Total search result: 201 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
phosphor |
برای پوشاندن درون تیوپ اشعه کاتدی . مراجعه شود به TELEVISION |
|
|
Other Matches |
|
guns |
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی |
gun |
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی |
cathode rays |
اشعه کاتدی |
cathode ray oscilloscope |
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی |
cathode pay tube |
لامپ با اشعه کاتدی |
crt |
لامپ با اشعه کاتدی |
cathode ray tude |
لوله اشعه کاتدی |
cathode ray oscilloscope |
نوسان نمای اشعه کاتدی |
x plate |
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی |
wave form |
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی |
dark bulb |
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد |
y plates |
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد |
deflection |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
deflections |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
filing system |
روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه |
tvt |
Writer Type Television ماشین تحریر تلویزیونی |
input/output |
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص |
posterestante |
پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت ان مراجعه کند |
garden galss |
مردنگی برای پوشاندن گیاه |
swopping |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swopped |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swaps |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swapped |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swap |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swops |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
differential laser gyro |
دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند |
archive |
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود |
angle-fillet |
[ابزار مغزی برای پوشاندن درزهای داخلی] |
detectors |
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز |
detector |
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز |
texture mapping |
2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی |
yoke |
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر |
signaled |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
signalled |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
signal |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
black writer |
چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر |
signaled |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
signalled |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
signal |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
book of reference |
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما |
mos |
روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET |
intercoastal |
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی |
scanned |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
scan |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
scans |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
penetrometer |
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف |
computer input microfilm |
تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد |
compacted |
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود |
compacts |
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود |
null cycle |
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی |
compact |
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود |
compacting |
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود |
non interlaced |
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد |
cathode rays |
پرتو کاتدی |
peak cathode current |
جریان کاتدی |
cathode spot |
لکه کاتدی |
cathodoluminescence |
لومینانس کاتدی |
cathode protection |
حفافت کاتدی |
refresh |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
refreshes |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
refreshed |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
cathod ray tube |
لوله پرتو کاتدی |
peak cathode fault current |
جریان نابهنجار کاتدی |
cathode follower |
فزون ساز کاتدی |
cathodic pickling |
قطعه شوی کاتدی |
Internet |
شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP |
cross refer |
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن |
graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
report program generator |
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد |
busses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bus |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bussing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bused |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
buses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bussed |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
busing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
privates |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
private |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
expansion slots |
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند |
dictionary |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
dictionaries |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
radiolucency |
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول |
in line processing |
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی |
HTML |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
running fix |
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه |
look up |
مراجعه |
recourse |
مراجعه |
briefless |
بی مراجعه |
referrals |
مراجعه |
referral |
مراجعه |
respects |
مراجعه احترام |
conferred |
مراجعه کردن |
respect |
مراجعه احترام |
appellable |
قابل مراجعه |
sick call |
مراجعه به بهداری |
confers |
مراجعه کردن |
table look up |
مراجعه به جدول |
conferring |
مراجعه کردن |
confer |
مراجعه کردن |
lookup function |
عمل مراجعه |
without recourse |
بدون حق مراجعه |
cross-reference |
مراجعه متقابل |
cross reference |
مراجعه متقابل |
references |
مراجعه رجوع |
recourse |
مراجعه کردن به |
lookup table |
جدول مراجعه |
referable |
مراجعه کردنی |
refer |
مراجعه کردن |
referred |
مراجعه کردن |
refers |
مراجعه کردن |
cross-references |
مراجعه متقابل |
reference |
مراجعه رجوع |
reference |
مراجعه و رجوع کردن |
res |
مراجعه شود به Resolation |
referential |
مورد مراجعه ارجاعی |
referendum |
مراجعه بارا عمومی |
rub out |
مراجعه شود به GRASG |
referendums |
مراجعه بارا عمومی |
referenda |
مراجعه بارا عمومی |
referent |
مورد مراجعه ارجاعی |
poll |
مراجعه به اراء عمومی |
polled |
مراجعه به اراء عمومی |
polls |
مراجعه به اراء عمومی |
supra |
بفوق مراجعه شود |
haunt |
خطور مراجعه مکرر |
vide supra |
مراجعه شود به بالا |
vide infra |
مراجعه شود به زیر |
chains |
مراجعه کنید به CATENA |
plebiscite |
مراجعه باراء عمومی |
chain |
مراجعه کنید به CATENA |
turn to |
عطف توجه مراجعه |
plebiscites |
مراجعه باراء عمومی |
references |
مراجعه و رجوع کردن |
haunts |
خطور مراجعه مکرر |
refer |
مراجعه کردن بازدید مجدد |
rubber banding |
مراجعه شود به GLASTIC BANDING |
referred |
مراجعه کردن بازدید مجدد |
disc |
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده |
refers |
مراجعه کردن بازدید مجدد |
door step selling |
فروش از طریق مراجعه به خانوارها |
discs |
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده |
to resort to referendum |
بافکار عمومی مراجعه کردن |
dynamic |
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند |
dynamically |
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند |
open court |
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند |
electronically |
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی |
pollsters |
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی |
pollster |
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی |
deflects |
یا اشعه |
deflecting |
یا اشعه |
deflected |
یا اشعه |
ray |
اشعه |
rays |
اشعه ها |
radiation |
اشعه |
deflect |
یا اشعه |
take medical a |
به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید |
histories |
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند |
return |
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی |
returned |
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی |
cross reference |
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل |
returning |
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی |
cross-reference |
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل |
referee in case of need |
داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد |
history |
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند |
cross-references |
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل |
reference librery |
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند |
unshielded twisted pair cable |
مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE |
rogation |
تصویب قانون بوسیله مراجعه باراء عمومی |
returns |
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی |
electronic beam |
اشعه ی الکترونیکی |
actinic rays |
اشعه فعال |
silvery rays |
اشعه نقرهای |
ultraviolet ray |
اشعه فرابنفش |
gamma ray |
اشعه گاما |
cosmic rays |
اشعه کیهانی |
ion beam |
اشعه یونی |
radiation sickness |
بیماری اشعه |
gamma radiation |
اشعه گاما |
cosmicray |
اشعه کیهانی |
electron ray |
اشعه الکترونی |
electron beam |
اشعه الکترون |
electron beam |
اشعه الکترونی |
laser |
اشعه لیزر |
reseau |
اخراج اشعه |
deflection defocusing |
پریشانی اشعه |
roentgen rays |
اشعه رنتگن |
roentgen ray |
اشعه مجهول |
lasers |
اشعه لیزر |
cathode ray oscillograph |
اشعه کاتدیک |
x ray beam |
اشعه رونتگن |
gammas |
اشعه گاما |
beta rays |
اشعه بتا |
X-rayed |
اشعه ایکس |