank	دامنه دندانه
tooth form	شکل دندانه
tooth gap	فاصله دندانه
tooth pitch	گام دندانه
knurling tool	دندانه ساز
laciniate	دندانه دار
jagged	دندانه دار
serrated	دندانه دار
dents	دندانه بریدگی
dents	دندانه کردن
cogged	دندانه دار
denting	دندانه بریدگی
denting	دندانه کردن
dent	دندانه بریدگی
dented	دندانه بریدگی
knurled	دندانه دار
jaw clutch coupling	پیوست دندانه
toothed cornice brick	اجر دندانه
pectinate	دندانه دار
cogs	دندانه دارکردن
cog	دندانه دارکردن
nurl	دندانه کنگره
notched	دندانه دار
jaggy	دندانه دار
monodentate ligand	لیگاند تک دندانه
zigzag soldering	لحیم دندانه
dent	دندانه کردن
jaw clutch coupling	درگیری دندانه
dented	دندانه کردن
depth of tooth	ارتفاع دندانه
cirhose	دندانه دار
denticulation	دندانه ریز
denticulated	دندانه دار
denticulate	دندانه دار
toothier	دندانه دار
dentation	دندانه بودن
toothiest	دندانه دار
toothy	دندانه دار
dentate	دندانه دار
cut teeth	دندانه دارکردن
root	پای دندانه
engrail	دندانه دارکردن
engrailed	دندانه دار
indent	دندانه دارکردن
indenting	دندانه دارکردن
cirrose	دندانه دار
cirrate	دندانه دار
indents	دندانه گذاری
dentigerous	دندانه دار
indenting	دندانه گذاری
indent	دندانه گذاری
cut teeth	دندانه ساختن
indents	دندانه دارکردن
racked	قطاع دندانه دار
racks	دندانه دار کردن
racks	میله دندانه دار
racks	قطاع دندانه دار
pinions	چرخ دندانه پی نیون
racked	میله دندانه دار
racked	دندانه دار کردن
wracked	میله دندانه دار
pinion	چرخ دندانه پی نیون
rack	قطاع دندانه دار
rack	میله دندانه دار
rack	دندانه دار کردن
pinioning	چرخ دندانه پی نیون
wracked	دندانه دار کردن
wracked	قطاع دندانه دار
layshaft	محور دندانه کمکی
knurling tool	الت دندانه سازی
bevel gear	چرخ دندانه مخروطی
cog wheel	چرخ دندانه دار
zigzag aerial	انتن دندانه ارهای
bevel pinion	چرخ دندانه پی نیون
biserrate	دارای دو دندانه یا بر امدگی
jaggedness	دندانه دار بودن
elevating gear	چرخ دندانه بالابر
endless screw	پیچ دندانه گردان
wracks	قطاع دندانه دار
wracks	دندانه دار کردن
teeth of the comb	دندانه های شانه
exhaust gear	چرخ دندانه خروجی
external gear	تاج دندانه خارجی
loose gear	چرخ دندانه هرزگرد
gear wheel	چرخ دندانه دار
indenture	دندانه دار کردن
rip saw	اره دندانه درشت
root circle	دوره پای دندانه
sprocket chain	زنجیر دندانه دار
sprocket	دندانه دور چرخ
sawthoot generator	مولد دندانه ارهای
spur gear	چرخ دندانه دار
herringbone gear	چرخ دندانه جناغی
cogwheel	چرخ دندانه دار
catch [latch]	دندانه [چفت] [مهندسی]
change gear	چرخ دندانه تبدیل
chine	دندانه دار کردن
serrated shaft	محور دندانه دار
wracks	میله دندانه دار
serrate	دندانه دار کردن
brake wheel	چرخ دندانه دار
gearwheel	چرخ دندانه دار
toothed wheel	چرخ دندانه دار
tooth profile error	خطای فرم دندانه
tooth plane	رنده دندانه دار
toothed wheel	چرخه دندانه دار
cogged wheel	چرخ دندانه دار
peg tooth	دندانه میخی یا تیز
cog [cogwheel]	چرخ دندانه دار
grab	بیل حفاری دندانه دار